سقوط MH17 توسط جنگنده های نیروی هوائی اوکراین
سقوط ام.اچ 17 توسط نیروی هوائی دولت کودتا
«همه ما می دانیم که بوئینگ 777 از هواپیمایی مالزی MH17 دچار سقوط وحشتناکی شده است. اکنون دستگاه ضبط پرواز (جعبه سیاه) در انگلستان باز شده و نوار ضبط شده مورد مطالعه قرار میگیرد. این چه پیامدی را میتواند به دنبال داشته باشد؟ شاید پیامد آن حتی بیشتر از آنچیزی باشد که شما مایل به پذیرفتن آن هستید. هنگامی که شما در این تصویر به یکی از قطعات کابین خلبان نگاه میکنید، تصویری تکان دهنده را مشاهده میکنید.
این مقاله یک بررسی کارشناسانه است که در زمینه علل سقوط MH17 توسط خلبان و کارشناس حمل و نقل هوایی آلمانی، پیتر هایسنکو،منتشر شده است:
در مجاورت کابین خلبان سوراخ های ورود و خروج گلوله را مشاهده میکنیم! این یک حدس و گمان نیست، بلکه نتیجۀ تجزیه و تحلیل واقعیت است. کابین خلبان شواهد روشنی از این سوراخ های گلوله را نشان می دهد! شما به وضوح می توانید سوراخ حاصل از ضرب گلوله و برخی از مکان هائی را که در آنها گلوله ها به حرکت ادامه داده اند ببینید. لبه های سوراخ گلوله ها به سمت داخل خم شده است، این سوراخ ها بسیار کوچکتر و به شکل دایروی هستند. کالیبر آنها 30 میلی متر است. سوراخ های خروج گلوله بسیار کوچکتر هستند و لبه های آنها به سمت خارج کشیده شده است.
علاوه بر این، روشن است که در سوراخ های خروج گلوله، پوسته آلومینیومی دو لبه به سمت بیرون متمایل شده است. (به تصاویر این مقاله نگاه کنید) ضمنا باید گفت که تراشه های داخل کابین به سوی خارج کابین خم شده اند. پرچ ها نیز به سمت خارج خم شده اند. این بدان معناست که شما می توانید فقط یک نتیجه گیری بکنید: که این هواپیما توسط برخورد یک موشک سقوط نکرده است! این آسیب شدید سوراخ سوراخ به بدنۀ هواپیما فقط در ناحیۀ کابین خلبان قابل مشاهده است.
مهمات ضد زره
روسیه داده های راداری را در سه شنبه گذشته 22 جولای منتشر کرده است: در این داده ها یک جت جنگنده اوکراینی SU25 در نزدیکی MH017 مشاهده میشود. ضمنا یک پیام از طرف کنترل ترافیک هوایی اسپانیا که در مدت کوتاهی قبل از ضربه مهلک گزارش شده است، بیان میدارد که دو هواپیمای جنگندۀ اوکراینی در تماس مستقیم و در نزدیکی MH017 وجود دارند. هم اکنون تسلیحات جنگندۀ SU25 را بررسی کنید: این جنگنده ها به یک مسلسل 30 میلیمتری از نوع GSch-302/AO-17A مسلح هستند. آنها میتوانند 250 گلولۀ انفجاری 30 میلیمتری، نشسته بر روی یک خشاب را شلیک کنند. اینها اصطلاحا «گلولۀ انفجاری» نامیده میشوند.
کابین خلبان از MH 017 از هر دو طرف زده شده است، چرا که سوراخ های ورود و خروج گلوله در هر طرف کابین دیده میشود. آیا این شواهد قانع کننده هستند یا نه؟
کابین خلبان
کارشناس دیگر، متخصص دفاع آقای برند بیدرمان:
سرهنگ بازنشسته برند بیدرمان، به دلایل مشابهی دست یافته است برای اثبات اینکه دلیل سقوط ام اچ 17 نمیتواند یک موشک زمین به هوا باشد!
این تحقیق سرهنگ قدیمی در مقاله ای در روز پنجشنبه روزنامه برلین «اخبار آلمان» منتشر شد. بیدرمن با فن آوری های دفاع هوایی شوروی سابق و روسیه به خوبی آشنا است. او به عنوان افسر ارشد در واحدهای نظامی آلمان شرقی سابق و در آکادمی نظامی واحد مبارزه با موشک های ضد هوایی تدریس می کرده است. استدلال او از این قرار است: «در صورتی که موشکی از زمین به هواپیما برخورد کرده باشد، هواپیما فورا در شعله های آتش فرو می رود»
متخصص موشک های ضد هوایی، آقای بیدرمن ادامه می دهد: «این آتش عمدتا توسط حرارت شدید اصطکاکی به وجود می آید که توسط تراشۀ چنین موشکی ایجاد می شود، درست در لحظه ای که این تراشه ها وارد مخزن سوخت هواپیما می شوند. آیا می دانید انرژی جنبشی تراشه های یک موشک چقدر است؟ این انرژی جنبشی برابر است با انرژی یک کامیون 40 تنی، زمانی که با سرعت 60 مایل در ساعت به یک دیوار برخورد میکند»
بیدرمن میگوید: «اما در مورد بوئینگ شرکت هواپیمایی مالزی، آتش زمانی در گرفته است که هواپیما به زمین اصابت کرده است، و فقط به دلیل اینکه قطعات مشتعل با مواد قابل اشتعال، مانند چمدان ها در تماس قرار گرفته اند»
چرا آنگلا مرکل هیچ چیز نمیگوید؟
علاوه بر این دو گزارش ازدو تن از کارشناسان حمل و نقل هوایی و تجهیزات نظامی که در مطبوعات آلمان ظاهر شده اند، به نظر می آید که آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان، چندان علاقه ای ندارد که به دنبال شیپورهای تبلیغاتی ایالات متحده بدود. زیرا ایالات متحده دستور کار انرژی در اروپا را درست پس از وقوع این فاجعه آماده کرده است. دستور کاری که میگوید آمریکا باید جای روسیه و پوتین را در تامین انرژی گاز اروپا بگیرد. این است که توسط برخی از روزنامه نگاران سیاسی در آلمان، به ویژه پس از رسوائی پرجنجال NSA در مورد استراق سمع آنگلا مرکل، به این موضوع اشاره می شود که مرکل ممکن است مشغول یافتن یک جایگزین در رابطۀ خود با ایالات متحده باشد.
همچنین میدانیم که در روزهای اخیر، مرکل در مورد جنگی که ارتش اوکراین به طور ناگهانی در منطقۀ فاجعه هواپیما آغاز کرده است، اصلا خوشحال نیست. این در حالی است که رئیس جمهور اوکراین به وزیر ما (آقای تیمرمان) اعلام کرده است که «نهایت کمک» را یافتن قربانیان و قطعات باقی مانده لاشۀ هواپیما ارائه خواهد کرد.
و این تجزیه و تحلیل چندان هم دور از عقل نیست، اگر بدانیم که آمریکا چند روز پیش ناگهان آهنگ تهاجمی خود دربارۀ علت فاجعۀ MH17 به لحن ملایم «احتمال یک حادثۀ غم انگیز» تغییر داده است! متنی بسیار عجیب و غریب، درست زمانی که ایالات متحده قبل از همه، تمامی این اتهامات را کاملا بی پایه و اساس منتشر کرد! اما همانطور که این دو تن از کارشناسان سطح بالا به وضوح بیان میدارند: موضوع اصلاً «یک حادثه غم انگیز» نیست. این کارشناسان به وضوح ثابت میکنند که MH17 توسط جنگنده های نیروی هوائی اوکراین مورد حمله قرار گرفته و سقوط کرده است.
منبع: https://www.wanttoknow.nl/politiek/oorlog/mh17-duitse-experts-wijzen-naar-ukraiense-gevechtsvliegtuigen
زبان اصلی: هلندی
نوشته: خیدو یونکرس Guido Jonkers
ترجمه: بابک پایور
یادداشتها
خاطرات یک دوست ـ قسمت بیستونهم
چند پاراگرافِ آخر از قسمت بیستموهشتم
......
بیژن (هیرمنپور) با من مرتب وقت میگذاشت و برایم از تجارب و دانستههایش با دقت و گسترده میگفت. این پیوند گرچه بنا بر حادثهی جدایی ما ازهم و انتقال من از قزل قلعه دیری نپائید، اما عمق تأثیرات او را میتوانم بهیاد بیاورم که در تشخیصهای بعدی و انتخابهای آتیام تعیینکننده بود. وقتی از مجاهدین و رجوی صحبت شد، او برایم از احساس عمومی در دانشکده حقوق نسبت بهوی گفت: «در میان جمع دانشجویان شخصی مشکوک و غیرقابل اطمینان بود.» جز برخی از حداقلهای ارتباطی، همه از او دوری میکردند. و این گویا نه تنها از تیپ شخصیت و منشهای رفتاری نامتعارف او، بلکه از نگاهی نیز متأثر بود که «مییپنداشتند ساواکی است.»
ادامه مطلب...خاطرات یک دوست ـ قسمت بیستوهشتم
چند پاراگرافِ آخر از قسمت بیستموهفتم
.... من وسط نیمکت نشستم، بلافاصله رئیس بند که مرد کوتاه قد و تنومندی بود آمد و روبروی من نشست. تنهاش را بهعقب تکیه داد دو دستش را بهلبه نیمکت گرفت، جفت پای چکمه پوشش را بالا آورد و محکم بهصورت من کوبید. بسیار سریع و خیلی غیرمترقبه این حرکت را کرد، سرم از پشت بهمیلههای پنجره خورد و شکست و خون بهداخل لباسم راه گرفت. در اثر ضربه مستقیم لگدْ صورتم متورم و کبود شد، دهان و بینیام بهشدت خون افتاد. او بلافاصله بلند شد و تا من بخودم بیایم چند مشت محکم بهسر و روی من کوبید و بلافاصله از داخل اطاقک بیرون رفت و زندانی پیاده شده را سوار کرد. زندانی این قیافهی بهسرعت تغییر یافتهی مرا با حیرت و وحشت غیرقابل کنترلی دید وخشم خود را با شعار دادن علیه ساواک اظهار کرد. و شروع کرد بهفحش دادن بهزندانبان. ماشین راه افتاد و بهسرعت بهزندان قزل قلعه رفت. مدتی مرا در حیاط بیرونی، روبروی دفتر ساقی رئیس زندان، نگه داشتند. بعد بهاطاق ساقی بردند.
ادامه مطلب...خاطرات یک دوست ـ قسمت بیستوهفتم
چند پاراگرافِ آخر از قسمت بیستموششم
یک روز وسطهای روز بود که نگهبان در اتاق را باز کرد و گفت حاظر باشید، بازدید داریم. دقایقی بعد همهی سربازجوها بهترتیب سلسلهمراتب وارد اتاق شدند. در آستانهی در کنار هم ایستادند. سر دستهشان حسینزاده بود. عضدی و منوچهری و چندتای دیگر هم بودند. همه با سروضع (بزک کرده) کتوشلوار و کراوات و کفشهای براق که روی کفپوش اتاق پا گذاشتند. با ورودشان قدم زدن بعضیها که وسط اتاق راه میرفتند، متوقف شد. چند نفر از کسانی که نشته بودند، بهسرعت و بقیه هم با تأخیر و اکراه بلند شدند و ایستادند. هیچ گفتگو و حالت و رفتاری حاکی از ادای احترام در بین نبود. نه کسی سلام کرد و نه خشنودی از این دیدار در بین بود
ادامه مطلب...خاطرات یک دوست ـ قسمت بیستوششم
بههرحال، موقع بدرود بود. نگهبان آمد و مرا پس از وداع گرم با همسلولیها از آنجا برد. اما محل زندان بعدی چند قدمیِ همین سلولها بود. جایی که به آن حیاط یک و حیاط دو میگفتند و در دو طبقه و چهار اتاق بزرگ بود. من به حیاط یک اتاق یک برده شدم. فضایی چهل، پنجاه متری با بیش از سی زندانی بازداشتی که هنوز به دادگاه نرفته و حکم نگرفته بودند. اتاقی که از یک راهرو، درِ ورودی کاملا بستهای داشت، و از یک طرف پنجره هایی داشت که به باغچه انبوهی ناظر و کاملاً محفوظ بود و با کرکرههای ثابت آهنی از فضای آزاد جدا میشد، که نور کمی را به داخل اجازه میداد و مانع دید مناسب بیرون هم بود.
ادامه مطلب...خاطرات یک دوست ـ قسمت بیستوپنجم
روزی یک سرباز یا مأمور جوانی با کیسه ای از لوازم اصلاح (ماشین و شانه و...) به سلول ها می رفت، به سلول ما که رسید، خواستم که سرم را از ته بتراشد. چند جای زخم در سرم، هنوز خوب نشده بود. همین زخم ها برای تراشیدن مو مشکل ایجاد می کرد.
ادامه مطلب...* مبارزات کارگری در ایران:
- فیل تنومند «گروه صنعتی کفش ملی»- قسمت دوم
- فیل تنومند «گروه صنعتی کفش ملی»
- بیانیه شماره دوم کمیته دفاع از کارگران اعتصابی
- تشکل مستقلِ محدود یا تشکل «گسترده»ی وابسته؟!
- این یک بیانیهی کارگری نیست!
- آیا کافکا بهایران هم میرود تا از هفتتپه بازدید کند !؟
- نامهای برای تو رفیق
- مبارزه طبقاتی و حداقل مزد
- ما و سوسیال دمکراسی- قسمت اول
- تجمع اول ماه می: بازخوانی مواضع
- از عصیان همگانی برعلیه گرانی تا قیام انقلابی برعلیه نظام سرمایهداری!؟
- ائتلاف مقدس
- وقتی سکه یک پول سیاه است!
- دو زمین [در امر مبارزهی طبقاتی]
- «شوراگراییِ» خردهبورژوایی و اسماعیل بخشی
- در مذمت قیام بیسر!
- هفتتپه، تاکتیکها و راستای طبقاتی
- تقاضای حکم اعدام برای «جرجیس»!؟
- سکۀ ضرب شدۀ فمنیسم
- نکاتی درباره اعتصاب معلمان
- تردستی و تاریخ، در نقد محمدرضا سوداگر و سید جواد طباطبایی
- دختران مصلوب خیابان انقلاب
- «رژیمچنج» یا سرنگونی سوسیالیستی؟!
- هفتتپه و پاسخی دوستانه بهسؤال یک دوست
- اتحادیه آزاد در هفتتپه چکار میکند؟
- دربارهی جنبش 96؛ سرنگونی یا انقلاب اجتماعی!؟
- دربارهی ماهیت و راهکارهای سیاسیـطبقاتی جنبش دیماه 96
- زلزلهی کرمانشاه، ستیز جناحها و جایگاه چپِ آکسیونیست!؟
- «اتحادیه مستقل کارگران ایران» از تخیل تا شایعه
- هزارتوی تعیین دستمزد در آینه هزارتوی چپهای منفرد و «متشکل»
- شلاق در مقابله با نوزایی در جنبش کارگری
- اعتماد کارگران رایگان بهدست نمیآید
- زحمتکشان آذری زبان در بیراههی «ستم ملی»
- رضا رخشان ـ منتقدین او ـ یارانهها (قسمت دوم)
- رضا رخشان ـ منتقدین او ـ یارانهها (قسمت اول)
- در اندوه مرگ یک رفیق
- دفاع از جنبش مستقل کارگری
- اطلاعیه پایان همکاری با «اتحاد بینالمللی در حمایت از کارگران در ایران»
- امضا برعلیه «دولت»، اما با کمک حکومتیان ضد«دولت»!!
- توطئهی خانه «کارگر»؛ کارگر ایرانی افغانیتبار و سازمانیابی طبقاتی در ایران
- تفاهم هستهای؛ جام زهر یا تحول استراتژیک
- نه، خون کارگر افغانی بنفش نیست؟
- تبریک بهبووورژواهای ناب ایرانی
- همچنان ایستاده ایم
- دربارهی امکانات، ملزومات و ضرورت تشکل طبقاتی کارگران
- من شارلی ابدو نیستم
- دربارهی خطابیه رضا رخشان بهمعدنچیان دنباس
- قطع همکاری با سایت امید یا «تدارک کمونیستی»
- ایجاد حزب کمونیستی طبقهی کارگر یا التجا بهنهادهای حقوقبشری!؟
- تکذیبیه اسانلو و نجواهای یک متکبر گوشهنشین!
- ائتلافهای جدید، از طرفداران مجمع عمومی تا پیروان محجوب{*}
- دلم برای اسانلو میسوزد!
- اسانلو، گذر از سوءِ تفاهم، بهسوی «تفاهم»!
- نامهی سرگشاده بهدوستانم در اتحاد بینالمللی حمایت از کارگران
- «لیبر استارت»، «کنفرانس استانبول» و «هیستادروت»
- «لیبر استارت»، «سولیداریتیسنتر» و «اتحاد بینالمللی...»
- «جنبش» مجامع عمومی!! بورژوایی یا کارگری؟
- خودشیفتگی در مقابل حقیقت سخت زندگی
- فعالین کارگری، کجای این «جنبش» ایستادهاند؟
- چکامهی آینده یا مرثیه برای گذشته؟
- کندوکاوی در ماهیت «جنگ» و «کمیتهی ضدجنگ»
- کالبدشکافی یک پرخاش
- توطئهی احیای «خانهکارگر» را افشا کنیم
- کالبدشکافیِ یک فریب
- سندیکای شرکت واحد، رفرمیسم و انقلاب سوسیالیستی
* کتاب و داستان کوتاه:
- نقد و بازخوانى آنچه بر من گذشت
- بازنویسی کاپیتال جلد سوم، ایرج اسکندری
- بازنویسی کاپیتال جلد دوم، ایرج اسکندری
- بازنویسی کاپیتال جلد اول، ایرج اسکندری
- کتاب سرمایهداری و نسلکشی ساختاری
- آگاهی طبقاتی-سوسیالیستی، تحزب انقلابی-کمونیستی و کسب پرولتاریایی قدرت...
- الفبای کمونیسم
- کتابِ پسنشینیِ انقلاب روسیه 24-1920
- در دفاع از انقلاب اکتبر
- نظریه عمومی حقوق و مارکسیسم
- آ. کولنتای - اپوزیسیون کارگری
- آخرین آواز ققنوس
- اوضاعِ بوقلمونی و دبیرکل
- مجموعه مقالات در معرفی و دفاع از انقلاب کارگری در مجارستان 1919
- آغاز پرولترها
- آیا سایهها درست میاندیشند؟
- دادگاه عدل آشکار سرمایه
- نبرد رخساره
- آلاهو... چی فرمودین؟! (نمایشنامه در هفت پرده)
- اعتراض نیروی کار در اروپا
- یادی از دوستی و دوستان
- خندۀ اسب چوبی
- پرکاد کوچک
- راعش و «چشم انداز»های نوین در خاورسیاه!
- داستان کوتاه: قایق های رودخانه هودسون
- روبسپیر و انقلاب فرانسه
- موتسارت، پیش درآمدی بر انقلاب
- تاریخ کمون پاریس - لیسا گاره
- ژنرال عبدالکریم لاهیجی و روزشمار حمله اتمی به تهران
* کارگاه هنر و ادبیات کارگری
- شاعر و انقلاب
- نام مرا تمام جهان میداند: کارگرم
- «فروشنده»ی اصغر فرهادی برعلیه «مرگ فروشنده»ی آرتور میلر
- سه مقاله دربارهی هنر، از تروتسکی
- و اما قصهگوی دروغپرداز!؟
- جغد شوم جنگ
- سرود پرولتاریا
- سرود پرچم سرخ
- به آنها که پس از ما به دنیا می آیند
- بافق (کاری از پویان و ناصر فرد)
- انقلابی سخت در دنیا به پا باید نمود
- اگر کوسه ها آدم بودند
- سوما - ترکیه
- پول - برتولت برشت
- سری با من به شام بیا
- کارل مارکس و شکسپیر
- اودسای خونین
* ترجمه:
- رفرمیستها هم اضمحلال را دریافتهاند
- .بررسی نظریه انقلاب مداوم
- آنتونیو نگری ـ امپراتوری / محدودیتهای نظری و عملی آتونومیستها
- آیا اشغال وال استریت کمونیسم است؟[*]
- اتحادیه ها و دیکتاتوری پرولتاریا
- اجلاس تغییرات اقلیمیِ گلاسکو
- اصلاحات اقتصادی چین و گشایش در چهلمین سال دستآوردهای گذشته و چالشهای پیشِرو
- امپراتوری پساانسانی سرمایهداری[1]
- انقلاب مداوم
- انگلس: نظریهپرداز انقلاب و نظریهپرداز جنگ
- بُرهههای تاریخیِ راهبر بهوضعیت کنونی: انقلاب جهانی یا تجدید آرایش سرمایه؟
- بوروتبا: انتخابات در برابر لوله تفنگ فاشیسم!
- پناهندگی 438 سرباز اوکراینی به روسیه
- پیدایش حومه نشینان فقیر در آمریکا
- پیرامون رابطه خودسازمانیابی طبقه کارگر با حزب پیشگام
- تأملات مقدماتی در مورد کروناویروس و پیآیندهای آن
- تاوان تاریخی [انقلابی روسیه]
- تروریسم بهاصطلاح نوین[!]
- جنبش شوراهای کارخانه در تورین
- جنبش مردم یا چرخهی «سازمانهای غیردولتی»
- جوانان و مردم فقیر قربانیان اصلی بحران در کشورهای ثروتمند
- چرا امپریالیسم [همواره] بهنسلکشی باز میگردد؟
- دستان اوباما در اودسا به خون آغشته است!
- رهایی، دانش و سیاست از دیدگاه مارکس
- روسپیگری و روشهای مبارزه با آن
- سرگذشت 8 زن در روند انقلاب روسیه
- سقوط MH17 توسط جنگنده های نیروی هوائی اوکراین
- سکوت را بشکنید! یک جنگ جهانی دیگر از دور دیده میشود!
- سه تصویر از «رؤیای آمریکایی»
- سه مقاله دربارهی هنر، از تروتسکی
- شاعر و انقلاب
- فساد در اتحادیههای کارگری کانادا
- فقر کودکان در بریتانیا
- قرائت گرامشی
- کمون پاریس و قدرت کارگری
- گروه 20، تجارت و ثبات مالی
- لایحه موسوم به«حق کار»، میخواهد کارگران را بهکشتن بدهد
- ماركس و خودرهایی
- ماركسیستها و مذهب ـ دیروز و امروز
- مانیفست برابری فرانسوا نوئل بابوف معروف بهگراکوس[1]
- مجموعه مقالات در معرفی و دفاع از انقلاب کارگری در مجارستان 1919
- مجموعه مقالات در معرفی و دفاع از انقلاب کارگری در مجارستان 1919
- ملاحظاتی درباره تاریخ انترناسیونال اول
- ممنوعیت حزب کمونیست: گامی به سوی دیکتاتوری
- نقش کثیف غرب در سوریه
- نگاهی روششناسانه بهمالتیتود [انبوه بسیارگونه]
- واپسین خواستهی جو هیل
- واپسین نامهی گراکوس بابوف بههمسر و فرزندانش بههمراه خلاصهای از زندگی او
- ویروس کرونا و بحران سرمایه داری جهانی
- یک نگاه سوسیالیستی بهسرزمینی زیر شلاق آپارتاید سرمایه