شرق اوکراین
10 آذر 1393 | بازدید: 5222

والریا لیاکووا

نوشته شده توسط بابک پایور

دوستانش او را «کراسوتکا» یعنی «زیبا» صدا میکردند. نه فقط به خاطر اینکه صورت زیبائی داشت. یکی از دوستانش میگوید زیبائی او فقط در چهره اش نبود، در لوگانسک دختران بسیار زیبائی وجود دارند ولی بیشتر آنها این لقب را از دوستان خود نمیگیرند. «کراسوتکا» در زبان روسی بیش از آنچه که به زیبائی چهره اشاره کند، زیبائی انسانی و قلبی مهربان و پرمحبت را بیان میکند.
در نوامبر 2014 گروهی از جوانان 16 ساله قصد داشتند که به میلیشیای نواروسیا در دنباس بپیوندند.

اما آلکسی موزگووی فرماندۀ میلیشیا به خاطر کمی سن آنها چنین اجازه ای را نداد و پیوستن آنها را به میلیشیا مخالف قوانین سن سربازان دانست. اما این جوانان خودسرانه از دستور آلکسی سرپیچی کردند و گروه مخفی و ضدفاشیستی «دفاع جوانان» را تشکیل دادند. آنها به طور مخفیانه اسلحه تهیه کردند و در درگیری با یک گروهان نظامی خونتای کی یف در دفاع از شهر لیسیشانسک پیروزی بدست آوردند.


آنها سعی میکردند هیچ اطلاعی از گروه خود منتشر نکنند و بنابراین میلیشیای نوروسیا از وجود آنها مطلع نبود. فقط دوستان بسیار نزدیک و جوانان بسیار قابل اعتماد برای عضویت در «گروه دفاع جوانان» پذیرفته میشدند.
والریا توسط پدر خود به «گروه دفاع جوانان» معرفی شد. پدر او که یکی از اعضای میلیشیای نوروسیا بود چند روز بعد در درگیری نظامی با نازی های اوکراین کشته شد. والریا پس از مرگ پدرش به «گروه دفاع جوانان» پیوست.
وقتی که گروهان آلکسی موزگووی مجبور به عقب نشینی از لیسیشانسک شدند، «گروه دفاع جوانان» که با میلیشیا مرتبط نبودند از این مسئله مطلع نشدند و به دفاع از شهر ادامه دادند. آنها ساعتها به مبارزه با مزدوران خونتای کی یف در شهر لیسشیانسک ادامه دادند در حالیکه نه پناهی داشتند و نه نیروئی که به آنها غذا و مهمات برساند، تا اینکه دیروز به محاصره نظامیان خونتای کی یف درآمدند.

والریا لیاکووا خود را با سه نارنجک به زیر یکی از تانکهای خونتای کی یف انداخت.


این دومین و آخرین نبرد «گروه دفاع جوانان» بود. آنها پس از وارد آوردن صدمات شدید به نظامیان خونتا، تا آخرین نفس مقاومت کردند. از 58 نفر آنها (49 پسر و 9 دختر 14 تا 17 ساله) فقط 18 نفر آنها (14 پسر و 4 دختر) زنده ماندند و اکنون در لوگانسک و دونتسک هستند و والریا لیاکووا در میان آنها نیست.

***


مترجم: در پی کشته شدن والریا در مبارزه بر علیه خونتای فاشیستی، فیس بوک اکانت او را بلوک کرد و سایر اطلاعات مربوط به وی نیز از اینترنت حذف شد.
در زمانه ای زندگی میکنیم که در آن حتی قهرمانی در جنگ نیز میبایست ابتدا به تأیید رسانه های غربی برسد تا «قهرمانی» محسوب گردد. زمانه ای که در آن شلیک هر گلوله ای در سوریه و عراق موضوع خبر داغ روز است، آنچه که در شرق اوکراین میگذرد زیر آواری از پنهان کاری و تقلب محبوس میگردد.
گویا بر خلاف سایر میادین جنگ که حضور زنان در آن باعث انتشار عکسهای تمام قد مسلح آنها در مجلات مد روز میشود، دختران و پسران جوان دن باس کسانی نیستند به یاد نگاه داشته شوند.
هیج عکس و خبری از والریا لیاکووا و 40 همرزم نوجوان او در مجلات، روزنامه ها و مدیای غربی منتشر نشده است.
چپ ترانس آتلانتیک ایرانی و بین المللی لام تا کام دربارۀ این جوانان سخنی نگفته است.
برای دستان این جوانان هیچ بوسه و شراب «آدونیسی» فرستاده نشده است.
هیچکس نامی از آنها نبرده است...

 

در اینترنت تنها یادگاری که از والریا باقی مانده، شخصیتی خیالی است که روزی در بازی «فاینال فانتزی» ساخته بود.
این شخصیت خیالی که نامش «راگناروک» است را به یادگار نگاه میداریم، تا یادمان نرود که این نوجوانان دن باس که امروز مجبور به رفتن زیر تانک با نارنجک هستند، تا دیروز در اینترنت با دوستان خود مشغول بازی بودند.

آیا هنوز باید اینان را کماندوهای جدائی طلب پروروسی مجهز به سلاح سنگین نامید؟!


 

 

ترجمه: بابک پایور
منبع (به زبان روسی):
http://dnr-news.com/intervyu/9060-yaroslav-voskoenko-prigovoren-i-rasstrelyan.html