«جامعه بهعنوان یک کُل» تنها در تخیل این قضات وجود دارد. در واقع، با طبقاتی با منافع متضاد و در ستیز با یکدیگر سروکار دارند. هردستگاه تاریخیِ سیاستِ مجازاتْ مُهر منافع طبقاتی خودرا برپیشانی دارد، و مربوط بهطبقهای است که آن را متحقق ساخته است. ارباب فئودالْ روستاییانِ سرکش و ساکنان شهری را که برضد قدرت او قیام کردهاند، اعدام میکند. شهرهای وحدتیافته، شوالیههای راهزن را بهدار آویختند و قلعههایشان را ویران کردند. در سدههای میانه کسی قانونشکن محسوب میگردید که بدون پیوستن بهصنف مربوطه، میخواست در معاملهای وارد شود؛ بورژوازیِ سرمایهدار که بهسختی سربرافراشته بود، اعلام کرد که تمایل کارگر برای پیوستن بهاتحادیه جنایت است.