rss feed

19 مرداد 1393 | بازدید: 8791

پناهندگی 438 سرباز اوکراینی به روسیه

نوشته شده توسط بابک پایور

پناهندگی 438 سرباز اوکراینی به روسیه

بیش از 400 سرباز اوکراین پس از درخواست پناهندگی، امکان و اجازه عبور از مرز روسیه را دریافت کردند. این نه نخستین اما بزرگترین مورد فرار از خدمت توسط سربازان اوکراین درگیر در سرکوب نظامی کیف در شرق کشور و پناهندگی آنها به روسیه است. به گفته واسیلی مالائف، سخنگوی گارد مرزی منطقه روستوف، در مجموع 438 سرباز، از جمله 164 مامور مرزی اوکراین، در شب یکشنبه گذشته به خاک روسیه اجازۀ ورود یافتند.

یکی از سربازان اوکراینی به هنگام ورود به روسیه به شدت مجروح بود. مقامات میگویند که وب برای عمل جراحی به بیمارستان منتقل شده است.

سربازان دیگر اوکراینی در یک اردوگاه چادر، مستقر در نزدیکی ایست بازرسی ای که از طریق آن وارد خاک روسیه شدند، اسکان داده شده اند. ماموران مرزی روسیه به آنها غذا و وسایل خواب تحویل دادند.

فیلمی که توسط رسانه های روسی در صحنه گرفته شده نشان میدهد که سربازان اوکراینی بسته های مواد غذائی و وسایل خواب را در پناهگاه موقت خود دریافت میکنند. کسانی که قبول کرده اند در برابر دوربین صحبت کنند، میگویند: برای نخستین بار پس از هفته ها احساس ایمنی و آسایش میکنند.

«پس از تقاضای پناهندگی به ما گفته شد که مواضع خود را ترک کنیم و از طریق یک راه مرزی به به روسیه برویم. به ما گفته شد که در طول راه از امنیت برخوردار خواهیم بود. یکی از سربازان، که راننده BMP است و نام و چهره خود را فاش نمیکند گفت: البته آنها از پشت ما را به حرکت سریع وادار میکردند.

وضعیت آن مناظق خیلی وخیم بود. جنگ داغ، و بسیاری مرگ و میر و چیزهای وحشتناک دیگر. یک سرباز دیگر، دیمیتری، میگوید: «ما میتوانیم در اینجا استراحت کنیم. آنها به ما فرصت دادند که خود را بشوئیم و به ما لباس های تمیز دادند. ما از این موضوع متشکریم.»

او اضافه میکند: «ما به مدت شش ماه در آن مناطق بودیم و بسیار خسته ایم.»

یکی سرباز دیگر بنام یاروسلاو میگوید که او مایل به بازگشت به خانواده خود در اوکراین است.

«من می خواهم کاری در زمینه صلح آمیز کنم. قرارداد من چهار ماه پیش تمام شده است.»

شورای امنیت اوکراین گفته است که با سربازان «از طریق کانال های دیپلماتیک» در تماس است. اما تعداد دقیقی از نیروهای نظامی که از مرز عبور کرده اند نمی دهد.

آندری لیسنکو، نماینده شورای امنیت اوکراین، گفت: «نماینده وزارت امور خارجه در حال گفتگو با آنها است و مذاکرات بر سر بازگشت آنها در حال حاضر جریان دارد.»

در تاریخ یکشنبه،شبه نظامیان ضد دولتی گزارش دادند که با گروه بزرگی از نیروهای نظامی اوکراین که در محاصره منطقه لوگانسک شرکت دارند در حال مذاکره هستند تا آنها را به تسلیم متقاعد کنند. مذاکرات توسط سربازان اوکراینی مختل شد زیرا آنها قصد داشتند 70 خودرو زرهی در اختیار خود را قبل از تسلیم شدن نابود کنند، در حالیکه شبه نظامیان می خواستند آنها را بدون صدمه به دست بیاورند.

ایست بازرسی مرزی  گوکوو، که از طریق آن نیروهای اوکراین به خاک روسیه عبور کردند، در مرز روسیه با منطقه لوگانسک اوکراین واقع شده است. این نشان می دهد که این سربازان همانهائی هستند که با شبه نظامیان وارد مذاکره شده اند. اگر چنین است، هنوز مشخص نیست که آیا وسایل نقلیه آنها تا به حال واقعا نابود شده اند یا خیر.

ناظران و خبرنگاران OSCE از مسیرهای تحت بمباران از اوکراین به مرز روسیه آمده اند.

به نظر میرسد که پس از افزایش خشونت ها در دونتز و لوگانسک، یعنی منطقه ای که دولت کیف در حال جنگ با شبه نظامیان ضد دولتی است، جریان فراریان از صفوف ارتش اوکراین و گارد ملی در حال افزایش است.

در اواخر ژوئیه 41 نفر از نیروهای نظامی اوکراین به روسیه فرار کردند، هدف آنها فرار از جنگ در شرق اوکراین بود. آنها در حال حاضر در اوکراین برای ترک وظیفه در زمان جنگ تحت پیگرد قانونی قرار دارند.

به تازگی گزارش شده است که چندین واحد نظامی اوکراین پس از عملیات تهاجمی در مناطق تحت کنترل شبه نظامیان، ارتباط خود را با خطوط تدارکاتی از دست داده اند و در پشت مناطق تحت کنترل شبه نظامیان و نزدیک به مرز روسیه قرار دارند.

سربازان اوکراینی، در حالی که به مراتب از نظر سلاح های سنگین از نیروهای شبه نظامی برتر هستند، اما از تدارکات بسیار ضعیف رنج می برند. بسیاری از سربازان حتی در مورد فقدان امکانات اولیه مانند غذا و آب در خط مقدم شکایت دارند. این وضعیت بر اثر اشتباهات آشکار فرماندهی، ارسال تجهیزات معیوب و ناقص به خط مقدم، مورد آتش خودی قرار گرفتن و به حال خود رها شدن در حال عقب نشینی از ضد حملۀ شبه نظامیان، تشدید میشود. 

این ویدیو در یوتیوب نشان می دهد که یک سرباز اوکراینی دارد توضیح می دهد که چگونه بدلیل عدم دریافت جیرۀ غذائی مشغول گرفت یک مار و پختن آن به عنوان غذا است:

گارد ملی واحد شورش کیف: «ما مثل سطل زباله ام دور انداخته شده ایم.»

این باعث مشکلات جدی در روحیه سربازان ارتش شده است، او با صدای انتقادی بیشتر گفت: سربازان پیاده نظام اوکراینی عملا هیچ راه دیگری برای مبارزه ندارند مگر اینکه شهرهای تحت کنترل شبه نظامیان توسط توپخانه و حملات هوائی با خاک یکسان شود.

در مردم اوکراین یک مقاومت در حال رشد نسبت به این عملیات نظامی مشاهده میشود. چند مورد از تظاهرات گسترده برعلیه آخرین عملیات بسیج سربازان انجام شد، و مادران و همسران سربازان به خیابان ها ریختند تا عزیزان آنها به ارتش فراخوانده نشوند."


 منبع: http://rt.com/news/177740-ukrainian-military-russia-refuge/
زبان اصلی: انگلیسی
مترجم: بابک پایور


توضیح مترجم:

اخباری که در این گزارش میخوانید هم توسط رسانه های روسی و هم توسط رسانه های غربی (با اختلافات اندکی در مورد تعداد سربازان پناهنده) تأیید شده است و حاکی از دو مسئله پر اهمیت در مورد وضعیت سربازان ارتش خونتای کی یف و وضعیت نظامی در شرق اوکراین است:

1- روحیه سربازان اوکراینی در مناطق دونتز و لوگانسک به دلیل نداشتن امکانات اولیه در حال تضعیف است و این ضمن اینکه برای شبه نظامیان خبر بدی نیست، اما یک خطر جدی برای مردم ساکن این مناطق محسوب میشود. زیرا دولت کودتای فاشیستی کیف را به سوی این طرح میکشاند که شهرهای مذکور را نه از طریق پیاده نظام، بلکه از طریق بمباران شدید مناطق غیرنظامی تحت فشار قرار دهد. 

 

2- معادلات جنگی ای که توسط پروپاگاندای رسانه های غربی منتشر میشوند، مبنی بر اینکه روسیه در جنگ غیرمستقیم با دولت کیف قرار دارد، با این اخبار کاملاً بی پایه به نظر می آیند. سربازان اوکراینی نه تنها برای دریافت آب و غدا و امنیت به روسیه پناهنده میشوند، بلکه بازگشت آنها به طرق دیپلماتیک نیز ممکن است. از 438 سرباز اوکراینی مورد اشاره در این خبر، 162 نفر دوباره به اوکراین بازگشته اند و دولت روسیه در این مورد (از نظر نظامی) موضع بیطرفانه ای اتخاذ کرده است. لازم به توضیح است که در وضعیت جنگی چیزی به نام «سرباز پناهنده» وجود ندارد، بلکه این سربازان «اسرای جنگی» نامیده میشوند و به هیچ وجه در طول جنگ به طرف مقابل بازگشت داده نمیشود، مگر در یک مبادله اسرای جنگی بر اساس تعداد نفرات و درجه نظامی آنها.

 

You have no rights to post comments

یادداشت‌ها

خاطرات یک دوست ـ قسمت چهلم‌ویکم

چند پاراگرافِ آخر از قسمت چهلم

نزدیک به چهار سال آشنایی و دوستی های مان بعنوان هم زندانی از عشرت آباد تا بندهای چهار و پنج و شش زندان شماره یک قصر، گستره متنوعی از تجارب را با هم داشتیم. بدون آنکه اختلافات مان در درک و چند و چون مبارزات را در یک کلاسور مشترک ریخته باشیم، اما همواره حسی مثبت و دوستانه را بین مان برقرار کرده بودیم.

ادامه مطلب...

خاطرات یک دوست ـ قسمت چهلم

چند پاراگرافِ آخر از قسمت سی‌ونهم

زندان شماره یک قصر سال های 53-54 را در دو مسیر موازی می توانم تصویر کنم؛ یکی تلاشی که می کوشید بهر صورتی شده یک گذشته «شکسته-بسته»از تشکیلات درون زندان را«احیا» کرده و بازسازی کند. بدون آنکه به لحاظ فکری بار تازه ای داشته باشد یا به مسائل تازه طرح شده در جنبش پاسخی روشن و کارآمد بدهد. این بیشتر بیک فرمالیسم «تشکیلاتی»می مانست تا یک جریان با درون مایه ای از اندیشه، نقد، و خلاصه درس گرفتن از ضعف و قوت های جریانات طی شده. همه ی آنهایی که به نوعی هویت طلبی تشکیلاتی مبتلا شده بودند و انقلاب را نه فرآیندی استعلایی نمی دیدند بلکه؛ مسیری تعریف شده یکبار برای همیشه می پنداشتند.

ادامه مطلب...

خاطرات یک دوست ـ قسمت سی ونهم

چند پاراگرافِ آخر از قسمت سی‌وهشتم

در جستجوگری و صحبت با افراد بندهای چهارو پنج­و شش تا زمانیکه یکی­دو ماه اول در راهرو بند چهار بودم و بعد به یکی از اتاقهای بند پنج منتقل شدم. در ظهرهای چند روز متوالی که فرصتی بعداز غذا داشتیم و می­شد وقت صحبت کردن داشت، مسعود رجوی با من وقت گذاشت و مفصل از وقایع و تحلیل ها و اشتراک مواضع و رویدادهای منتهی به سرکوب پلیس و موضع شخصی خودش صحبت کرد. میزان علاقه اش به تفصیل این موضوع برایم جای شگفتی داشت. او در جاهایی شروع به انتقاد از خودش بعنوان «رهبری» جریان کرد. گفته های او بیشتر از هر چیزی مرا دچار شگفتی می کرد و درک و جذب مطالبش را برایم سخت می کرد. من هنوز هم نمی فهمم چطور می شود اینقدر راحت راه و روش خطا رفت و بعد نشست و به آن انتقاد کرد و باز هم همان روال را ادامه داد !

ادامه مطلب...

خاطرات یک دوست ـ قسمت سی‌وهشتم

چند پاراگرافِ آخر از قسمت سی‌وهفتم

با رسیدن به تهران مسافرین در ترمینال پیاده شدند و ما را با همان اتوبوس به داخل زندان قصر و درآنجا هم یکسره تا جلوی «ندامتگاه شماره یک» یا همان زندان شماره یک بردند. و آنجا با اندک وسایل شخصی پیاده مان کردند. و شروعی تازه با افسران زندان جدید و بازدید و لخت شدن و تندی متداول را تجربه کردیم و با حوصله از سر گذراندیم.

ادامه مطلب...

خاطرات یک دوست ـ قسمت سی‌وهفتم

چند پاراگرافِ آخر از قسمت سی‌وششم

در زندان بسرعت با بزرگان جنبش چریکی از نزدیک محشور شدم. اولین چیزهایی که آموختم مسائل «سازمانی» بود. جنبش چریکی در نوباوگی عملی خودش سخت تحت ضربات سرکوب قرار گرفته و نیروهایش را به نوعی می­شود گفت«تلفات» داده بود. کثرت دستگیریها، علیرقم مقاومت­های ستایش انگیز بسیاری در بازجویی­ها؛ مانع از هدر دهی نیروهایی نشد که قرار بود رهبری و استخوانبندی این جنبش را حفظ و صیانت کنند. در تحلیل­های بعدی؛ چه در زندان و چه در درون گروههای چریکی انجام شده توجه کمی را به نقش ضعف­های سازمان نیافتگی و خلع­های آسیب پذیر آن کردند. در حالیکه هر چقدر مبارزه سهمگین­تر و هرچقدر سرکوب­ها سبوئانه­تر باشد اهمیت سازمان­یافتگی دم افزون تر می­شود. در حقیقت اگر سلاح درک حقایق مبارزات انقلابی فلسفه و منطق «ماتریالیستی-دیالکتیکی» است؛ سلاح مقابله با نظام­های سرکوبگر و پلیسی «سازمان» است. آن هم از منظر «سازمان پذیری» نیروهای انقلابی. درباره این مقوله در جاهای دیگری به قوت پرداخته ­ایم.

ادامه مطلب...

* مبارزات کارگری در ایران:

* کتاب و داستان کوتاه:

* ترجمه:


* گروندریسه

کالاها همه پول گذرا هستند. پول، کالای ماندنی است. هر چه تقسیم کار بیشتر شود، فراوردۀ بی واسطه، خاصیت میانجی بودن خود را در مبادلات بیشتر از دست می دهد. ضرورت یک وسیلۀ عام برای مبادله، وسیله ای مستقل از تولیدات خاص منفرد، بیشتر احساس میشود. وجود پول مستلزم تصور جدائی ارزش چیزها از جوهر مادی آنهاست.

* دست نوشته های اقتصادی و فلسفی

اگر محصول کار به کارگر تعلق نداشته باشد، اگر این محصول چون نیروئی بیگانه در برابر او قد علم میکند، فقط از آن جهت است که به آدم دیگری غیر از کارگر تعلق دارد. اگر فعالیت کارگر مایه عذاب و شکنجۀ اوست، پس باید برای دیگری منبع لذت و شادمانی زندگی اش باشد. نه خدا، نه طبیعت، بلکه فقط خود آدمی است که میتواند این نیروی بیگانه بر آدمی باشد.

* سرمایه (کاپیتال)

بمحض آنکه ابزار از آلتی در دست انسان مبدل به جزئی از یک دستگاه مکانیکى، مبدل به جزئی از یک ماشین شد، مکانیزم محرک نیز شکل مستقلی یافت که از قید محدودیت‌های نیروی انسانی بکلى آزاد بود. و همین که چنین شد، یک تک ماشین، که تا اینجا مورد بررسى ما بوده است، به مرتبۀ جزئى از اجزای یک سیستم تولید ماشینى سقوط کرد.

top