این تصویر که شرکتهای بزرگ دارویی توانستند در آزمایشگاههای Pfizer و Moderna و دیگر شرکتهای بزرگ بهطور معجزهآسا و نجاتدهندهای واکسن کوویدـ19 را ساخته و تولید کنند، نادرست است. [در واقع] ما واکسنهای کرونا را مدیون شرکتهای دارویی و قدرت خلاقیت آنها نیستیم، بلکه مرهون کمکهزینههای دولتی [البته از جیب مردم] و دانشگاههایی هستیم که در این زمینه خلاق بودهاند.
شرکتهای دارویی بزرگ بهجای اختراع واکسن کرونا
پول و اعتبار بهجیب میزنند!
نویسنده: روبن مِرش Ruben Mersch
ترجمهی: آزاده ادیب
منبع:
شرکتهای دارویی تمام اعتبار و تحسین عمومی (بهعلاوه میلیاردها سود) را برای تولید واکسن کرونا از آنِ خود کردهاند. اما آنچه گفته نمیشود، این استکه واکسنها بههیچوجه توسط صنعت دارویی ساخته نشدهاند. با بزرگترین تولیدکنندهی واکسن آشنا شویم: دولت!
یک سال پیش در ردهبندی صنایع بهلحاظ «قابل اعتماد بودن»، صنعت داروسازی در پایینتر رده قرار داشت. حتی صنعت نفت عملکردِ اعتباری بهتری داشت. اما با آمدن کوویدـ19 همهچیز تغییر کرد. از زمان پاندمی کرونا اعتبار صنعت دارویی روبهافزایش گذاشته است. جای تعجب نیست که غولهای دارویی طی این یک سال تمام رکوردهای سرعت تولید واکسن را در تولید واکسن کرونا شکستند! بدون کوویدـ19 شرکتها دارویی میبایست در صف کسب اعتبار انتظار میکشیدند.
با همهی این احوال، واقعیت از این قرار است ویا چنین بهنظر میرسد: اعتبار در جایی شکل گرفته که تأمین مالی وجود داشته است: تصویر موجود از شرکتهایی داردویی بزرگتر از خودِ واقعیت است!
این تصویر که شرکتهای بزرگ دارویی توانستند در آزمایشگاههای Pfizer و Moderna و دیگر شرکتهای بزرگ بهطور معجزهآسا و نجاتدهندهای واکسن کوویدـ19 را ساخته و تولید کنند، نادرست است. [در واقع] ما واکسنهای کرونا را مدیون شرکتهای دارویی و قدرت خلاقیت آنها نیستیم، بلکه مرهون کمکهزینههای دولتی [البته از جیب مردم] و دانشگاههایی هستیم که در این زمینه خلاق بودهاند. بدینترتیب که ابتدا دانش موجود بهمثابهی پیشزمینهی ساخت واکسن توسط دانشمندان دانشگاهها و ارگانهای دولتی تولید شده بود؛ و سپس، صنعت داروسازی با ادعای مالکیت این دستآوردهای [علمی/تکنولوژیک]، گامِ نهایی را در روند تولید واکسن برداشت و اکنون واکسنها را در ازای سود بهدولتها میفروشد. بهعلاوه، غولهای داروسازی درعینحال کمترین میزان مالیات را نیز پرداخت میکنند. خرید ارزان دانش، فروختن محصول تولید شده بهواسطهی این دانش با سود زیاد و پرداخت هیچگونه مالیاتی برای سود کسب: این است موشک هوشمند و شگفتانگیز سه مرحلهای داروسازیهای بزرگ!!
آیا مخترع واقعی واکسن کرونا ادعایی خواهد داشت؟!
در ظاهر امر واکسن چیز چشمگیری نیست: یک بطری شیشهای حاوی چند میلیلیتر مایع شبیه آب؛ اما همین مایع دربردارندهی دانش چشمگیری است. این واکسن نتیجهی دانش ایمنیشناسی، ویروسشناسی، زیستشناسی سلولی، فیزیولوژی، اپیدمولوژی و آمار است. جملهی معروفی در حوزهی دانش وجود دارد: شما همواره بهعنوان محقق بردوش «غولها» نشستهاید! واقعیت این است که این واکسنها بدون کار ترکیبی هزاران دانشمند ساخته نمیشد؛ دانشمندانی که تقریباً همگی از پول متعلق بهعموم حقوق میگیرند.
فقط در آمریکا که اصطلاحاً بازار آزاد [جهان] نامیده میشود، بیش از 70 درصد تحقیقات اساسی که پایه ابداعات مختلف (ازجمله اینترنت، صفحات فینگرتاچ و داروها) بهحساب میآیند، توسط ارگانهای دولتی و دانشگاهها تأمین مالی و فنی میشوند. فقط 30 درصد از هزینهی این تحقیقات توسط بخش خصوصی تأمین میشود.
منطق شرکتهای دارویی بدینترتیب است که فقط درصورتی در تحقیقات علمی سرمایهگذاری میکنند که بهسودآوری و فروش کوتاهمدت محصول خاصی مطمئن باشند. دستیابی بهموفقیتهای اساسی در حوزههای مختلف علم و برنامههای کاربردی [در تولید محصولی خاص] میتواند دههها از یکدیگر فاصله داشته باشند.
هنگامی که سندی برنرِ محقق Sydney Brenner در سال 1961 در دانشگاه کمبریج ساختار mRNA بررسی کرد و تغییر داد، هرگز نمیتوانست بداند که 60 سال بعد نتیجهی تحقیقاتش برای تکمیل یک تیپ جدیدِ واکسن درمقابله با ویروس کرونا بسیار مهم خواهد بود.
واکسن کرونا ویروس: با کمک هزینههای دولتی
تحقیقات مکرر ثابت میکند که دولت [البته بههزینهی مالیاتی که توده مردم میپردازند] مبتکر پیشرفت علم پزشکی است. این قطعاً در مورد واکسنهایی که هماکنون دنیا بتواند با آنها از شر کویدـ19 خلاص شود نیز صادق است.
هردو واکسن فایزر/بیونتاک و همچنین مدرنا برخلاف واکسنهای سنت که از یک ویروس ضعیف برای ایجاد ایمنی استفاده میشد، با فنآوری mRNA کار میکنند. در این واکسنها دستورالعمل ساخت پروتئین خاصی تزریق میشود. این دستورالعملها از یک قطعه مادهی ژنتیکی، mRNA ساخته شدهاند که در سلولهای ما بهپروتئین شاخکهای کروناویروس تبدیل شده و سیستم ایمنی بدن را در مقابل حملهی ویروس کرونا آماده میکند.
این ایده که میتوان از mRNA در بدن برای ساختن یک پروتئین استفاده کرد، برای اولین بار در 1989 در تحقیقی توسط کاتالین کاریکو Katalin Karikó بیوشیمیت مجارستانی، انجام شد.
کاریکو و همکارانش این کار مهم را در دانشگاه پنسیوانیا انجام دادند و بخش زیادی از هزینهی این تحقیق توسط انستیتو بهداشت ملی آمریکا NIH و پول دولتی (یعنی: درآمد عمومی/مالیاتی) پرداخت شد.
دومین موفقیت مهم برای درست کردن واکسنهای فعلی نیز در آزمایشگاههای شرکتهای دارویی بهدست نیامده است. برای اینکه mRNA بهمحل مورد نظر در سلولهای برسد، بهیک لایه لیپیدی (یعنی: پاکت چربی که بهدیوارهی سلولهای ما جوش بخورد) نیاز دارد. یافتن پاکت مناسب بهسالها تحقیق نیاز داشت که عمدتاً در انستیتوی فنآوری ماساچوست MIT انجام شد ـ و بنابراین، بیشترین بودجهی آن توسط دولت [یعنی: درآمد عمومی/مالیاتی] پرداخت گردید.
سومین بخش از معمای این واکسن که دانش مربوط بهپروتئین شاخک ویروس جدید کروناست، یعنی خارهای خارجی آن نیز بهلطف تحقیق در مورد ویروس کرونای قبلی (یعنی: مرس MERS) پیش از این نیز در دسترس بود. همانطور که حدس زدید، این تحقیق هم با پول دولت [یعنی: درآمد عمومی/مالیاتی] انجام شده است.
این بودجهی عمومی فقط بهواکسنهای mRNA مربوط نمیشود. فنآوری واکسن آسترازنکا AstraZeneca نیز با پول عمومی/مالیاتی ساخته شده است، بهدههها تحقیق نیاز بود که در انستیتوی ژنو (بخشی از دانشگاه آکسفورد) انجام شد.
دولتها تحقیق میکنند،
نتایج را شرکتها ثبت میکنند[!]
چرا شرکتهای دارویی اینگونه تحقیقات را انجام نمیدهند؟ [پاسخ] بسیار ساده است: هزینه اینگونه تحقیقات (بهویژه در مورد واکسنها) زیاد و ریسک آنها نیز بالاست. اگر شرکت دارویی بدشانس باشد، قبل از ورود بهبازار، همهگیری ازبین خواهد رفت. درغیر اینصورت هم تولید واکسن بهدلیل ارزان بودن چندان سودآور نیست. بههمین دلیل شرکتهای دارویی بهندرت در تحقیقات واکسن سرمایهگذاری می کنند.
در سال 1967 سیوهفت شرکت دارویی واکسن تولید میکردند، این تعداد در سال 2003 بهپنج شرکت کاهش یافت. تنها در سال 2007، بعد از اینکه سختترین کارها بهانجام رسیده بود، چند شرکت کوچک دارویی بهفنآوری mRNA علاقه نشان دادند. بیونتاک آلمانی و مدرنای آمریکایی در میان این شرکتها تصمیم گرفتند که این تحقیقات را گسترش دهند. و بههمین دلیل هم دوباره از دولتها کمک گرفتند و در نهایت با پول عمومی/مالیاتی موفق بهثبت این واکسنها شدند.
هنگامی که در سال 2020 مشخص شد که ویروس جدید کرونا پدید آمده است، شرکتهای مدرنا، بیوتک و آسترازنکا با شانس خوب خود مواجه شدند! آنها هماکنون صاحب دانش لازم برای مبارزه با این پاندمی هستند و توانستهاند تولید واکسن را شروع کنند. با وجود این، در آغاز بهدیدار دولت رفتند.
شرکت دارویی مدرنا در شروع پاندمی تقریباً یک میلیارد دلار از انستیتوی دولتی DARPA آمریکا برای تولید و تست واکسن کرونا دریافت کرد. آسترازنکا 2/1 میلیارد دلار از دپارتمان سرویس سلامت و بهداشت U.S. دریافت کرد. شرکت فایزر با افتخار اعلام کرد که بودجهی دولتی را قبول نخواهد کرد، اما اضافه نکرد که شرکت آلمانیِ بیونتک که با او همکاری کرده است، قبلاً 445 میلیون دلار از دولت آلمان و 30 میلیون دلارِ دیگر هم از اتحادیه اروپا در آغاز پاندمی دریافت کرده است.
هنوز مشخص نشده است که خودِ شرکتهای دارویی در تولید و آزمایش واکسنهای خود چقدر سرمایهگذاری کردهاند. شرکتهای دارویی عادت ندارند مسائل مالی خودرا با افراد بیرون از شرکت بهاشتراک بگذارند. ما خوب میدانیم که آنها برای مرحلهی آخر تولید و توزیع واکسنها نیز تا حد ممکن ریسک مالی را بهدولتها منتقل میکنند.
شرکتهای دارویی واکسنها را پیشفروش میکنند: آنها قبل از اطمینان از ایمنی و مؤثر بودن واکسن مورد نظر، آن را میفروشند. دولتهای مختلف از آنها حمایت میکنند. ازآنجاکه دولتها میحواهند مردم را بهسرعت واکسینه کنند، الزاماً خطر ناکارآمدی واکسن را هم میپذیرند.
بنابراین، دولتها میبایست پیشاپیش هزینهی واکسن را بپردازند. قراردادهای میان شرکتهای دارویی و دولتهای مختلف مخفی میماند. بنابراین، ما دقیقاً نمیدانیم که چه مقدار پول روی میز گذاشته میشود، اما طبق گزارشهای رویتر پولی که توسط دولتها پرداخت شده، 10 میلیارد دلار است.
شرکتهای دارویی چقدر سود میبرند؟
البته شرکتهای دارویی نیز کارهایی انجام میدهند. آنها واکسنها را تولید میکنند و در ابعاد گسترده تست کرده و یک شبکهی تولید و توزیع بزرگ ایجاد میکنند. با اینحال، خطر این میزان از سرمایهگذاری هم تااندازهی زیادی توسط دولتها بهواسطهی پیشخرید سفارشات پوشش داده میشود. با همهی این احوال، سود ناشی از فروش کاملاً بهشرکتهای دارویی تعلق دارد. این سود نه تنها حاشیهای نیست، بلکه در ابعاد خود کلان هم بهحساب میآید.
در دسامبر 2020 وزیر امور خارجهی بلژیک در توییتی لیست گستردهای را منتشر کرد که نشان دهندهی مبلغ پرداخت شدهی مخفیانهی تاکنونی دولت در ازای هر واحد واکسن بود: 18 دلار برای واکسن مدرنا، 5/14 دلار برای فایزر/بیونتک و 16/2 برای واکسن آسترازنکا. اما رویتر بعداً خبر خودرا بهاین ترتیب اصلاح کرد که قیمت هرواحد واکسن فایزر/بیوتک 90/18 دلار است. آیا این مبلغ برای یک واحد واکسن زیاد است؟ البته قیمتها بههزینهی تولید واکسن ارتباط دارند. دانشمندان کالج امپریالِ لندن قیمت مادهی فعال در واکسنهای مدرنا و فایزر/بیونتک را بهعلاوهی ساعت کار انسانی بهترتیب 02/2 و 62/0 دلار برای هر واحد واکسن محاسبه کردهاند. علاوه براین، هزینههای بستهبندی تقریباً 31/0 دلار برای هر واحد است. برآورد هزینههای توزیع دشوار است: زیرا واکسنهای mRNA باید در دمای خیلی سرد نگهداری شوند. گرچه تاکنون هیچ کارشناسی مقدار دقیق هزینهها توزیع را برآورد نکرده است، اما همگی توافق دارند که قطعاً یک دلار در روز باید کافی باشد.
هزینهی هر واحد واکسن فایزر/بیونتک حدود 2 دلار است که این شرکت هرواحد آن را حدود 10 برابر (یعنی: 90/18 دلار) میفروشد. بنابراین، فایزر/بیونتک در ازای هرواحد واکسن حدود 17 دلار سود بهدست میآورد؛ و انتظار دارد تا سال 2021 حداقل 3/1 میلیارد واحد واکسن بفروشد. بنابراین، اگر آنها بتوانند همهی این واحدها را تولید کرده و بهفروش برسانند، فقط در سال جاری 22 میلیارد سود خواهند برد.
حتی اگر این شرکتها 3 میلیارد دلار هم برای تحقیق، آزمایش و هزینههای تولید واکسن هزینه کرده باشند ـاجازه بدهید این فرض را تماماً بپذیریمـ بازهم سود سالانهی فایزر/بیونتک در رابطه با همین واکسن حدود 19 میلیارد دلار است. این محاسبه برای شرکت مدرنا در سال 2012 حدود 15 میلیارد دلار است.
فایزر در بیانه مطبوعاتی خود که براساس نتایج 3 ماه گذشته تدوین شده است، اعلام کرد که تا پایان سال 2021 حدود 15 میلیارد واکسن میفروشد که تقریبا 5 میلیارد سود دربرخواهد داشت. گرچه همین هم پول خیلی زیادی است؛ اما خیلی کمتر از محاسبات من است. با وجود اینکه محاسباتم را بهمتحصصان متعددی نشان داده و تأیید آنها را گرفتهام؛ اما چهبسا بعضی از هزینهها را درنظر نگرفته باشم.
بههرروی، حتی اگر محاسبهی من در رابطه با سود، برآوردی بیش از حد باشد، بازهم شرکتهای مدرنا، فایزر و بیونتک میلیاردها سود کسب حواهند برد.
واکسن آکسترازنکا داستان متفاوتی دارد. این شرکت وعده داده است که تا زمانی که پاندمی ادامه دارد، هیچ سودی از تولید این واکسن نبرد؛ و هرواحد از واکسن را 16/2 دلار (یعنی: چندین برابر ارزانتر از واکسن مدرنا و فایزر/بیونتک) بفروشد. احتمالاً هزینههای تولید و توزیع واکسن آکسترازنکا کمتر است، چراکه این واکسن را بهسادگی میتوان در یخچال نگهداری کرد. گرچه شرکتهای دارویی فایز/بیونتک و مدرنا هرگز ادعا نکردهاند که از طریق فروش واکسن سود نخواهند برد؛ اما آیا بازگشت سرمایه تقریباً تا 1250 درصد منطقی است؟ آیا این «بازگشت» اساساً سرقت اموال عمومی/دولتی/مالیاتی نیست؟ مدیر شرکت فایزر، آلبرت بورلا Albert Bourla، این ایده را که شرکت او نباید از طریق واکسن سود ببرد، بسیار تعصبآمیز و افراطی خواند. بهگفتهی بورلا، شرکت فایزر حق دارد که زیاد سود ببرد؛ چراکه کاشف داروی نجات دهنده است. اما وی نگفت که دولت بیشترینِ کارهای پایهای را برای ساخت واکسن تأمین مالی کرده است.
چشمانداز دولت در ازای سرمایهگذاری برای واکسن
تنها بخش بسیار کوچکی از کل این سود بهدولتها و دانشگاها برمیگردد. گرچه دانشگاه آکسفورد حق امتیاز بعضی از موادی را دارد که در تولید واکسن آسترازنکا مورد استفاده قرار گرفتهاند؛ اما در مجموع 90 میلیون دلار بهاضافهی 6 درصد از سود حاصل از فروش واکسن بهاین دانشگاه تعلق میگیرد. [از طرف دیگر] گرچه حق ثبت شدهی بعضی از مواد بهکار رفته در اختراع و تولید واکسن کرونا بهدولت ایالات متحده تعلق دارد؛ اما تاآنجا که معلوم شده است، این دولت سودی از فروش واکسن کسب نخواهد کرد.
علاوهبر همهی اینها، شرکتهایی را باید در نظر گرفت که از پرداخت مالیات لعنتی امتناع میورزند. سازمان غیردولتی آکسفام Oxfam در سال 2018 کشف کرد که شرکت فایزر با نگهداری پولِ [حاصل از سود] خود در بهشتهای مالیاتی (مانند برموردا یا جزایر کیمن) از پرداخت بیش از یک میلیارد دلار مالیات فرار کرده است.
این را نیز باید اضافه کرد که شرکتهای دارویی هنگام سرمایهگذاری در زمینهی تحقیقات از تخفیف مالیاتی بسیاری برخوردار میشوند، و با اطمینان میتوان گفت: غولهای دارویی از راههای گوناگون وارد میشوند تا از پولهای عمومی/مالیاتی بهرهمند شوند.
ماههاست که ما در رسانهها دربارهی واکسن مدرنا، فایزر یا آسترازنکا صحبت میکنیم. آیا این امکان وجود دارد که این واکسنها را دولتی بنامیم؟ نه، چنین امکانی وجود ندارد. زیرا علیرغم اینکه از پول دولت برای پیشرفت فنآروری لازم برای تولید واکسن استفاده شده است، اما همین دولتها قواعد بازی را طوری جفتوجور کردهاند تا رفتار انگلی صنعت دارو همچنان امکانپذیر باشد و ادامه بیابد. [بهبیان دیگر، دولتها بهحساب پول بهاصطلاح «عمومی» (که در واقع مالیاتی است که از جیب مردم کارگر و زحمتکش بیرون کشیده میشود)، این امکان را فراهم میکنند تا غولهای دارویی در کنار دیگر غولهای سودخوار از سودهای بسیار کلان بهرهمند شوند].