قتلعام و تحقیر مردمانی که فراموش شدهاند!
بهطورکلی، تغییرات ژئوپلیتیکی بهواسطهی تغییرات اقتصادی و تحولات جهانی تقویت شده است. طی سالهای اخیر، عربستان سعودی و امارات متحده عربی بر تنوع بخشیدن بهاقتصاد خود، بهدور از نفت تمرکز کردهاند، و نقشهای برجستهتر منطقهای و بینالمللی را در حملونقل هوایی، ورزش، زیرساختها و سایر زمینهها ایجاد کردهاند. ریاض در زمان محمد بن سلمان از هویت تحت سلطهی اسلام بهفراملیگرایی تغییر مکان داده است. این درحالی است که ابوظبی در زمان رئیس جمهور محمد بن زاید سیاست فرهنگی را اتخاذ کرده که تنوع مذهبی و پذیرشهای متنوعتری را ترویج میکند.
دولت پلیسیجهانی
«ویلیام آی. رابینسن شکلبندی هولناک نوع جدیدی از دیکتاتوری جهانی را توضیح میدهد، که سرمایهی فراملی تحمیل میکند. با در اختیار گرفتن نظارت بر اقتصادهای ملی و تحمیل غامضترین اشکال نظارت در تاریخ انسان این موجودات فراملی جهانی خرابآباد را مستقر میسازند که بهبهای فداکردنِ آزادی، آزادی بیان، دموکراسی، و امنیت اقتصادی، منافع سرآمدان جهانی را تأمین میکنند. آینده چنین است، مگر اینکه برای بازپس گرفتن قدرت از اربابان شرکتهامان به پا خیزیم.»
چه چیزی موجبات جنگ داخلی در سودان است؟
دارفور، که محل سکونت حدود 9 میلیون نفر است، و مناطق وسیعی از غرب و جنوبغربی سودان را دربرمیگیرد، مرکز درگیریهای جاری است؛ زیرا این منطقه همچنان پایگاه اصلی حمیدتی، رهبر RSF است. بسیاری از نیروهای RSF از این منطقه و از قبیلهی ریزهگات جذب شدهاند که قبیلهی خودِ حمیدتی است. سالهاست که نیروهای پشتیبانی سریع جوامع دارفور را مورد تهدید و ارعاب قرار داده و بسیاری از نواحی این منطقه در وضعیت قابل توصیف بهوضعیت بیقانونی بهسر میبرند...
کامپیوتر در نظریۀ ارزش مارکس
به محض اینکه شیوۀ نو تولید تعمیم یابد و بنابراین تفاوت بین ارزش انفرادی کالاهای ارزان تولید شده و ارزش اجتماعی آنها از بین میرود، آن اضافۀ ارزش فوق العاده نیز ناپدید میگردد. همان قانونی که ارزش را به وسیلۀ زمان کار تعیین میکند و برای سرمایهداری که اسلوب جدید اختیار نموده هنگامیقابل درک میشود که مجبور است کالای خود را به قیمتی پائین تر از ارزش اجتماعی آن بفروشد، مانند قانون قهری رقابت تأثیر میکند و رقبای وی را به سوی پذیرش شیوۀ جدید تولید میراند
امپریالیسم فقیر روسیه جهان چندقطبی را بیثبات میکند
در حدود سال 1990، با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی نظم دو قطبیِ جنگ سرد فروپاشید. نتیجتاً، یک نظم جهانی تک قطبی پدیدار شد که ایالات متحده تنها ابرقدرت این نظم جهانی بود. آریگی و والرشتاین پیشبینی کردند که سلطهی ایالات متحده بهزودی کاهش خواهد یافت، زیرا اقتصاد آن در رابطه با اتحادیه اروپا، ژاپن و بعداً چین بهطور فزایندهای ضعیف میشود. اما سلطه این ابرقدرت همچنان باقی ماند و اکنون با چالش روسیه دوباره تقویت میشود.
پنج نکتهای که باید دربارهی بحران سودان بدانیم
در سال اول بحران، 1.8 میلیون نفر از سودان گریختند. علاوه بر این، 6.6 میلیون نفر دیگر هم در داخل سودان آواره شدهاند. بیشتر افرادی که از سودان گریختهاند، بهچاد و پس از آن بهمصر، اتیوپی، سودان جنوبی و جمهوری آفریقای مرکزی فرار کردهاند. اغلب کسانی که بهسودان جنوبی میروند، افرادی هستند که بهعنوان پناهنده در سودان زندگی میکردند و اکنون بهکشور خود بازمیگردند. بههرروی، بدون یافتن راهحلی برای این بحران، صدها هزار نفر دیگر نیز برای یافتن امنیت و کمکهای انسانی مجبور بهفرار از این کشورند.
چرا امپریالیسم [همواره] بهنسلکشی باز میگردد؟
استراتژی جدید آمریکا یادآور استراتژی روسیه در اوکراین است. اول، اسرائیل باید اجازه داشته باشد تا هرتعداد فلسطینی را که برای تضعیف جدی هرگونه مقاومت مسلحانه لازم است، ازجمله از طریق قحطی بهعنوان سلاحی علیه کل جمعیت بهکار گیرد و آواره کند؛ پس از آن، براساس اطلاعات فاش شده، دولت فلسطین بدون نمایندگانی از سوی حماس ــعلیرغم اینکه آنها بیشترین حمایت مردمی را دارندــ منصوب (و در واقع، دستچین) خواهد شد.
نیرویکار در دوران پوتین: وضعیت طبقهی کارگر روسیه
کارگران روسیه در تلاش برای منافعشان هزاران استراتژی بهکار بردهاند، اما همچنانکه شواهد بالا نشان میدهد، بهلحاظ سازمانی، حقوقی و سیاسی نیز با موانعی چشمگیری روبرو میشوند. برای اکثریت بزرگی از کارگران روسیه اتحادیههای کارگری بهموجب یگانهنگریِ رسمیِ «فدراسیون اتحادیههای مستقل روسیه» و موانع انبوهی که اتحادیهها و فعالین اتحادیههای مستقل با آن روبرو هستند، سازوکارِ ناکارآمدی برای پیشبرد منافعشان از کار درآمده است.
بحران جهانی سرمایهداری و فاشیسم قرن بیستویکم: آنسوی کارزار ترامپ
فاشیسم، خواه بهصورت کلاسیک قرن بیستمی یا گونههای ممکنِ نئوفاشیست قرن بیستویکمیاشْ پاسخی مشخص بهبحران سرمایهداری است، مانند بحران دههی 1930 و بحرانی که با فروپاشی مالی در سال 2008 آغاز شد. سرمایهداری جهانی با بحرانی انداموار روبرو است که بُعد ساختاری غیرقابل حلی دارد، یعنی بُعد انباشت بیش از اندازه و بُعد سیاسی که هژمونیک یا مشروعیتبخشنده است و بهسوی بحران فراگیر حاکمیت سرمایهداری پیش میرود.
دربارهی پایان امپریالیسم امریکا
در این مصاحبه، هاس چشماندازی ناامیدکننده از نظم جهانی امپریالیستی بهطورکلی و نقش ایالات متحده بهعنوان یک هژمون جهانی را بهطور خاص ارائه میکند. ازآنجاکه او مارکسیست نیست، بلکه نمایندهی پُرسابقهی قدرتمندترین دولت امپریالیستی بوده است، نه تنها قادر بهارائهی جایگزینی برای این قدرت جهانی نیست، بلکه توضیحی هم برای دلایل و چگونگی کاهش قدرت آمریکا ندارد. با این حال، این مصاحبه بهدلیل اینکه از سوی یک سیاستمدار خودی (از درون خود سیستم) بیان شده، از اهمیت بسیاری برخوردار است...
بحرانهای پیشاروی سرمایهداری:
امروز در دوران ریاست جمهوری جوزف بایدن و همچنین اسلاف او (اعم از کلینتون، بوش، اوباما ویا ترامپ) مالیات پرداختیِ اَبرثروتمندان با آهنگ ثابتی کاهش یافته، و در برخی سالها بهصفر هم رسیده است. گزارش افشاگرانهی پروپابلیکا، با استفاده از مجموعهای از اسناد منتشر شدهی گمراهکنندهی سرویس درآمد داخلی، نشان داد که چهار نفر از ثروتمندترین شهروندان آمریکایی، تقریباً تریلیونرهای دلاری (یعنی: جف بروس از آمازون، ایلان ماسک از تسلا و سرمایهدارانی ازجمله مایکل آر. بلومبرگ و وارن بافت)...
تأملاتی دربارهی مانیفست[حزب] کمونیست
کاربرد واژهی «حزب» را باید در پرتویی متفاوت از معنای امروزی آن دید. معنای آن در سال 1848 بهاندیشهی جریان سیاسی یا مجموعهای از اندیشهها بسیار نزدیک بود. هنگامیکه مارکس و انگلس استدلال میکردند که کمونیستها حزب جداگانهای نیستند، منظورشان این بود که اندیشههای آنها و منافع پرولتاریا با یکدیگر انطباق دارد و هیچ سد و مانع تصنعی بین دو قرار نمیدادند. در همین حال نقد شدید و بیرحمانهی آنها از دیگر صورتهای سوسیالیسم صرفاً تمرینی دانشگاهی نبود: آنها بخشی از مباحثات در جهت تشکیل اتحادیه کمونیستها بود.
بازار کار در روسیه سالهای 2000 تا 2017
روسیه در دههی 1990 متحمل رکود دگرگونساز رنجباری شد و ضربههای اقتصادی کلان نیرومند و متعددی را تجربه کرد. با وجود این، نخستین پیشبینیها دربارهی سقوط اشتغال و صعود شدید بیکاری متحقق نشد. بازار کار روسیه بهتدریج برای تنظیم و تعدیلِ خودْ بهشیوهای غیراستاندارد متوسل گردید، و ضربهها را تا حدود زیادی از جهت قیمتها (یعنی، دستمزد کارگران) بهجای واحدهای کمّی (یعنی، استخدام یا بیکاری) پذیرا شد.
وصیتنامه دکتر کیسینجر ـ یا راهحل نهایی مسئله فلسطین
گرچه کیسینجر نفرتانگیز بود، اما روشنگر هم بود. او بههیچوجه نسبت بهفلسطینیها و همچنین نسبت بهیهودیان دلسوزی از خود نشان نمیدهد. او در مورد دومی، یک بار (در جریان مذاکرات صلح 1973) گفت: یهودیهای آمریکایی و اسرائیلیها «بهاندازهی ویتنامیها نفرتانگیزند». «اگر بدشانسی من نبود (که یهودی بهدنیا آمدهام) یهودستیز میشدم»؛ و بالاخره اینکه «همهی افرادی که دو هزار سال تحت آزار و اذیت بودهاند، لابد کار اشتباهی انجام داده بودند».
«سرمایه» بینالملل خود را دارد و بهسمت فاشیسم میرود
هستهی فاشیسم سدهی بیستویکم مثلثی متشکل از سرمایه فراملی بههمراه قدرت سیاسی ارتجاعی و سرکوبگر در دولت، و نیروهای نئوفاشیستی در جامعهی مدنی است. برنامههای فاشیستی نوپیدای سدهی بیستویکم پاسخی بهاین بحران است. نابرابریهای روزافزون و ناتوانی سرمایهداری جهانی برای تأمین بقای میلیاردها انسان، دولتها را بهبحران مشروعیت کشانده و این زمان، نظام را بهسوی وسایل آشکار سرکوب و نظارت اجتماعی و سلطهای میکشاند که ستیزهای اجتماعی و سیاسی را وخیمتر میسازد، و تنشهای بینالمللی را تشدید میکند.
بازخوانی نقادانهی مقالهی «دیدگاه تروتسکی دربارهی ماتریالیسم دیالکتیک»
برخلاف نظر جورج نواک و همهی دیگرانی که خودرا لنیننیست میدانند ـاعم از استالینیستها، تروتسکیستها، مائوئیستها و ایستهای دیگرـ یکی از مهمترین وظایف جنبش سازمانیافته و سوسیالیستی تودههای فرودست در هرگوشهای از جهان که زیر سلطهی سرمایه و نظام سرمایهداری قرار دارند، صرفنظر از شکل و اندازه و تصویری که سرمایه از خودش ارائه میکند، نقد «میراث مارکسیستی و بلشویسم» است.
نکات، برآوردها، اسرائیل یا فلسطین
ازآنجاکه در بُروز و وقوع هرنسبتی (ازجمله بُروز و وقوع یهودستیزی) رابطهای دوطرفه وجود دارد که گرچه دو طرف رابطه الزاماً از توان و پتانسیل یکسانی برخوردار نیستند، اما بدون طرفین رابطه (که بهلحاظ وجودی نیز بهیکدیگر مشروطاند)، از اساس نسبت و برُوز و وقوعی وجود نخواهد داشت؛ از طرف دیگر، ازآنجاکه تصویرپردازیهایی که از یهودستیزی میشود، ضمن عدم ارائهی تحلیل از رابطهای دوطرفه و نقش و پتانسیل طرفین رابطه، بهطور یکجانبهای روی زجر و شکنجه و قربانی شدن یهودیان تکیه میشود
[آیا] اعتراضات روبهرشد حمایت از فلسطین درحال تبدیل شدن بهجنبشی تودهای است؟
با افزایش تلفات و پخش تصاویر وحشتناک از کمپها و آمبولانسهای بمباران شدهی پناهجویان، نارضایتی تمامی اقشارِ ایالات متحده افزایش یافته است. پیش از این نظرسنجیها نشان میداد که حمایت بیقید و شرط دولت بایدن از اسرائیل در تأیید حمله بهغزه آنچنان که پیشبینی میشد بین مردم ایالت متحده محبوبیت ندارد. نظرسنجی جدید دانشگاه کوئینیپیاک که پنجشنبهی گذشته منتشر شد، نشان میدهد که روند این عدم محبوبیت درحال شدتیابی است...
غزه: [سرزمین] رنج و همبستگی
لفاظیهای رهبری سیاسی در اسرائیل بسیار شوم است. مردم آشکارا در مورد پاکسازی قومی و مجازات دستهجمعی صحبت میکنند. وزیر دفاع یوآو گالانت مدعی شده است که این کشور درحال «مبارزه با حیوانات انسانی» است و از «محاصره کامل» نوار غزه با قطع کامل برق، غذا و سوخت حمایت میکند. رئیس جمهور اسحاق هرتزوگ مدعی است که همه -از جمله غیرنظامیان- در غزه مسئول هستند، زیرا «آنها میتوانستند» علیه حماس قیام کنند.
اسرائیل در وضعیت کنونی خود نباید وجود داشته باشد
حملهای که شنبه گذشته (هفتم اکتبر 2023) توسط حماس بهاسرائیل انجام شد، ضمن اینکه با کنشهای غیرانسانی و حتی جنایتکارانه همراه بود، اما نه تنها بهبهبود وضعیت مردم غزه و فلسطینیها بهطورکلی نمیانجامد، بلکه بهزیان این مردم و بهنفع دستِراستیترین جناحبندیهای دولتهای خاورمیانهای و تمام جهان تمام میشود. این درست است که صرفنظر از فورمالیتههای مثلاً حقوقی و اداریِ بهاصطلاح «دموکراتیک»، دولت اسرائیل بهواسطهی بنیانهای دینیـقومیـنژادیاش مرتجعترین دولت در 100 سال گذشتهی جهان است...
جنگ در اوکراین- چهار دیدگاه تقلیلگرایانه که باید از آن اجتناب کنیم
این ایده که پس ازفروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و پیمان ورشو، ناتو هم منحل میشود، براین اساس شکل گرفته بود که دلیل وجودی ناتو را جنگ سرد علیه اتحاد جماهیر شوروی و متحدان آن میدانست. اما این فقط بخشی از هدف گستردهتر ناتو بود؛ چراکه [علت اساسی وجود ناتو] دفاع ازامپریالیسم (و سرمایهداری) غرب در سطح جهانی و در برابر هرگونه تهدیدی بوده است. این امر در دهههای اخیر شامل تحمیل نظم نئولیبرالی در سراسر کره زمین بوده است. بههمین دلیل هم هست که فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و پیمان ورشو نه تنها منجر بهانحلال ناتو نشد...
دیدگاه تروتسکی دربارهی ماتریالیسم دیالکتیک
هر جامعهای یک مجموعهی ارگانیک است. اسکلت ارگانیک این جامعه از نیروهای مولد آن تشکیل میشود؛ عضلات آن نیز (ویژگی) روابط طبقاتی آن است. کارکردها و واکنشهایی تمامی ارگانهای اجتماعی را فقط میتوان در ارتباط آنها با سیستمهای کالبدی و عضلانی (نیروهای مولد و اشکال مالکیت) درک نمود که شاکلهی ساختار کلی ارگانیسم اجتماعیاند. از آنجایی که جوامع متمدن بهطبقات تقسیم شدهاند، نقطهی اساسی در تحلیلِ جامعهشناسیِ علمی باید «تعریف طبقاتی از یک پدیده معین، مانند دولت، حزب، گرایش فلسفی، مکتب ادبی و غیره باشد.
بحرانها موجب سقوط سرمایه نمیشوند
کارل کائوتسکی [سوسیال دموکرات] صد سال پیش بحرانهای سرمایهداری را Memento Mori، یعنی «یادآوری مرگ» نامید، پیشمزه [و هشداری مقدماتی که] از فروپاشی نهایی سرمایهداری خبر میدهد. اما اگر از نظر تاریخی و تجربی بهبحرانهای واقعی سرمایهداری نگاه کنیم، میتوانیم این سؤال را از خود بپرسیم: چرا بهنظر میرسد سرمایهداری از هر بحرانی که در آن قرار میگیرد، قویتر بیرون میآید؟ منظور من این است که سرمایهداری یک سیستم بسیار انعطافپذیر است که بیشتر از طریق بحرانها بازتولید میشود.
دو مقالهی کوتاه درباره تجارت خارجی چین- از دید ژورنالیسم هلندی
براوم فرمولن Bram Vermeulen خبرنگاری که مسائل آفریقا را گزارش میکند، میگوید: «چینیها عمدتاً بهمواد خام علاقمندند». بسیاری از کشورهای آفریقایی بدهیهای خود بهچین را با مواد خام (مانند نفت یا مس) بازپرداخت میکنند. فرمولن میگوید «چین میتواند از این قراردادها برای تحرک اقتصاد خود استفاده کند». بدینترتیب، بیشترِ پروژههای زیرساختی چین در آفریقا صادرات مواد خام بهاین کشور را هدف گرفته است. برای مثال، سال گذشته خط راهآهن بین نایروبی و شهر بندری ممباسا در کنیا افتتاح شد که هزینهی آن را چین تأمین کرد.
فیل تنومند «گروه صنعتی کفش ملی»- قسمت دوم
او با طبیعت پیرامون خود در کنش و واکنشی ارگانیک قرار دارد. او برای یافتن آب و همچنین برای ادامه حیات هیچ راهی جز ریشه کن کردن درختان خشک و بیمصرف مسیر خود ندارد؛ او علفهای هرز را در زیر پاهای سهمگین و توانمندش هموار میکند. او در درون خود آرزوی استثمار کمتر (اجرای طرح طبقهبندی مشاغل) را بازسازی میکند و در واکنش بهسیاستهای ضدکارگری افزایش ساعات کار روزانه، ساعات کار کمتر در هفته را برای اولین بار (39 ساعت کار در هفته ) فریاد میزند، و کارگران را بهحرکت درمیآورد. ا
دربارهی «دوستی»، همسویی و تفاوت آن با «عشق»
توضیحی از عباس فرد
دربارهی انتشار این یادداشتها
فراز و فرود خیزش موسوم به«زن، زندگی، آزادی»، بازهم نشان داد که بدون ارتباطات شبکهگونهی اقتصادیـسیاسیِ نسبتاً ارگانیک و ارگانیکشونده در میان تودههای فرودست جامعه، و بدون ارتباطاتی برمبنای رفاقت و همدردی و نیز تبادلات نظریـعملیِ آموزههای دانش مبارزهی طبقاتی، و همچنین بدون پایهریزی روندی که بتواند رفاقتهای شخصی و طبقاتی را بهشوریدگیهای عاشقانه و انسانی استعلا بخشد...
فیل تنومند «گروه صنعتی کفش ملی»
فردایِ اعتصاب قدرتمندِ بیش از 25 کارخانجاتِ تولیدی «گروه صنعتی کفش ملی» مسئول نگهبانی و کارگزینی «کارخانهی کفش پویا» مانع ورودم بهکارخانه شدند. مُهر کارگزینی در پایین برگهی اخراج خودنمایی میکرد؛ در وسطِ حکم اخراجْ نام و نام فامیلم را نوشته بودند؛ و بالای برگه هم عنوان «کارخانه کفش پویا» چشمها را آزار میداد. هنگام خروج از« کارخانهی کفش پویا»، درحالی که از جلوی نگهبانی عبور میکردم، روبهرفقای کارگرم که مرا بدرقه میکردند، چندینبار فریاد زدم: میروم شکایت میکنم تا دیگران نیز صدایم را بشنوند.
کاپیتال با اضافات انتشار به زبان فرانسه
حدود دو سال پیش هر سه جلد کاپیتال (ترجمهی اسکندری) را با فرمت pdf که قابلیت جستجوی کلمات را نیز داشت، با اجازهی فرزام که با زحمت بسیار آن را تهیه کرده بود، منتشر کردیم؛ و توضیحاتی هم دربارهی چرایی انتشار ترجمهی اسکندری از کاپیتال دادیم که در مراجعه بهجلد اول کاپیتال (در همین سایت) قابل دسترس است.
مردم سودان زیر باران گلولهی ژنرالها
در 28 و 29 می 2019، کارگران اعتصاب سیاسی سراسری را علیه رژیم نظامی آغاز کردند. اعتصابیون و تظاهرکنندگان خواستار حکومت غیرنظامی بودند. در این دوره بود که قدرت و سرسختی انقلابیون برای جامعه آشکار گردید. تهدیدهای ارتش هیچ تأثیری بر آنها نداشت. یکی از مصادیق بارز این نیرو، بَنرهای «اخراجم کن» بود که مخاطب آن محمد حمدان داغلو (همتی)، رهبر شبه نظامیان «نیروهای پشتیبانی سریع» ((RSF بود. او در یکی از سخنرانیهایش کارگران معترض را تهدید کرده بود که در صورت اقدام بهاعتصابْ اخراج خواهند شد
یادداشتها
خاطرات یک دوست ـ قسمت 30
چند پاراگرافِ آخر از قسمت بیستمونهم
البته غلام بعد از این مواجهه و توضیح خبری برایم شرح داد که لازم بوده اصل مسئله را با چند نفر درمیان میگذاشته و از این دو نفر برای تمایل بهمشارکت سئوال میکرده که حاضر بهفرار هستند؟ هر دو نپذیرفته بودند، اما عضو سلول یک (کسی که خبر را بهما میداد و علی را هم بهشهادت میگرفت) ضمن آرزوی موفقیت، قبول نکرده بود. ولی شخص سلول دیگر اساساً چنین اقدامی را ناموفق و بهشدت برعلیه جو زندان و در جهت تشدید سرکوب ساواک دیده بود. اما گویا غلام نتوانسته بود که مصلحتی با وی موافقت کند و ذهن او را از این ماجرا پَرت کند. مثلاً خودش را مجاب و موافق با ادله وی نشان دهد. شاید هم با وی بحث کرده بوده که من نمیدانم. در واقع، این رفیق ما حرکت را یک جوری «وِتو» کرده بود. اما موجبی برای کسی ایجاد نکرده بود. آن روز و آن شب همه جا را دو بار توسط مسئول بند بازدید کردند. مسئول نگهبان تذکر داد که درِ اتاقها(سلولها) اصلاً بسته نشود.
ادامه مطلب...خاطرات یک دوست ـ قسمت بیستونهم
چند پاراگرافِ آخر از قسمت بیستموهشتم
......
بیژن (هیرمنپور) با من مرتب وقت میگذاشت و برایم از تجارب و دانستههایش با دقت و گسترده میگفت. این پیوند گرچه بنا بر حادثهی جدایی ما ازهم و انتقال من از قزل قلعه دیری نپائید، اما عمق تأثیرات او را میتوانم بهیاد بیاورم که در تشخیصهای بعدی و انتخابهای آتیام تعیینکننده بود. وقتی از مجاهدین و رجوی صحبت شد، او برایم از احساس عمومی در دانشکده حقوق نسبت بهوی گفت: «در میان جمع دانشجویان شخصی مشکوک و غیرقابل اطمینان بود.» جز برخی از حداقلهای ارتباطی، همه از او دوری میکردند. و این گویا نه تنها از تیپ شخصیت و منشهای رفتاری نامتعارف او، بلکه از نگاهی نیز متأثر بود که «مییپنداشتند ساواکی است.»
ادامه مطلب...خاطرات یک دوست ـ قسمت بیستوهشتم
چند پاراگرافِ آخر از قسمت بیستموهفتم
.... من وسط نیمکت نشستم، بلافاصله رئیس بند که مرد کوتاه قد و تنومندی بود آمد و روبروی من نشست. تنهاش را بهعقب تکیه داد دو دستش را بهلبه نیمکت گرفت، جفت پای چکمه پوشش را بالا آورد و محکم بهصورت من کوبید. بسیار سریع و خیلی غیرمترقبه این حرکت را کرد، سرم از پشت بهمیلههای پنجره خورد و شکست و خون بهداخل لباسم راه گرفت. در اثر ضربه مستقیم لگدْ صورتم متورم و کبود شد، دهان و بینیام بهشدت خون افتاد. او بلافاصله بلند شد و تا من بخودم بیایم چند مشت محکم بهسر و روی من کوبید و بلافاصله از داخل اطاقک بیرون رفت و زندانی پیاده شده را سوار کرد. زندانی این قیافهی بهسرعت تغییر یافتهی مرا با حیرت و وحشت غیرقابل کنترلی دید وخشم خود را با شعار دادن علیه ساواک اظهار کرد. و شروع کرد بهفحش دادن بهزندانبان. ماشین راه افتاد و بهسرعت بهزندان قزل قلعه رفت. مدتی مرا در حیاط بیرونی، روبروی دفتر ساقی رئیس زندان، نگه داشتند. بعد بهاطاق ساقی بردند.
ادامه مطلب...خاطرات یک دوست ـ قسمت بیستوهفتم
چند پاراگرافِ آخر از قسمت بیستموششم
یک روز وسطهای روز بود که نگهبان در اتاق را باز کرد و گفت حاظر باشید، بازدید داریم. دقایقی بعد همهی سربازجوها بهترتیب سلسلهمراتب وارد اتاق شدند. در آستانهی در کنار هم ایستادند. سر دستهشان حسینزاده بود. عضدی و منوچهری و چندتای دیگر هم بودند. همه با سروضع (بزک کرده) کتوشلوار و کراوات و کفشهای براق که روی کفپوش اتاق پا گذاشتند. با ورودشان قدم زدن بعضیها که وسط اتاق راه میرفتند، متوقف شد. چند نفر از کسانی که نشته بودند، بهسرعت و بقیه هم با تأخیر و اکراه بلند شدند و ایستادند. هیچ گفتگو و حالت و رفتاری حاکی از ادای احترام در بین نبود. نه کسی سلام کرد و نه خشنودی از این دیدار در بین بود
ادامه مطلب...خاطرات یک دوست ـ قسمت بیستوششم
بههرحال، موقع بدرود بود. نگهبان آمد و مرا پس از وداع گرم با همسلولیها از آنجا برد. اما محل زندان بعدی چند قدمیِ همین سلولها بود. جایی که به آن حیاط یک و حیاط دو میگفتند و در دو طبقه و چهار اتاق بزرگ بود. من به حیاط یک اتاق یک برده شدم. فضایی چهل، پنجاه متری با بیش از سی زندانی بازداشتی که هنوز به دادگاه نرفته و حکم نگرفته بودند. اتاقی که از یک راهرو، درِ ورودی کاملا بستهای داشت، و از یک طرف پنجره هایی داشت که به باغچه انبوهی ناظر و کاملاً محفوظ بود و با کرکرههای ثابت آهنی از فضای آزاد جدا میشد، که نور کمی را به داخل اجازه میداد و مانع دید مناسب بیرون هم بود.
ادامه مطلب...* مبارزات کارگری در ایران:
- فیل تنومند «گروه صنعتی کفش ملی»- قسمت دوم
- فیل تنومند «گروه صنعتی کفش ملی»
- بیانیه شماره دوم کمیته دفاع از کارگران اعتصابی
- تشکل مستقلِ محدود یا تشکل «گسترده»ی وابسته؟!
- این یک بیانیهی کارگری نیست!
- آیا کافکا بهایران هم میرود تا از هفتتپه بازدید کند !؟
- نامهای برای تو رفیق
- مبارزه طبقاتی و حداقل مزد
- ما و سوسیال دمکراسی- قسمت اول
- تجمع اول ماه می: بازخوانی مواضع
- از عصیان همگانی برعلیه گرانی تا قیام انقلابی برعلیه نظام سرمایهداری!؟
- ائتلاف مقدس
- وقتی سکه یک پول سیاه است!
- دو زمین [در امر مبارزهی طبقاتی]
- «شوراگراییِ» خردهبورژوایی و اسماعیل بخشی
- در مذمت قیام بیسر!
- هفتتپه، تاکتیکها و راستای طبقاتی
- تقاضای حکم اعدام برای «جرجیس»!؟
- سکۀ ضرب شدۀ فمنیسم
- نکاتی درباره اعتصاب معلمان
- تردستی و تاریخ، در نقد محمدرضا سوداگر و سید جواد طباطبایی
- دختران مصلوب خیابان انقلاب
- «رژیمچنج» یا سرنگونی سوسیالیستی؟!
- هفتتپه و پاسخی دوستانه بهسؤال یک دوست
- اتحادیه آزاد در هفتتپه چکار میکند؟
- دربارهی جنبش 96؛ سرنگونی یا انقلاب اجتماعی!؟
- دربارهی ماهیت و راهکارهای سیاسیـطبقاتی جنبش دیماه 96
- زلزلهی کرمانشاه، ستیز جناحها و جایگاه چپِ آکسیونیست!؟
- «اتحادیه مستقل کارگران ایران» از تخیل تا شایعه
- هزارتوی تعیین دستمزد در آینه هزارتوی چپهای منفرد و «متشکل»
- شلاق در مقابله با نوزایی در جنبش کارگری
- اعتماد کارگران رایگان بهدست نمیآید
- زحمتکشان آذری زبان در بیراههی «ستم ملی»
- رضا رخشان ـ منتقدین او ـ یارانهها (قسمت دوم)
- رضا رخشان ـ منتقدین او ـ یارانهها (قسمت اول)
- در اندوه مرگ یک رفیق
- دفاع از جنبش مستقل کارگری
- اطلاعیه پایان همکاری با «اتحاد بینالمللی در حمایت از کارگران در ایران»
- امضا برعلیه «دولت»، اما با کمک حکومتیان ضد«دولت»!!
- توطئهی خانه «کارگر»؛ کارگر ایرانی افغانیتبار و سازمانیابی طبقاتی در ایران
- تفاهم هستهای؛ جام زهر یا تحول استراتژیک
- نه، خون کارگر افغانی بنفش نیست؟
- تبریک بهبووورژواهای ناب ایرانی
- همچنان ایستاده ایم
- دربارهی امکانات، ملزومات و ضرورت تشکل طبقاتی کارگران
- من شارلی ابدو نیستم
- دربارهی خطابیه رضا رخشان بهمعدنچیان دنباس
- قطع همکاری با سایت امید یا «تدارک کمونیستی»
- ایجاد حزب کمونیستی طبقهی کارگر یا التجا بهنهادهای حقوقبشری!؟
- تکذیبیه اسانلو و نجواهای یک متکبر گوشهنشین!
- ائتلافهای جدید، از طرفداران مجمع عمومی تا پیروان محجوب{*}
- دلم برای اسانلو میسوزد!
- اسانلو، گذر از سوءِ تفاهم، بهسوی «تفاهم»!
- نامهی سرگشاده بهدوستانم در اتحاد بینالمللی حمایت از کارگران
- «لیبر استارت»، «کنفرانس استانبول» و «هیستادروت»
- «لیبر استارت»، «سولیداریتیسنتر» و «اتحاد بینالمللی...»
- «جنبش» مجامع عمومی!! بورژوایی یا کارگری؟
- خودشیفتگی در مقابل حقیقت سخت زندگی
- فعالین کارگری، کجای این «جنبش» ایستادهاند؟
- چکامهی آینده یا مرثیه برای گذشته؟
- کندوکاوی در ماهیت «جنگ» و «کمیتهی ضدجنگ»
- کالبدشکافی یک پرخاش
- توطئهی احیای «خانهکارگر» را افشا کنیم
- کالبدشکافیِ یک فریب
- سندیکای شرکت واحد، رفرمیسم و انقلاب سوسیالیستی
* کتاب و داستان کوتاه:
- دولت پلیسیجهانی
- نقد و بازخوانى آنچه بر من گذشت
- بازنویسی کاپیتال جلد سوم، ایرج اسکندری
- بازنویسی کاپیتال جلد دوم، ایرج اسکندری
- بازنویسی کاپیتال جلد اول، ایرج اسکندری
- کتاب سرمایهداری و نسلکشی ساختاری
- آگاهی طبقاتی-سوسیالیستی، تحزب انقلابی-کمونیستی و کسب پرولتاریایی قدرت...
- الفبای کمونیسم
- کتابِ پسنشینیِ انقلاب روسیه 24-1920
- در دفاع از انقلاب اکتبر
- نظریه عمومی حقوق و مارکسیسم
- آ. کولنتای - اپوزیسیون کارگری
- آخرین آواز ققنوس
- اوضاعِ بوقلمونی و دبیرکل
- مجموعه مقالات در معرفی و دفاع از انقلاب کارگری در مجارستان 1919
- آغاز پرولترها
- آیا سایهها درست میاندیشند؟
- دادگاه عدل آشکار سرمایه
- نبرد رخساره
- آلاهو... چی فرمودین؟! (نمایشنامه در هفت پرده)
- اعتراض نیروی کار در اروپا
- یادی از دوستی و دوستان
- خندۀ اسب چوبی
- پرکاد کوچک
- راعش و «چشم انداز»های نوین در خاورسیاه!
- داستان کوتاه: قایق های رودخانه هودسون
- روبسپیر و انقلاب فرانسه
- موتسارت، پیش درآمدی بر انقلاب
- تاریخ کمون پاریس - لیسا گاره
- ژنرال عبدالکریم لاهیجی و روزشمار حمله اتمی به تهران
* کارگاه هنر و ادبیات کارگری
- شاعر و انقلاب
- نام مرا تمام جهان میداند: کارگرم
- «فروشنده»ی اصغر فرهادی برعلیه «مرگ فروشنده»ی آرتور میلر
- سه مقاله دربارهی هنر، از تروتسکی
- و اما قصهگوی دروغپرداز!؟
- جغد شوم جنگ
- سرود پرولتاریا
- سرود پرچم سرخ
- به آنها که پس از ما به دنیا می آیند
- بافق (کاری از پویان و ناصر فرد)
- انقلابی سخت در دنیا به پا باید نمود
- اگر کوسه ها آدم بودند
- سوما - ترکیه
- پول - برتولت برشت
- سری با من به شام بیا
- کارل مارکس و شکسپیر
- اودسای خونین
* ترجمه:
- رفرمیستها هم اضمحلال را دریافتهاند
- .بررسی نظریه انقلاب مداوم
- آنتونیو نگری ـ امپراتوری / محدودیتهای نظری و عملی آتونومیستها
- آیا اشغال وال استریت کمونیسم است؟[*]
- اتحادیه ها و دیکتاتوری پرولتاریا
- اجلاس تغییرات اقلیمیِ گلاسکو
- اصلاحات اقتصادی چین و گشایش در چهلمین سال دستآوردهای گذشته و چالشهای پیشِرو
- امپراتوری پساانسانی سرمایهداری[1]
- انقلاب مداوم
- انگلس: نظریهپرداز انقلاب و نظریهپرداز جنگ
- بُرهههای تاریخیِ راهبر بهوضعیت کنونی: انقلاب جهانی یا تجدید آرایش سرمایه؟
- بوروتبا: انتخابات در برابر لوله تفنگ فاشیسم!
- پناهندگی 438 سرباز اوکراینی به روسیه
- پیدایش حومه نشینان فقیر در آمریکا
- پیرامون رابطه خودسازمانیابی طبقه کارگر با حزب پیشگام
- تأملات مقدماتی در مورد کروناویروس و پیآیندهای آن
- تاوان تاریخی [انقلابی روسیه]
- تروریسم بهاصطلاح نوین[!]
- جنبش شوراهای کارخانه در تورین
- جنبش مردم یا چرخهی «سازمانهای غیردولتی»
- جوانان و مردم فقیر قربانیان اصلی بحران در کشورهای ثروتمند
- چرا امپریالیسم [همواره] بهنسلکشی باز میگردد؟
- دستان اوباما در اودسا به خون آغشته است!
- رهایی، دانش و سیاست از دیدگاه مارکس
- روسپیگری و روشهای مبارزه با آن
- سرگذشت 8 زن در روند انقلاب روسیه
- سقوط MH17 توسط جنگنده های نیروی هوائی اوکراین
- سکوت را بشکنید! یک جنگ جهانی دیگر از دور دیده میشود!
- سه تصویر از «رؤیای آمریکایی»
- سه مقاله دربارهی هنر، از تروتسکی
- شاعر و انقلاب
- فساد در اتحادیههای کارگری کانادا
- فقر کودکان در بریتانیا
- قرائت گرامشی
- کمون پاریس و قدرت کارگری
- گروه 20، تجارت و ثبات مالی
- لایحه موسوم به«حق کار»، میخواهد کارگران را بهکشتن بدهد
- ماركس و خودرهایی
- ماركسیستها و مذهب ـ دیروز و امروز
- مانیفست برابری فرانسوا نوئل بابوف معروف بهگراکوس[1]
- مجموعه مقالات در معرفی و دفاع از انقلاب کارگری در مجارستان 1919
- ملاحظاتی درباره تاریخ انترناسیونال اول
- ممنوعیت حزب کمونیست: گامی به سوی دیکتاتوری
- نقش کثیف غرب در سوریه
- نگاهی روششناسانه بهمالتیتود [انبوه بسیارگونه]
- واپسین خواستهی جو هیل
- واپسین نامهی گراکوس بابوف بههمسر و فرزندانش بههمراه خلاصهای از زندگی او
- ویروس کرونا و بحران سرمایه داری جهانی
- یک نگاه سوسیالیستی بهسرزمینی زیر شلاق آپارتاید سرمایه