ممنوعیت حزب کمونیست: گامی به سوی دیکتاتوری
ممنوعیت حزب کمونیست در اوکراین
انحلال فراکسیون حزب کمونیست در پارلمان اوکراین (Verkhovna Rada) و آغاز دادگاه بر علیه فعالیت های این حزب، گام دیگری به سوی تقویت دیکتاتوری جناح راست بود که پس از کودتای میدان به واقعیت پیوست.
علیرغم این واقعیت که مبنای رسمی برای ممنوعیت، اتهاماتی است که به برخی از اعضای حزب نسبت داده شده و اصطلاحا جدایی طلب شمرده شده اند؛ اما هیچ شکی نیست که این ممنوعیت سرشتی ایدئولوژیک دارد.
رژیم کیف برعلیه ایدئولوژی مورد نفرتشان یعنی برابری اجتماعی و انترناسیونالیزم می جنگد، نه با یک گروه سیاسی خاص که در حقیقت خطری جدی برای مقامات جدید ندارد. این ممنوعیت یک حزبی نیست که رهبرانش آسوده خاطر در پارلمان نشسته بودند و بعد از کودتا حتی رفقای خودشان را که در ایجاد جمهوری دونسک نقش داشتند، محکوم کردند. این ممنوعیت بر ایدئولوژی کمونیستی است.
ممنوعیت یک حزب سیاسی که صدها هزار اوکراینی به آن رأی داده اند به معنای واقعی کلمه، هیچ ربطی به دموکراسی ندارد. این اقدامی برای محروم کردن نمایندگان سیاسی بخش قابل توجهی از مردم اوکراین است که مدعی ارزش های برابری اجتماعی و دوستی میان مردم هستند و نگرشی مثبت به اتحاد جماهیر شوروی سابق دارند. براساس ادعای «دمکرات های» خودخواندۀ کیف، این بخش از مردم اوکراین حق «حرف زدن» و دخالت در سیاست های دولت را ندارند.
در واقع، حزب سیموننکو (دبیر اول حزب کمونیست اوکراین) با تصویری که کیف میکوشد از «جدایی طلبان ترسناک» بسازد، تفاوت بسیاری دارد. من حتی مواردی را می شناسم که افراد حزب به دلیل «جدایی طلب بودن» از این حزب اخراج شده اند. هیچ شکی نیست که اعضای حزب به طور علنی در مبارزه با دیکتاتوری جناح راست شرکت دارند. اما شکی هم نیست که رهبری حزب می کوشید تا از جنبش توده ایی ضد میدان فاصله بگیرد. در روزهای بحرانی خونتای نظامی کیف، نمایندگان مجلس از طرف KPU (حزب کمونیست اوکراین) که در مجلس ملی حضور داشتند، در حال تدارک قیافهی دموکراسی برای کودتا بودند. به مدت چند ماه چانه زدنهای مبهم و غریبی میان سیموننکو (دبیر اول حزب کمونیست اوکراین) و مقامات جدید جریان داشت. در طول این ماه ها، تخریب دفاتر منطقه ای و شهرستان های حزب ، آزار و اذیت و حتی قتل کمونیست های معمولی رخ داد.
شبه نظامیانِ فوق دست راستی، تحت حمایت مقامات جدید، هرگونه فعالیت علنی و عمومی را برای چپ غیرممکن ساختند. براساس عقل سلیم حضور حزب کونیست در پارلمان در چنین شرایطی مضحکه ای بیش نبود. بنابراین ممنوعیت رسمی [برای فعالیت های چپ] معنائی جز قانونی کردن چیزی ندارد که از پیش عملی شده است: امروز فعالیت نیروهای چپگرا در اوکراین تنها در شکل پنهان و نیمه پنهان ممکن است.
جای تعجب نیست که رژیم خود را آماده میکند تا هرگونه تظاهرات اجتماعی را الهام گرفته از سرویس های ویژۀ روسیه اعلام کند. در واقع، آن چپی که آرام ننشسته [و به وضعیت کودتائی تن نداده است] مدتی طولانی است که دارد سرکوب می شود. رهبری حزب کمونیست امیدوار بود که «اوضاع آرام بگیرد»، ولی چنین اتفاقی نیفتاد.
البته تصویر و چشم اندازهای KPU (حزب کمونیست اوکراین) از یک حزب کمونیست تصویر و چشم اندازهای بسیار متفاوتی از تصویر حزب نزد مارکس و لنین، چه گوارا و هوشی مین، مائو تسه تونگ و آنتونیو گرامشی بودند. حزب کمونیست اوکراین حزبی بود با رهبری فاسد و پوسیده که کاملا در سیستم سرمایه داری اوکراین ادغام شده بود و در مراحل مختلف نیز با تیموشنکو و یانوکوویچ همکاری داشت. حزب کمونیست اوکراین حزبی لنگ و منفعل بود که [حتی] نمی توانست حوزه های بالای بورژوازی اوکراین را بترساند یا تاثیری روی آن بگذارد. و البته این حزب در بی اعتبار ساختن آرمان ها و ایده های چپ در اوکراین تاثیر بسزائی داشته است.
اما اشتباه بزرگی است اگر فکر کنیم که ممنوعیت حزب کمونیست «راه را برای چپ حقیقی هموار خواهد کرد»، همانطور که نماینده یک گروه تروتسکیستی کوچک در شبکۀ اجتماعی نوشته است. شاید افرادی براین باور بودند که هیتلر با ممنوعیت حزب سوسیال دموکرات آلمان، «راه را برای چپ حقیقی باز کرد». در واقع، در آلمان سال 1930 یا در اوکراین مدرن ممنوعیت یک حزب کمونیستی «بنجل»، نه تنها راه برای برای چپ [واقعی] باز نکرد، بلکه راه را برای دیکتاتوری دست راستی ها هموارتر نمود.
بدیهی است که اسپین دکترهای (مهندسین افکار) رژیم کیف ممکن است برای انتخابات حتی یک حزب چپ «اوکراینی» در مجلس ایجاد کنند و چه بسا پستهایی هم به آن ها اعطا کنند. اما این بازی تنها سرپوشی برای دیکتاتوری جناح راست است. و نقش سیاسی چنین حزبی بدتر و نفرت انگیز تر از حزب سیموننکو (با تمام معایبی که آن وجود دارد) خواهد بود.
برای چپ در اوکراین این دوره، هیچ وظیفه ای خطیر و حساس تر از سرنگونی الیگارش ها و ملی گرایان وجود ندارد، پایان دادن به جنگ شرم آور رژیم علیه مردم خودی در دنباس، و تقدیم تمام مناطق اوکراین به مردم، با فرصتی دمکراتیک برای حق تعیین سرنوشت. کسانی که اهداف و مقاصد دیگری دارند، خود را حتی چپ هم نمی توانند بنامند، چه رسد به سوسیالیست یا کمونیست. وظیفه امروز چپ، براساس تعریفی که از آن داریم، باید مبارزه با فاشیسم و دیکتاتوری جناح راست باشد که از طرف آمریکا حمایت می شوند. چپ باید از شورش مردم [سرزمین] خودش در برابر ظلم و ستم خودکامگان و مستبدان نئولیبرالـناسیونالیست حمایت کند.
آیا حزب کمونیست با این معیارها مطابقت دارد؟ در مورد رهبری حزب ـ قطعا نه. اما برای اعضای معمولی، پاسخ تقریباً مثبت است. شاید ممنوعیت رسمی این حزب، اثرات مثبتی بر حزب سیموننکو داشته باشد؟ به طور مثال ممکن است رهبران بورژوامآب در احزاب چپ ساختگی در چهارچوب استراتژی سیاسی دولت کیف حل شوند ـ یا مانند نخست وزیر سابق (Mykola Azarov) برای گذران دوران بازنشستگی به جایی راحت همچون اتریش بروند؟
ممنوعیت حزب بعضی چیزها را برای نخبگان سیاسی KPU که موقعیتشان برای آنها امکان خریدن کاخ و لیموزین فراهم میکرد، به امری غیرممکن تبدیل می کند. آیا حزب کمونیست به طور مخفیانه به بقای خود ادامه خواهد داد و خودرا از [شر] جاه طلبان خودخواه رها خواهد کرد؟ پاسخ این سؤال را در عمل خواهیم دید. ما، در این رابطه، برای نیروهای سالم حزبی آرزوی موفقیت می کنیم. حمایت رفیقانۀ تشکیلات ما همیشه در جانب شما خواهد بود.
توضیح مترجم:
1ـ به نظر من بهتر بود که ویکتور شاپینف دربارۀ «فرصتی دمکراتیک برای حق تعیین سرنوشت» و همچنین مفهوم «دیکتاتوری» بیشتر توضیح می داد تا مواضع او با مواضع بورژوازی ترانسـآتلانیک که البته دموکرات هم هستند، یکسان فهم نشود. این درست است که شاپینف به درستی به حمایت دولت آمریکا از فاشیست ها اشاره می کند؛ اما بهتر بود توضیح می داد که دموکراسی به هرصورت چهرۀ دیگری از فاشیسم است و ازآنجا که همین دموکرات ها هستند که فاشیست های اوکراین را حمایت میکنند؛ پس، فاشیسم نیز چهرۀ دیگری از دموکراسی است.
2ـ گرچه طبق نظر شاپیف این درست است که «وظیفه امروز چپ، ...، باید مبارزه با فاشیسم و دیکتاتوری جناح راست باشد که از طرف آمریکا حمایت می شوند» و گرچه مبارزهی ضدفاشیستی در حاکمیت فاشیسم می تواند بار و فضای سوسیالیستی هم داشته باشد؛ اما لحظه ای نباید فراموش کرد که این بار و فضا بدون سازمانیابی کمونیستی آگاهانۀ مردم کارگر و زحمتکش و بدون صف مستقل طبقۀ کارگر و کمونیست ها احتمال موفقیت چندانی ندارد.
منبع: سایت بوروتبا http://borotba.org/ban_on_the_communist_party-_a_step_towards_dictatorship._by_victor_shapinov.html
زبان اصلی: روسی
ترجمه از نسخه: انگلیسی
نوشته: ویکتور شاپینوف
ترجمه: پویان فرد
یادداشتها
تقاضای جنایتکاران از جنایتکاران برای دفاع از اسماعیل بخشی!!؟
حمیت، شرف و آزادگی کارگری بههمهی فعالین صدیق مبارزات کارگری حکم میکند که برعلیه نامهی خانم مینا احدی بهآنگلا مرکل و تقاضای کمک از او برای دفاع از اسماعیل بخشی عکسالعملی طبقاتی و انسانی نشان بدهند. اما بیش از دیگران، این وظیفهی طبقاتی اسماعیل بخشی است که برعلیه این نامه بهروشنترین وجه موضعگیری کند تا نیروی مبارزاتی کارگران و زحمتکشان در ایران بهابزاری برای تخریب زیرساختهای لازم برای زندگی و ابقای سرمایه تبدیل نشود.
ادامه مطلب...خاطرات یک دوست قسمت دوم
محیط میدان شوش مستعد کارهایی مثل دزدی، مواد مخدر (تازگیها هروئین هم پیدا شده بود) الکلیسم و خیلی نابهنجاریهای دیگر بود. اما کتابخوانی مسیر زندگی مرا عوض کرد. مادر بدون آنکه در حمایتش از کتاب خوانی من خللی پیدا شود تا سالها زندان و دربدریهایی که بهروزش آمد، همچنان حامی من ماند. البته همین خصلت حمایتگری را با شیوهی وجودی خودش بهمن هم آموخت!
ادامه مطلب...خاطرات یک دوست- قسمت یکم
دوست عزیزم!
تعجب نکن، در این مرحله از زندگی و این کم و کیفی که توانستم از زندگی بیاموزم، و درک روشن و یا حتی نیمهروشنی از آن داشته باشم، بیتعارف تو عزیز منی!
ادامه مطلب...ارعاب و خشونت محصول نظام سرمایهداری است
ما معتقدیم کسیکه دست بهخشونت میبرد، میترسد. کسانیکه در این دوره متوسل بهاسلحه میشوند نه تنها مشروعیتی ندارند، بلكه مخالف آزادی و رسیدن زحمتكشان بهحقوق خود [نیز] هستند. تفنگ در دستان سركوبگران است و زحمتكشان سلاحشان در كارهای جمعی و بهطور مشخص اعتصاب و کارهای مدنی است.
ادامه مطلب...
درباره مبارزات کارگران هفتتپه پیش از این همه ما از لنین یاد گرفتیم که مبارزات کارگری در سه مرحلهی آگاهی تکوین و انکشاف مییابد:
[پیشنهادی] بهرضا رخشان:
* مبارزات کارگری در ایران:
- «شوراگراییِ» خردهبورژوایی و اسماعیل بخشی
- در مذمت قیام بیسر!
- هفتتپه، تاکتیکها و راستای طبقاتی
- تقاضای حکم اعدام برای «جرجیس»!؟
- «رژیمچنج» یا سرنگونی سوسیالیستی؟!
- هفتتپه و پاسخی دوستانه بهسؤال یک دوست
- «اتحادیه مستقل کارگران ایران» از تخیل تا شایعه
- هزارتوی تعیین دستمزد در آینه هزارتوی چپهای منفرد و «متشکل»
- شلاق در مقابله با نوزایی در جنبش کارگری
- زحمتکشان آذری زبان در بیراههی «ستم ملی»
- رضا رخشان ـ منتقدین او ـ یارانهها (قسمت دوم)
- رضا رخشان ـ منتقدین او ـ یارانهها (قسمت اول)
- در اندوه مرگ یک رفیق
- دفاع از جنبش مستقل کارگری
- اطلاعیه پایان همکاری با «اتحاد بینالمللی در حمایت از کارگران در ایران»
- امضا برعلیه «دولت»، اما با کمک حکومتیان ضد«دولت»!!
- توطئهی خانه «کارگر»؛ کارگر ایرانی افغانیتبار و سازمانیابی طبقاتی در ایران
- نه، خون کارگر افغانی بنفش نیست؟
- همچنان ایستاده ایم
- دربارهی امکانات، ملزومات و ضرورت تشکل طبقاتی کارگران
- من شارلی ابدو نیستم
- در اندوه از دست دادن رفیقی مبارز و ارزشمند
- دربارهی خطابیه رضا رخشان بهمعدنچیان دنباس
- قطع همکاری با سایت امید یا «تدارک کمونیستی»
- ایجاد حزب کمونیستی طبقهی کارگر یا التجا بهنهادهای حقوقبشری!؟
- تکذیبیه اسانلو و نجواهای یک متکبر گوشهنشین!
- ائتلافهای جدید، از طرفداران مجمع عمومی تا پیروان محجوب{*}
- دلم برای اسانلو میسوزد!
- اسانلو، گذر از سوءِ تفاهم، بهسوی «تفاهم»!
- نامهی سرگشاده بهدوستانم در اتحاد بینالمللی حمایت از کارگران
- «لیبر استارت»، «کنفرانس استانبول» و «هیستادروت»
- «لیبر استارت»، «سولیداریتیسنتر» و «اتحاد بینالمللی...»
- «جنبش» مجامع عمومی!! بورژوایی یا کارگری؟
- خودشیفتگی در مقابل حقیقت سخت زندگی
- فعالین کارگری، کجای این «جنبش» ایستادهاند؟
- چکامهی آینده یا مرثیه برای گذشته؟
- کندوکاوی در ماهیت «جنگ» و «کمیتهی ضدجنگ»
- کالبدشکافی یک پرخاش
- توطئهی احیای «خانهکارگر» را افشا کنیم
- کالبدشکافیِ یک فریب
- سندیکای شرکت واحد، رفرمیسم و انقلاب سوسیالیستی
* کتاب و داستان کوتاه:
- در دفاع از انقلاب اکتبر
- نظریه عمومی حقوق و مارکسیسم
- آ. کولنتای - اپوزیسیون کارگری
- آخرین آواز ققنوس
- اوضاعِ بوقلمونی و دبیرکل
- مجموعه مقالات در معرفی و دفاع از انقلاب کارگری در مجارستان 1919
- آغاز پرولترها
- آیا سایهها درست میاندیشند؟
- دادگاه عدل آشکار سرمایه
- نبرد رخساره
- آلاهو... چی فرمودین؟! (نمایشنامه در هفت پرده)
- اعتراض نیروی کار در اروپا
- یادی از دوستی و دوستان
- خندۀ اسب چوبی
- پرکاد کوچک
- راعش و «چشم انداز»های نوین در خاورسیاه!
- داستان کوتاه: قایق های رودخانه هودسون
- روبسپیر و انقلاب فرانسه
- موتسارت، پیش درآمدی بر انقلاب
- تاریخ کمون پاریس - لیسا گاره
- ژنرال عبدالکریم لاهیجی و روزشمار حمله اتمی به تهران
* کارگاه هنر و ادبیات کارگری
- روایتی از یک اعتصاب
- شاعر و انقلاب
- نام مرا تمام جهان میداند: کارگرم
- جغد شوم جنگ
- سرود پرولتاریا
- سرود پرچم سرخ
- به آنها که پس از ما به دنیا می آیند
- بافق (کاری از پویان و ناصر فرد)
- انقلابی سخت در دنیا به پا باید نمود
- اگر کوسه ها آدم بودند
- سوما - ترکیه
- پول - برتولت برشت
- سری با من به شام بیا
- کارل مارکس و شکسپیر
- اودسای خونین
* ترجمه:
- رفرمیستها هم اضمحلال را دریافتهاند
- آنتونیو نگری ـ امپراتوری / محدودیتهای نظری و عملی آتونومیستها
- آیا اشغال وال استریت کمونیسم است؟[*]
- اتحادیه ها و دیکتاتوری پرولتاریا
- امپراتوری پساانسانی سرمایهداری[1]
- انقلاب مداوم
- انگلس: نظریهپرداز انقلاب و نظریهپرداز جنگ
- بررسی نظریه انقلاب مداوم
- بوروتبا: انتخابات در برابر لوله تفنگ فاشیسم!
- بُرهههای تاریخیِ راهبر بهوضعیت کنونی: انقلاب جهانی یا تجدید آرایش سرمایه؟
- تاوان تاریخی [انقلابی روسیه]
- تروریسم بهاصطلاح نوین[!]
- جنبش شوراهای کارخانه در تورین
- جوانان و مردم فقیر قربانیان اصلی بحران در کشورهای ثروتمند
- دستان اوباما در اودسا به خون آغشته است!
- رهایی، دانش و سیاست از دیدگاه مارکس
- سرگذشت 8 زن در روند انقلاب روسیه
- سقوط MH17 توسط جنگنده های نیروی هوائی اوکراین
- سه تصویر از «رؤیای آمریکایی»
- سه مقاله دربارهی هنر، از تروتسکی
- سکوت را بشکنید! یک جنگ جهانی دیگر از دور دیده میشود!
- شاعر و انقلاب
- فساد در اتحادیههای کارگری کانادا
- فقر کودکان در بریتانیا
- قرائت گرامشی
- لایحه موسوم به«حق کار»، میخواهد کارگران را بهکشتن بدهد
- ماركس و خودرهایی
- ماركسیستها و مذهب ـ دیروز و امروز
- مانیفست برابری فرانسوا نوئل بابوف معروف بهگراکوس[1]
- مجموعه مقالات در معرفی و دفاع از انقلاب کارگری در مجارستان 1919
- مجموعه مقالات در معرفی و دفاع از انقلاب کارگری در مجارستان 1919
- ملاحظاتی درباره تاریخ انترناسیونال اول
- ممنوعیت حزب کمونیست: گامی به سوی دیکتاتوری
- نقش کثیف غرب در سوریه
- نگاهی روششناسانه بهمالتیتود [انبوه بسیارگونه]
- واپسین خواستهی جو هیل
- واپسین نامهی گراکوس بابوف بههمسر و فرزندانش بههمراه خلاصهای از زندگی او
- پناهندگی 438 سرباز اوکراینی به روسیه
- پیدایش حومه نشینان فقیر در آمریکا
- پیرامون رابطه خودسازمانیابی طبقه کارگر با حزب پیشگام
- کمون پاریس و قدرت کارگری
- گروه 20، تجارت و ثبات مالی
- یک نگاه سوسیالیستی بهسرزمینی زیر شلاق آپارتاید سرمایه