rss feed

04 خرداد 1393 | بازدید: 4952

ژنرال عبدالکریم لاهیجی و روزشمار حمله اتمی به تهران

نوشته: بابک پایور

برکینگ نیوز:

به گزارش هنگ سوم از لشگر دهم نیروی هوائی امریکا مستقر در قرارگاه «جامعۀ دفاع از حقوق بشر در ایران» www.nuclear-fidh.org(قابل توجه کاربران، سایت بخش هسته ای قرارگاه در دسترس عموم نمی باشد) ژنرال عبدالکریم لاهیجی فرماندۀ کل نیروهای اتمی و شیمیائی حقوق بشر در ایران (ناتو)، اقدام روسیه و چین در وتوی قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل برای ارجاع پرونده سوریه به دادگاه بین المللی و جلوگیری از توجیه قانونی حملۀ نظامی ناتو به دمشق را اقدامی «شرم آور» خواندند:

(لینک مطلب)

ایشان اظهار داشتند که هرگونه جلوگیری از حملات نظامی ناتو به کشورهای آسیائی، آفریقائی و شرق اروپا عملی «شرم آور» است و کسانی که در جهت حفظ جان و هستی و زندگی کارگران و زحمتکشان این کشورها، تلاش می کنند که از این حملات نظامی جلوگیری کنند، افراد معلوم الحالی هستند که در دادگاه تاریخ محاکمه و به اعدام توسط اشعۀ رادیواکتیو محکوم خواهند شد.

ژنرال لاهیجی، توفنده تر از مرغ طوفان، اعلام کردند که اجرای قوانین حقوق بشر حتی از حق نفس کشیدن نیز با اهمیت تر است.

ایشان با تأکید بر کشفیات اخیر دانشمندان در ردگیری مولکول های حقوق بشر در «مایعات گرانبهای بدن»  Precious Bodily Fluidsاذعان داشتند که سریع ترین شیوه دسترسی به کلیه قوانین حقوق بشر در ایران، تغییر همه سلولهای بدن «جانداران محروم از آزادی بیان»، به «مایع ارزنده» است. این تبدیل علمی بدون قرار گرفتن سلولهای بدن «جانداران بدون آزادی بیان» در برابر اشعه رادیواکتیو ممکن نیست.

ژنرال عبدلکریم لاهیجی، قویا اعلام کردند که: «وتوی امروز چین و روسیه در شورای امنیت سازمان ملل آنها را از توافق عمومی در تمام سطوح سازمان ملل بر محکومیت نقض حقوق بشر و ارتکاب فجایع در سوریه منزوی کرده است».

در ادامه ایشان توضیح دادند که چگونه به تئوری «مایعات گرانبهای بدن» دست یافته اند و چگونه توانسته اند «نگرانی را فراموش کرده و بمب را دوست بدارند»

دکتر استرنج لاو، به همۀ مردم مبارز ایران اطمینان دادند که مرگ جانداران دوپا بر اثر حمله نظامی ناتو، بهتر از زندگی بدون آزادی بیان است. ایشان تأکید کردند که مرگ بر اثر قرار گرفتن در بمباران اتمی، به هیچوجه دردآور نیست و تجربۀ زیبائی محسوب می شود. به دلیل اینکه بیش از 90 درصد مولکولهای بدن را آب تشکیل میدهد، بازگشت سریع به «حقیقت مایع بشر» تجربه ای بسیار زیبا و شاعرانه است!

ایشان با اشاره به اینکه «انسان آزادیخواه» در جهان آخرت دارای همه گونه حقوق بشر، از جمله آزادی بیان، آزادی پرواز و غیره است و به سبب فعالیت های ایشان، مجازات اعدام حتی در بهشت نیز لغو شده است، از «مردم آزادیخواه ایران» قویاً درخواست کردند که تمامی گروه های معلوم الحال کمونیست را که در جهت جلوگیری از اجرای تئوری «مایع سازی» انسان ها تلاش می کنند، فوراً افشا کرده و آنها را از صفحۀ روزگار حذف کنند. در همین رابطه، ژنرال لاهیجی از هماهنگی های به عمل آمده لازم با گروههای قابل اعتماد «کمونیستی – کارگری» برای شناسائی و خنثی کردن کمونیستهای معلوم الحال خبر دادند. جزئیات این هماهنگی البته عنوان نشد.

به گزارشی تصویری از جزئیات دستیابی علمی به نظریۀ «مایع سازی»، در آزمایشگاه جامعۀ دفاع از حقوق بشر در ایران (ناتو) توجه کنید:

 

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

یادداشت‌ها

خاطرات یک دوست ـ قسمت چهاردهم

دو پاراگرافِ آخر از قسمت سیزدهم

من بعد از زندان خیلی مورد تفقد عمه مریم قرارگرفتم. روحیه­ای سلحشور داشت که مکثی معنادار نیز به‌آن افزوده شده بود. دخترش هم که نامزد یکی ازدوستان هم‌رزم اسکندر بود، هم‌چون مادر در جدال­های زمانه درگیر شده بود. در دو دوره‌ای که در زندان بودم، عمه پشتوانه معنوی و روحی مادرم بود و به‌خوبی از عهده‌ی چنین وظیفه‌ای برآمده بود.

ادامه مطلب...

مصاحبه‌ی «ژورنال دانشجو» با مادر بزرگ

 

ـ بچه‌ها شما رو ماهی جون صدا می‌کنن؛ لطفاً خودتان را بیش‌تر معرفی کنید!

«من» یک زن هفتاد و سه ساله­ام، در دانشگاه مردم‌شناسی درس می‌دَم. یک دختر و دو نوه هم دارم... (خنده...)!!

ـ خب، اصلاً اهل کجا هستید؟

ـ ما اصلاً بختیاری هستیم، از ایلات هفت‌لنگ؛ اما از حدود 200 سال پیش سکنانشین بودیم و اجدادمان در اصفهان ساکن بوده‌اند.

ادامه مطلب...

دغدغه‌ی پُررنج شهریور و مهرماه

 

ـ صابرجون خوش اومدی مادر.

ـ ماهی جون قربونتون برم. چه بوی خوشی راه انداختین، قورمه سبزیه؟

ـ آره عزیزم؛ دیگه کارش تمومه، الآن خاموش‌اش می‌کنم. برات چای بیارم یا قهوه‌ی دِم‌کرده؟

ـ آخیی، چه حالی بکنم من امروز! قهوه، ماهی جون، قهوه! امروز مشتاق خیلی چیزا بودم، برا همین هم اومدم پیش‌تون. قهوه هم برای منِ شکمو حالی می‌ده. به‌خصوص که از دیروز گیرم نیومده.

ادامه مطلب...

خیزش، جنبش، انقلاب

 

ـ ماهی جون شما توی یکی از کتاب‌هاتون به‌معانی «جنبش، قیام و انقلاب» پرداختین.

ـ مامان سحر، معانی و مباحث تعریف شده تو کتاب ماهی جون خیلی بیش‌تر از این سه‌تا هستن؛ مثلاً شورش و بلوا هم هست. اما یادم نمی‌یاد از خیزش چیزی گفته باشن. درسته مامان بزرگ؟

ـ آره هدا جونم، یادش بخیر بابا بزرگ­تون اصرار داشت که من برَم درس بخونم و راجع به‌مباحث جامعه شناسی تحقیق کنم. این‌هم شد که من شدم اولین معلم مردم‌شناسی دانشگاه.

ادامه مطلب...

پدربزرگ یک سوسیالیست حقیقی بود

  

  - قربون دستت عزیزم، واقعاً آشپزیت حرف نداره! بابا بزرگت می‌گفت که هفت جور غذا بلده که یکی از یکیش عالی­تره. بعدش‌ با تخم مرغ: نیمرو؛ با آرد و تخم مرغ: خاگینه؛ با تخم مرغ (و سیب‌زمینی و سبزی و خیلی چیزهای دیگه(: چند جور کوکو؛ با قارچ و لوبیا و چیزهایی مثل این‌ها: چند جور خوراک آب­پزِ من‌درآوردی می‌ذاشت جلومون. بعد از همه اینا، برای تکمیل هنرش هر کدوم رو می‌گفت با چه نونی باید خورد.

ادامه مطلب...

* مبارزات کارگری در ایران:

* کتاب و داستان کوتاه:

* ترجمه:


* گروندریسه

کالاها همه پول گذرا هستند. پول، کالای ماندنی است. هر چه تقسیم کار بیشتر شود، فراوردۀ بی واسطه، خاصیت میانجی بودن خود را در مبادلات بیشتر از دست می دهد. ضرورت یک وسیلۀ عام برای مبادله، وسیله ای مستقل از تولیدات خاص منفرد، بیشتر احساس میشود. وجود پول مستلزم تصور جدائی ارزش چیزها از جوهر مادی آنهاست.

* دست نوشته های اقتصادی و فلسفی

اگر محصول کار به کارگر تعلق نداشته باشد، اگر این محصول چون نیروئی بیگانه در برابر او قد علم میکند، فقط از آن جهت است که به آدم دیگری غیر از کارگر تعلق دارد. اگر فعالیت کارگر مایه عذاب و شکنجۀ اوست، پس باید برای دیگری منبع لذت و شادمانی زندگی اش باشد. نه خدا، نه طبیعت، بلکه فقط خود آدمی است که میتواند این نیروی بیگانه بر آدمی باشد.

* سرمایه (کاپیتال)

بمحض آنکه ابزار از آلتی در دست انسان مبدل به جزئی از یک دستگاه مکانیکى، مبدل به جزئی از یک ماشین شد، مکانیزم محرک نیز شکل مستقلی یافت که از قید محدودیت‌های نیروی انسانی بکلى آزاد بود. و همین که چنین شد، یک تک ماشین، که تا اینجا مورد بررسى ما بوده است، به مرتبۀ جزئى از اجزای یک سیستم تولید ماشینى سقوط کرد.

top