جنگ در اوکراین- چهار دیدگاه تقلیلگرایانه که باید از آن اجتناب کنیم
این ایده که پس ازفروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و پیمان ورشو، ناتو هم منحل میشود، براین اساس شکل گرفته بود که دلیل وجودی ناتو را جنگ سرد علیه اتحاد جماهیر شوروی و متحدان آن میدانست. اما این فقط بخشی از هدف گستردهتر ناتو بود؛ چراکه [علت اساسی وجود ناتو] دفاع ازامپریالیسم (و سرمایهداری) غرب در سطح جهانی و در برابر هرگونه تهدیدی بوده است. این امر در دهههای اخیر شامل تحمیل نظم نئولیبرالی در سراسر کره زمین بوده است. بههمین دلیل هم هست که فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و پیمان ورشو نه تنها منجر بهانحلال ناتو نشد، بلکه گسترش آن بهسمت شرق را نیز همراه داشته است. اصطکاکهای ناشی از این گسترش، همانطور که از اواسط دههی 1990 پیشبینی شده بود، منجر بهتشدید تنشی گردید که بدون شک یکی از علل درگیری کنونی بین ناتو و فدراسیون روسیه را تشکیل میدهد. [بنابراین] کسانی که نقش گسترش ناتو را در آمادهسازی برای درگیری محکوم میکنند، حق دارند.
دیدگاه تروتسکی دربارهی ماتریالیسم دیالکتیک
هر جامعهای یک مجموعهی ارگانیک است. اسکلت ارگانیک این جامعه از نیروهای مولد آن تشکیل میشود؛ عضلات آن نیز (ویژگی) روابط طبقاتی آن است. کارکردها و واکنشهایی تمامی ارگانهای اجتماعی را فقط میتوان در ارتباط آنها با سیستمهای کالبدی و عضلانی (نیروهای مولد و اشکال مالکیت) درک نمود که شاکلهی ساختار کلی ارگانیسم اجتماعیاند. از آنجایی که جوامع متمدن بهطبقات تقسیم شدهاند، نقطهی اساسی در تحلیلِ جامعهشناسیِ علمی باید «تعریف طبقاتی از یک پدیده معین، مانند دولت، حزب، گرایش فلسفی، مکتب ادبی و غیره باشد.
بحرانها موجب سقوط سرمایه نمیشوند
کارل کائوتسکی [سوسیال دموکرات] صد سال پیش بحرانهای سرمایهداری را Memento Mori، یعنی «یادآوری مرگ» نامید، پیشمزه [و هشداری مقدماتی که] از فروپاشی نهایی سرمایهداری خبر میدهد. اما اگر از نظر تاریخی و تجربی بهبحرانهای واقعی سرمایهداری نگاه کنیم، میتوانیم این سؤال را از خود بپرسیم: چرا بهنظر میرسد سرمایهداری از هر بحرانی که در آن قرار میگیرد، قویتر بیرون میآید؟ منظور من این است که سرمایهداری یک سیستم بسیار انعطافپذیر است که بیشتر از طریق بحرانها بازتولید میشود.
دو مقالهی کوتاه درباره تجارت خارجی چین- از دید ژورنالیسم هلندی
براوم فرمولن Bram Vermeulen خبرنگاری که مسائل آفریقا را گزارش میکند، میگوید: «چینیها عمدتاً بهمواد خام علاقمندند». بسیاری از کشورهای آفریقایی بدهیهای خود بهچین را با مواد خام (مانند نفت یا مس) بازپرداخت میکنند. فرمولن میگوید «چین میتواند از این قراردادها برای تحرک اقتصاد خود استفاده کند». بدینترتیب، بیشترِ پروژههای زیرساختی چین در آفریقا صادرات مواد خام بهاین کشور را هدف گرفته است. برای مثال، سال گذشته خط راهآهن بین نایروبی و شهر بندری ممباسا در کنیا افتتاح شد که هزینهی آن را چین تأمین کرد.
فیل تنومند «گروه صنعتی کفش ملی»- قسمت دوم
او با طبیعت پیرامون خود در کنش و واکنشی ارگانیک قرار دارد. او برای یافتن آب و همچنین برای ادامه حیات هیچ راهی جز ریشه کن کردن درختان خشک و بیمصرف مسیر خود ندارد؛ او علفهای هرز را در زیر پاهای سهمگین و توانمندش هموار میکند. او در درون خود آرزوی استثمار کمتر (اجرای طرح طبقهبندی مشاغل) را بازسازی میکند و در واکنش بهسیاستهای ضدکارگری افزایش ساعات کار روزانه، ساعات کار کمتر در هفته را برای اولین بار (39 ساعت کار در هفته ) فریاد میزند، و کارگران را بهحرکت درمیآورد. ا
دربارهی «دوستی»، همسویی و تفاوت آن با «عشق»
توضیحی از عباس فرد
دربارهی انتشار این یادداشتها
فراز و فرود خیزش موسوم به«زن، زندگی، آزادی»، بازهم نشان داد که بدون ارتباطات شبکهگونهی اقتصادیـسیاسیِ نسبتاً ارگانیک و ارگانیکشونده در میان تودههای فرودست جامعه، و بدون ارتباطاتی برمبنای رفاقت و همدردی و نیز تبادلات نظریـعملیِ آموزههای دانش مبارزهی طبقاتی، و همچنین بدون پایهریزی روندی که بتواند رفاقتهای شخصی و طبقاتی را بهشوریدگیهای عاشقانه و انسانی استعلا بخشد...
فیل تنومند «گروه صنعتی کفش ملی»
فردایِ اعتصاب قدرتمندِ بیش از 25 کارخانجاتِ تولیدی «گروه صنعتی کفش ملی» مسئول نگهبانی و کارگزینی «کارخانهی کفش پویا» مانع ورودم بهکارخانه شدند. مُهر کارگزینی در پایین برگهی اخراج خودنمایی میکرد؛ در وسطِ حکم اخراجْ نام و نام فامیلم را نوشته بودند؛ و بالای برگه هم عنوان «کارخانه کفش پویا» چشمها را آزار میداد. هنگام خروج از« کارخانهی کفش پویا»، درحالی که از جلوی نگهبانی عبور میکردم، روبهرفقای کارگرم که مرا بدرقه میکردند، چندینبار فریاد زدم: میروم شکایت میکنم تا دیگران نیز صدایم را بشنوند.
کاپیتال با اضافات انتشار به زبان فرانسه
حدود دو سال پیش هر سه جلد کاپیتال (ترجمهی اسکندری) را با فرمت pdf که قابلیت جستجوی کلمات را نیز داشت، با اجازهی فرزام که با زحمت بسیار آن را تهیه کرده بود، منتشر کردیم؛ و توضیحاتی هم دربارهی چرایی انتشار ترجمهی اسکندری از کاپیتال دادیم که در مراجعه بهجلد اول کاپیتال (در همین سایت) قابل دسترس است.
مردم سودان زیر باران گلولهی ژنرالها
در 28 و 29 می 2019، کارگران اعتصاب سیاسی سراسری را علیه رژیم نظامی آغاز کردند. اعتصابیون و تظاهرکنندگان خواستار حکومت غیرنظامی بودند. در این دوره بود که قدرت و سرسختی انقلابیون برای جامعه آشکار گردید. تهدیدهای ارتش هیچ تأثیری بر آنها نداشت. یکی از مصادیق بارز این نیرو، بَنرهای «اخراجم کن» بود که مخاطب آن محمد حمدان داغلو (همتی)، رهبر شبه نظامیان «نیروهای پشتیبانی سریع» ((RSF بود. او در یکی از سخنرانیهایش کارگران معترض را تهدید کرده بود که در صورت اقدام بهاعتصابْ اخراج خواهند شد
دربارهی [چیستی و چگونگی] ارزش
انسان کنونی جامعهی ما نمیتواند خودرا بهسطوح تبادلات انسانی بالاتر سوق دهد و در این رهگذر حتی برای اعادهی حیثیت خود، گرچه بهشکل غلط و عقبماندهی قبلی خود هم که باشد، توان برخاستن ندارد. در چنین جامعهای با چنین نقدِ ارزشی حتی جان و حیات انسان نیز در این میانه چنان کاستی یافته و چنان کمارزش شده که نه تنها از حوصلهی نهادهای سیاسیـانقلابی، بلکه از حوصلهی جامعه هم درنمیگذرند. اکنون ارزانترین کالا انسان است و کمارزشترین طرفهای هرتبادلی کار انسانی است.
جنبش شوراهای کارخانه در تورین
یادداشت مترجم:
با عقبنشینی موقت جنبش موسوم به«زن، زندگی، آزادی» که نیاز ناگزیرِ هرشکلی از مبارزهی طبقاتی برای بررسی و طرح نقشه و تجدید قوا و تجدیدآرایش است، جنبش دموکراتیکِ مطالباتی بهتدریج از تحتانیترین بخشها جامعه درحال گسترش است. بههمین دلیل فکر کردم که نگاهی بهتجربهی مبارزاتی و انقلابی کارگران تورین بهقلم گرامشی ـشایدـ همچون قطرهای از رودِ خروشانِ تجارب مبارزاتی 200 سال گدشته بهنحوی موثر باشد.
آیا سرمایهداری جهانی میتواند دوام آورد؟
چالش برای اقتصاد سیاسی رادیکالْ تسخیر حرکتِ تغییر ساختاری و تشخیص مسیرها و بروندادهایی است که همیشه بهسیاست و مبارزه طبقاتی بستگی دارد؛ و چالش برای روشنفکران رادیکالْ خدمت از طریق نظریه و تحلیل تضادهای نظام مسلط و بارز ساختن آن بهعنوان درونداد مبارزهی جدی روزگار ماست. همچنان که میکوشم این چالشها را دنبال کنم، بههشدارهای معمول باید نظر داشت.
رضا پهلوی و اپوزیسیون دستِ راستی
این استفادهی دوگانه از نیروهای مردمی (یعنی: گسترش جنبش با هدف تحت فشار گذاشتن جمهوری اسلامی، و درعینحال «تمشیت» و مدیریت آن در محدودهی سیاستها و منافع سرمایه فراملیِ غربی) به«نیرویی» احتیاج دارد که بهمثابه ابزارِ سیاسی بتواند القائات، تبلیغات و شُبههآفرینیهای سیاسی و ایدئولوژیکی شبهفاشیستی درحال گسترشِ بورژوازی و سرمایه فراملیِ غربی را بهعنوان نیرویی ایرانی و در قالب ضدیت با جمهوری اسلامی جسمیت بخشیده، و بهطور همزمان بهعنوان «اپوزیسیون» (و در واقع: بهعنوان نفوذی) در صفوف جنبش حقیقتاً مردمی جاسازی کند.
«سرمایه» بینالملل خود را دارد و بهسمت فاشیسم میرود
مبارزه جهانی از پایین برای یک انترناسیونال نوین -که بهطور همزمان ملی و درعینحال فراملی باشد- باید تضادهای طبقاتی آشتیناپذیر را در درون کشورها، مناطق و بین آنها براساس تضادهای مرکزـپیرامون یا شمالـجنوب شناسایی و اولویتبندی کند، حتی اگر این تضادهای اخیر همچنان بسیار بههم مربوط باشند، ویا بهطور فزایندهای جنبهی ثانویه پیدا کنند.
چند نکتهی نظری دربارهی جنبش «زن، زندگی، آزادی»
وضعیت ژئوپلتیک هماینک جهان، نه انقلاب سوسیالیستی در ایران امکانپذیر است؛ نه این کشور بهسوئد یا حتی تایوان تبدیل میشود؛ و نه استقرار دموکراسی و پارلمانتاریسم اروپایی قابل تحقق است. چرا؟ برای اینکه اولاًـ دموکراسی سرمایهدارانهی اروپایی/آمریکایی، صرفنظر از مبارزهی کارگریِ طولانی و گاهاً بهشدت خونبار، براساس مناسبات اقتصادی، صنایع، تکنولوژی و زیرساختهایی شکل گرفته که بدون چپاول چندین صد سالهی نیرویکار و مازادهای طبیعی کشورهای موسوم به«درحال توسعه» یا «پیرامونی» شکل نمیگرفتند...
مارتین هایدگر- فیلسوف/نازی
بدون اینکه قصد ارائهی تحلیلی در زمینهی تاریخ فلسفه داشته باشیم، همانند بسیاری از تحلیلگران مارکسیست براین باوریم که نیچه، هایدگر و امثالهم پایههای نظری پستمدرنیسمِ رنگارنگ را در کلیت آن فراهم کردهاند که در برآیند نظری/عملی راهبردی جز آنتیکمونیسم و فاشیسم نداشته است. معهذا، آنچه ما را بهترجمهی متون نقادانهی آثار زمینهسازان پستمدرنیسم و پسامارکسیسم (مانند نیچه و هایدگر) راهبر میشود، صرف رواج باورهای پستمدرنیستی در میان ایرانیهای اهل مطالعه نیست...
نقد و بررسی جنبشِ «زن، زندگی، آزادی»
گرچه هم لوترکینگ و آقای اسماعیلیونِ دندانپزشک ـهردوـ ضدکمونیستاند، اما تفاوت در این است که لوترکینگ جنبش پلنگان سیاه را محکوم میکرد، اما آقای اسماعیلیون فروریختن دیوار برلین را نقطهعطفی القا میکند که نه تنها تاریخی است، بلکه آغازگاه طلوع «خورشید» آزادی نیز هست. تفاوت دیگر اینکه لوترکینگ در معادلات و ستیزهای جهانی بیطرف بود؛ اما آقای اسماعیلیون با دفاع از کمکهای مثلاً بینالمللی بهاوکراین (که در واقع کمکهای ناتو و کشورهای سرمایهداری غربی است)...
معترضین در ایران: امیدواریم که این موج اعتراضات «آغاز یک پایان باشد».
آیا آزاد کردن هفت میلیارد دلار از پولهای بلوکه شدهی دولت ایران، درست هنگامی که جمهوری اسلامی درگیر سرکوب همهجانبه و شدتیابندهی جنبش «زن، زندگی، آزادی» و خیزش روبهگسترش مردمی است، تصافی بوده است؟ شاید قبل از شروع این جنبش هم گفتگوهایی برای مبادلهی زندانی و آزاد کردن بخشی از پولهای بلوکه شده مطرح بوده است، اما نمیتوان دست از این گمان برداشت که وقوع جنبش «زن، زندگی، آزادی» روند این گفتگو و تحقق آن را سرعت بخشیده است.
آنتونیو گرامشی: اندیشهی انقلابی دربارهی [قدرتِ] اندیشه
گرامشی بیشتر از هر متفکر مارکسیستِ دیگری بر اهمیت روبنا و تأثیر اندیشهها [درصورت فراگیر بودن] در تغییرات تاریخی تأکید داشت. وی معتقد بود که بُروز تطابق همهجانبه بین وضعیت اقتصادی و پتانسیل فرهنگی/اندیشگی امکان پذیر نیست. برای گرامشی فکر و عمل جداییناپذیرند؛ او در مقطعی مینویسد که شکلگیری تفکر او «خصلت جدلی دارد، بنابراین غیرممکن است که بیطرفانه فکر کنم یا بهخاطر مطالعه، مطالعه کنم»
«رژیمچنج» یا سرنگونی سوسیالیستی؟!
پس از بهقتل رسیدن مهسا (ژیلا) امینی به دست جمهوری سرمایهداری اسلامی، و متعاقب آن شورش عصیانآمیز برحق مردم، بهطور اخص جوانان خشمگین و مستأصل که هیچگونه چشماندازی برای یک زندگی انسانی ندارند؛ و اینکه چنین جنبشی با چنین مبنا، گستره و تداومی در جهان بیسابقه بوده است؛ بهنظرم رسید که بازخوانی مقالهی «رژیم چنج» یا سرنگونی سوسیالیستی؟ً! بنا بر مختصات ایران بتواند بهعنوان قطرهای در دریایی طوفانخیز از عصیان و اندیشه مددی باشد در راستای سازماندهی و تدارک جامعهای عاری از طبقات در آرمانیترین شکل آن...
جستاری انتقادی دربارهی نیچه
نوشتههای نیچه بهخاطر دوگانگیشان ما را گمراه کرده است. بهخاطر خلقوخوی نیچه این آثار حاوی دو جنبهی هم ستیز و با این حال مکمّلاند. معمولاً یکی از این جنبه ها را می بینیم، آن که بر ما آشکارتر است، یکی را که آشکارا مناسب مییابیم. نیچه ویرانگری است و سازندهای. ما ویرانگر درون او را دوست داریم، مردی که جزم اندیشی اخلاقی را انکار می کند، مرد بی ایمان، و بی ادب را، انکارگرای بزرگی مسلّح بهواژگان آتشین. اما این واقعیت را بهحساب نمی آوریم که نابود می کند تا برای آرمانی جا باز کند که احتمالاً از آرمان ما کاملاً متمایز است.
مارکسیستی که سقوط چپ آلمان را پیشبینی کرد
سوسیالیسم هرگز بهتمامی رنگ نمیبازد. چراکه تضادهای طبقاتی، استثمار، ستم و هترونومی [انقیاد و پیروی از فرامین و قوانین فرادستان] ذاتی نطام سرمایهداری است. این موضوع موجب عروج ستیزهایی میشود که غالباً جزئی و حاشیهایِ بهنظر میرسند. اما از میان این کشمکشها نیروهایی عروج میکنند که خود را سوسیالیست میدانند و بهاین موضوع آگاهاند که تغییر و انتقال مناسبات مالکیت و توزیع، راهحل تضادهای عظیمی است که نظم حاکم مسبب آن است.
سازمان ملل: ابزاری برای امپریالیسم[جهانی]
سازمان ملل متحد تنها یک مجمع برای همهی قدرتهای بزرگ باقی میماند که در آن فقط درگیریهای ثانویه قابل حل است. سازمان ملل بهخودی خود یک نیرو نیست، بلکه تنها منعکسکنندهی توازن قدرت بین قدرتهای جهانی است... تنها یک نیرو وجود دارد که از هر سلاح کشتار جمعی قویتر است و آن همبستگی بینالمللی طبقه کارگر است. کارگران در ایالات متحده، روسیه ، آلمان یا در انگلستان، مانند همه کارگران جهان، منافع طبقاتی مشترکی دارند...
انقلاب فنآوری و سرمایهداری
مدافعان سرمایهداری جهانی ادعا میکنند که اقتصاد دیجیتالی مشاغل با مهارت و دستمزد بالا را بهارمغان خواهد آورد و معضلات ناشی از قطبی شدن اجتماعی و رکود را حل میکند. درست است که نخستین موج دیجیتالی شدن در واپسین سالهای قرن بیستم برای برخی افراد مشاغلی با مهارت و دستمزد بالا ایجاد کرد و موجب پیدایش لشگری از کارگران فنی و مالی، مهندسان، برنامهنویسان نرمافزار و مانند اینها شد. با این همه، دیجیتالی شدن انبوهی بهمراتب پرشمارتر از مشاغل کممهارت شده با دستمزد نازل ایجاد کرد و موجب گسترش صفوف نیرویکار مازاد گردید.
سرمایهداری نمیتواند تغییرات آبوهوایی را متوقف کند
این مقاله بهلحاظ آرزومندی و راستای حرکت سوسیالیستی است، از جنبهی تاکتیکیْ کموبیش در تناسب با وضعیت کنونی مبارزهی طبقاتی در عرصهی جهانی شکل گرفته، و بالاخره با تأکید باید گفت که از زاویه استراتژیکْ رفورمیستی است. چراکه صرفنظر از بحث و بررسی همهجانبه [که در این یادداشت نمیگنجد]، مقالهی حاضر نهاد اجراکنندهی انقلاب سوسیالیستی را اتحادیهها کارگری و روشهای اتحادیهای میداند که اوج رادیکالیسم طبقاتی آنها عملیات تاکتیکی در راستای فروش نیرویکار بهقیمت «منصفانه» در بقای همین نظام سرمایهداری است.
سرمایهداری و بحران
در سال 2018، یک درصد از ثروتمندترین افراد بیش از نیمی از ثروت جهان را کنترل میکردند، درحالیکه حدود 80 درصد جمعیت تنها حدود 5 درصد از ثروت جهان را دراختیار داشتند. چنین نابرابریی درنهایت ثبات کلیت نظام سرمایهداری را تهدید میکند، و با افزایش شکاف آنچه تولید میشود ویا ظرفیت تولید آن وجود دارد، با آنچه بازار میتواند جذب کند، بهطور حتم ثبات نظام سرمایه را بیش از گذشته بهخطر میاندازد. تمرکز بیش از اندازهی ثروت در دست عدهی معدودی از افراد و تسریع روند گسترش فقر و فلاکت و سلب مالکیت از اکثریت افراد جامعه بدینمعناست...
«یک صد سال» - شعری دربارهی فراز و فرود انقلاب اکتبر
این شعر ما را بهماههای پُرجوش و خروش فوریه تا اکتبر 1917 میبرد تاخود/فعالیتی کارگران، دهقانان فقیر و سربازان را بهتصویر بکشد، دخالتگری حزب بلشویک را در پیروزی انقلاب یادآور شود، و در انتها با طرح این پرسش که چگونه و بربستر کدام پیشزمینهی اجتماعی/طبقاتیْ پیشرفت انقلاب متوقف گردید، زمینهی درک و عملِ بهتر، پیچیدهتر و گستردهتری را فراهم میکند تا انقلاب ـهمچون ضربان قلب تاریخـ بارِ دیگر و هرچه خردمندانهتر بهتپش درآید؛ و عظمت انسانی نسلی از انقلابیان بلشویک...
اوکراین در مرکز بحران امپریالیستی
رخدادها در سطح جهان بهسرعت روی هم انباشته می شوند. تنها طی چند روز، جنگ قدرت در اوکراین بهیک بحران بین المللی تبدیل شد. جهان در آستانه ی پرمخاطره ترین درگیری سیاسی از زمان پایان جنگ سرد تا کنون قرار گرفته است. یکصد سال پس از آغاز جنگ جهانی اول که به«فاجعه ی بزرگ قرن بیستم» شهرت یافت، تمامی شواهد حاکی از این است که «بازی بزرگ» میان قدرت های عمده ی جهانی بر سر قدرت و منطقه ی نفوذ شدت خواهد یافت، اینبار نیزهمانند دورههای پیشین با خشونت هرچه بیشتر و جنگ همراه خواهد بود.
دربارهی جنگ و تهاجم روسیه بهاوکراین
آن افراد و گروههایی که با شعار توقفِ بلادرنگ جنگ ویا با بیانِ محکومیت تهاجم نظامی روسیه ظاهراً موضع صلحطلبانه میگیرند ـخواسته یا ناخواستهـ ضمن تأیید وضعیت بورژوایی موجودِ جهان (که جنگ ذاتی آن است)، اما با پرش از روندی که وضعیت موجود جهان حاصل آن است، با نگاه حقوقی/سیاسی بهمسئله و تحت تأثیر مدیای تحت کنترل بورژوازی غربی ـدانسته یا نادانستهـ از ناتو و کشورهای شاکلهی آن (یعنی: بورژوازی غربی) دفاع میکنند؛ و بدینترتیب، با یک دست جنگ را پس میزنند و با دست دیگر همین جنگ را (چهبسا بهگونهای مخربتر) پیش میکشند.
یادداشتها
خاطرات یک دوست ـ قسمت نوزدهم
پاراگرافِ آخر از قسمت هیجدهم
کوچه ای از خیابان درخشنده جنب کارخانه برق بسمت شرق شروع میشد وتا خط آهن شهر ری چهارتا کوچه شمالی جنوبی را قطع میکرد، امتداد میافت. محله ای پر جمعیت که هر خانه اش حدود شش اتاق داشت و در اکثر خانهها پر از مستاجر بود. همه هم پر اولاد. ابراهیم در خانه شان یک اتاق جدا در انتهای حیاط کوچک شان داشت. او حاضر شده بود که کتابداری را در اتافش عملی کند. بنا بنظر ابراهیم کاری شدنی بود و مانعی در بین نبود. اما بنظر من بعید مینمود. با اینکه پدر ابراهیم با معاشرت من با پسرش و رفت وآمد به خانه شان مشکلی نداشت اما محافظه کار تر از آن بود.
ادامه مطلب...خاطرات یک دوست ـ قسمت هیجدهم
پاراگرافِ آخر از قسمت هفدهم
من در سالهای 47 ببعد قویا جذب فعالیتهایی شدم که اقدامات(فعالیت) چریکی نام داشت. دیگر کتاب خواندن محفل مطالعاتی موضوع کار نبود. بلکه طرحهای تبلیغی مسلحانه در برنامهمان قرار داشت. یک شبکه تودرتوی ارتباطی در هر طرف که من قرار میگرفتم(حداقل در مورد من سه حوزه ارتباطی)به این مسیر گرایش عملی داشت. اولی خیلی زود آسیب دید و قطع شد. دومی که در تدارکات بود موجب دستگیریم شد و سوی که لو نرفت کارکردی عملی وتدارکاتی آموزشی داشت. جالب اینکه هر سه ارتباطهای کوچک محفلی در یک گروه (پرونده ستاره سرخ) نام ونشان یافت. مسئولین هر سه ارتباط کار شاگرد بنایی مرا تائید می کردند. هیچ کدام نگفتند برو دنبال مثلا یک کارصنعتی! یا برو درکارخانهای کارکن و اساساً دنبال تبلیغ بر روی کارگران و یا رشد سیاسی آنان نبودند، بلکه همه سعی داشتند مرا به یک کادر«مبارز حرفهای»(چریک) تبدیل کنند. اینطوری شد که فضای کار من مدتی نیز محل اختفای رفقای تحت تعقیب ساواک، هم بود.
ادامه مطلب...تشکر از مادر بزرگ و ادامهی مصاحبه با او
ـ ماهی جون دوستان نشریه(بولتن) دانشجو خیلی ازتون تشکر کردن. تا حالا خیلی میدان گفتگو را باز کرده.
ـ خوشحالم که کنجکاوی و جستجوگری زیاد میشه. اگه به سلامت پیش ببرید کمی تا قسمتی به تعهدات و مسئولیت های اجتماعی که داریم عمل کردیم.
ـ چرا «کمی تا قسمتی»؟ این یه شوخی و تواضعِ یا نه نکته دیگه در این گفته هست؟
ـ قالبش شوخ طبعیِ. اما همه ما بواقع خیلی از جنبش های خودانگیخته عقب هستیم.
ادامه مطلب...خاطرات یک دوست ـ قسمت پانزدهم، شانزدهم و هفددهم
دو پاراگرافِ آخر از قسمت سیزدهم
وقتی در سالهای 50 بهبعد من زندان بودم، نزدیکی ایندو(پدربزرگ و مادربزرگ) خیلی بیشتر شده بود. در این اوقات در مشهد زندگی میکردند. و سالهای اول ارتباط با تهران فقط از طریق نامه بود و گاهی هم تلفنخانه مرکزی که هر دو طرف در شهرهایشان باهم حاضر میشدند و در نوبت بهانتظار میماندند که بروند در کابینهای خودشان و ارتباط برقرار شده را داشته باشند و صحبت کنند. زمان صحبت محاسبه و هزینه از هر طرف گرفته میشد. کم پیش میآمد که روابطْ این فرصت را بهوجود آورده باشد. اما من تجربه این گفتگوها را داشتم.
ادامه مطلب...ادامهی مصاحبهی «ژورنال دانشجو» با مادر بزرگ
ـ چه کسانی در این خیزش شرکت کردند؟
ـ تا جاییکه همه شنیدیم و در خبرها هم آمد، جمعیتی نگران و سراسیمه (بین 40 تا 50 نفر) آمدند جلوی بیمارستان کسری برای پیجوییِ سلامتیِ ژینا امینی که از بازداشتگاه گشت ارشاد (واقع در خیابان وزرا) بهاینجا آورده شده بود. بعد هم منتشر شد که او در کُماست... خبر مرگ این دختر کُردِ اهل سقز از زمان خاکسپاریش سیل گستردهای از اعتراضات را در سراسر ایران بهوجود آورد. عکسهای ژینا از هنگامی که در کُما قرار داشت، خیلی تاثیرگذار بود.
ادامه مطلب...* مبارزات کارگری در ایران:
- فیل تنومند «گروه صنعتی کفش ملی»- قسمت دوم
- فیل تنومند «گروه صنعتی کفش ملی»
- بیانیه شماره دوم کمیته دفاع از کارگران اعتصابی
- تشکل مستقلِ محدود یا تشکل «گسترده»ی وابسته؟!
- این یک بیانیهی کارگری نیست!
- آیا کافکا بهایران هم میرود تا از هفتتپه بازدید کند !؟
- نامهای برای تو رفیق
- مبارزه طبقاتی و حداقل مزد
- ما و سوسیال دمکراسی- قسمت اول
- تجمع اول ماه می: بازخوانی مواضع
- از عصیان همگانی برعلیه گرانی تا قیام انقلابی برعلیه نظام سرمایهداری!؟
- ائتلاف مقدس
- وقتی سکه یک پول سیاه است!
- دو زمین [در امر مبارزهی طبقاتی]
- «شوراگراییِ» خردهبورژوایی و اسماعیل بخشی
- در مذمت قیام بیسر!
- هفتتپه، تاکتیکها و راستای طبقاتی
- تقاضای حکم اعدام برای «جرجیس»!؟
- سکۀ ضرب شدۀ فمنیسم
- نکاتی درباره اعتصاب معلمان
- تردستی و تاریخ، در نقد محمدرضا سوداگر و سید جواد طباطبایی
- دختران مصلوب خیابان انقلاب
- «رژیمچنج» یا سرنگونی سوسیالیستی؟!
- هفتتپه و پاسخی دوستانه بهسؤال یک دوست
- اتحادیه آزاد در هفتتپه چکار میکند؟
- دربارهی جنبش 96؛ سرنگونی یا انقلاب اجتماعی!؟
- دربارهی ماهیت و راهکارهای سیاسیـطبقاتی جنبش دیماه 96
- زلزلهی کرمانشاه، ستیز جناحها و جایگاه چپِ آکسیونیست!؟
- «اتحادیه مستقل کارگران ایران» از تخیل تا شایعه
- هزارتوی تعیین دستمزد در آینه هزارتوی چپهای منفرد و «متشکل»
- شلاق در مقابله با نوزایی در جنبش کارگری
- اعتماد کارگران رایگان بهدست نمیآید
- زحمتکشان آذری زبان در بیراههی «ستم ملی»
- رضا رخشان ـ منتقدین او ـ یارانهها (قسمت دوم)
- رضا رخشان ـ منتقدین او ـ یارانهها (قسمت اول)
- در اندوه مرگ یک رفیق
- دفاع از جنبش مستقل کارگری
- اطلاعیه پایان همکاری با «اتحاد بینالمللی در حمایت از کارگران در ایران»
- امضا برعلیه «دولت»، اما با کمک حکومتیان ضد«دولت»!!
- توطئهی خانه «کارگر»؛ کارگر ایرانی افغانیتبار و سازمانیابی طبقاتی در ایران
- تفاهم هستهای؛ جام زهر یا تحول استراتژیک
- نه، خون کارگر افغانی بنفش نیست؟
- تبریک بهبووورژواهای ناب ایرانی
- همچنان ایستاده ایم
- دربارهی امکانات، ملزومات و ضرورت تشکل طبقاتی کارگران
- من شارلی ابدو نیستم
- دربارهی خطابیه رضا رخشان بهمعدنچیان دنباس
- قطع همکاری با سایت امید یا «تدارک کمونیستی»
- ایجاد حزب کمونیستی طبقهی کارگر یا التجا بهنهادهای حقوقبشری!؟
- تکذیبیه اسانلو و نجواهای یک متکبر گوشهنشین!
- ائتلافهای جدید، از طرفداران مجمع عمومی تا پیروان محجوب{*}
- دلم برای اسانلو میسوزد!
- اسانلو، گذر از سوءِ تفاهم، بهسوی «تفاهم»!
- نامهی سرگشاده بهدوستانم در اتحاد بینالمللی حمایت از کارگران
- «لیبر استارت»، «کنفرانس استانبول» و «هیستادروت»
- «لیبر استارت»، «سولیداریتیسنتر» و «اتحاد بینالمللی...»
- «جنبش» مجامع عمومی!! بورژوایی یا کارگری؟
- خودشیفتگی در مقابل حقیقت سخت زندگی
- فعالین کارگری، کجای این «جنبش» ایستادهاند؟
- چکامهی آینده یا مرثیه برای گذشته؟
- کندوکاوی در ماهیت «جنگ» و «کمیتهی ضدجنگ»
- کالبدشکافی یک پرخاش
- توطئهی احیای «خانهکارگر» را افشا کنیم
- کالبدشکافیِ یک فریب
- سندیکای شرکت واحد، رفرمیسم و انقلاب سوسیالیستی
* کتاب و داستان کوتاه:
- نقد و بازخوانى آنچه بر من گذشت
- بازنویسی کاپیتال جلد سوم، ایرج اسکندری
- بازنویسی کاپیتال جلد دوم، ایرج اسکندری
- بازنویسی کاپیتال جلد اول، ایرج اسکندری
- کتاب سرمایهداری و نسلکشی ساختاری
- آگاهی طبقاتی-سوسیالیستی، تحزب انقلابی-کمونیستی و کسب پرولتاریایی قدرت...
- الفبای کمونیسم
- کتابِ پسنشینیِ انقلاب روسیه 24-1920
- در دفاع از انقلاب اکتبر
- نظریه عمومی حقوق و مارکسیسم
- آ. کولنتای - اپوزیسیون کارگری
- آخرین آواز ققنوس
- اوضاعِ بوقلمونی و دبیرکل
- مجموعه مقالات در معرفی و دفاع از انقلاب کارگری در مجارستان 1919
- آغاز پرولترها
- آیا سایهها درست میاندیشند؟
- دادگاه عدل آشکار سرمایه
- نبرد رخساره
- آلاهو... چی فرمودین؟! (نمایشنامه در هفت پرده)
- اعتراض نیروی کار در اروپا
- یادی از دوستی و دوستان
- خندۀ اسب چوبی
- پرکاد کوچک
- راعش و «چشم انداز»های نوین در خاورسیاه!
- داستان کوتاه: قایق های رودخانه هودسون
- روبسپیر و انقلاب فرانسه
- موتسارت، پیش درآمدی بر انقلاب
- تاریخ کمون پاریس - لیسا گاره
- ژنرال عبدالکریم لاهیجی و روزشمار حمله اتمی به تهران
* کارگاه هنر و ادبیات کارگری
- شاعر و انقلاب
- نام مرا تمام جهان میداند: کارگرم
- «فروشنده»ی اصغر فرهادی برعلیه «مرگ فروشنده»ی آرتور میلر
- سه مقاله دربارهی هنر، از تروتسکی
- و اما قصهگوی دروغپرداز!؟
- جغد شوم جنگ
- سرود پرولتاریا
- سرود پرچم سرخ
- به آنها که پس از ما به دنیا می آیند
- بافق (کاری از پویان و ناصر فرد)
- انقلابی سخت در دنیا به پا باید نمود
- اگر کوسه ها آدم بودند
- سوما - ترکیه
- پول - برتولت برشت
- سری با من به شام بیا
- کارل مارکس و شکسپیر
- اودسای خونین
* ترجمه:
- رفرمیستها هم اضمحلال را دریافتهاند
- .بررسی نظریه انقلاب مداوم
- آنتونیو نگری ـ امپراتوری / محدودیتهای نظری و عملی آتونومیستها
- آیا اشغال وال استریت کمونیسم است؟[*]
- اتحادیه ها و دیکتاتوری پرولتاریا
- اجلاس تغییرات اقلیمیِ گلاسکو
- اصلاحات اقتصادی چین و گشایش در چهلمین سال دستآوردهای گذشته و چالشهای پیشِرو
- امپراتوری پساانسانی سرمایهداری[1]
- انقلاب مداوم
- انگلس: نظریهپرداز انقلاب و نظریهپرداز جنگ
- بُرهههای تاریخیِ راهبر بهوضعیت کنونی: انقلاب جهانی یا تجدید آرایش سرمایه؟
- بوروتبا: انتخابات در برابر لوله تفنگ فاشیسم!
- پناهندگی 438 سرباز اوکراینی به روسیه
- پیدایش حومه نشینان فقیر در آمریکا
- پیرامون رابطه خودسازمانیابی طبقه کارگر با حزب پیشگام
- تأملات مقدماتی در مورد کروناویروس و پیآیندهای آن
- تاوان تاریخی [انقلابی روسیه]
- تروریسم بهاصطلاح نوین[!]
- جنبش شوراهای کارخانه در تورین
- جنبش مردم یا چرخهی «سازمانهای غیردولتی»
- جوانان و مردم فقیر قربانیان اصلی بحران در کشورهای ثروتمند
- دستان اوباما در اودسا به خون آغشته است!
- رهایی، دانش و سیاست از دیدگاه مارکس
- روسپیگری و روشهای مبارزه با آن
- سرگذشت 8 زن در روند انقلاب روسیه
- سقوط MH17 توسط جنگنده های نیروی هوائی اوکراین
- سکوت را بشکنید! یک جنگ جهانی دیگر از دور دیده میشود!
- سه تصویر از «رؤیای آمریکایی»
- سه مقاله دربارهی هنر، از تروتسکی
- شاعر و انقلاب
- فساد در اتحادیههای کارگری کانادا
- فقر کودکان در بریتانیا
- قرائت گرامشی
- کمون پاریس و قدرت کارگری
- گروه 20، تجارت و ثبات مالی
- لایحه موسوم به«حق کار»، میخواهد کارگران را بهکشتن بدهد
- ماركس و خودرهایی
- ماركسیستها و مذهب ـ دیروز و امروز
- مانیفست برابری فرانسوا نوئل بابوف معروف بهگراکوس[1]
- مجموعه مقالات در معرفی و دفاع از انقلاب کارگری در مجارستان 1919
- مجموعه مقالات در معرفی و دفاع از انقلاب کارگری در مجارستان 1919
- ملاحظاتی درباره تاریخ انترناسیونال اول
- ممنوعیت حزب کمونیست: گامی به سوی دیکتاتوری
- نقش کثیف غرب در سوریه
- نگاهی روششناسانه بهمالتیتود [انبوه بسیارگونه]
- واپسین خواستهی جو هیل
- واپسین نامهی گراکوس بابوف بههمسر و فرزندانش بههمراه خلاصهای از زندگی او
- ویروس کرونا و بحران سرمایه داری جهانی
- یک نگاه سوسیالیستی بهسرزمینی زیر شلاق آپارتاید سرمایه