rss feed

03 بهمن 1395 | بازدید: 3357

جهان با سرعت به راست میتازد

نوشته شده توسط رضا رخشان

در دو سه ساله اخیر در سطح مناسبات جهانی شاهد رخدادهایی هستیم که بر خلاف حرکت سرمایه جهانی که مبتنی بر مولفه هایی نظیر جهانی شدن و تجارت جهانی و غیره است اینبار این حرکت از جنس دیگریست و در آن میتوان اتحاد طبقات مختلف همراه با منافع متضاد را ملاحظه کرد. 

این راست روی نه به سمت امپریالیسم سرمایه داری که نمود آن با جهانی شدن اقتصادو غیره است بلکه درین حرکت نوین، از یک سو شاهد رشد ناسیونالیسم ملی در این کشورها هستیم که اساس آن مخالفت با رشد سریع پناهجویان که معتقدند این رخداد میتواند کیان تاریخی ،فرهنگی این کشورها را به مخاطره اندازد و از سوی دیگر، طبقه کارگر هم علاوه بر مخالفت با جهانی شدن اقتصاد، مسئله پناهجویان را از جنبه شغلی برای خود زیان بار می داند. بطوریکه اگر این حرکت جدید را در عرصه مناسبات سرمایه داری در غرب دنبال کنیم یعنی از دوسال پیش بدین سو که احزاب راست افراطی در پارلمان اروپا اکثریت را بدست آوردند و همچنین نتیجه همه پرسی در بریتانیا که رای به خروج از اتحادیه اروپا را داد این اتحاد بین ناسیونالیسم رادیکال ملی با بخش مهمی از طبقه کارگر در آن به وضوح ملاحظه می گردد.هر چند این اشتراک مساعی با اهداف ومنافع مختلف و متضادی همراه بوده است.با این حال، ملی گریان بریتانیایی از سیاستهای مهاجرتی اتحادیه اروپا در خشم بودند و این سیاستها را زیان بار می دانستند .طبقه کارگر هم ازینکه فرصتهای شغلی در اختیار نیروی کار ارزان قیمت از کشورهای اروپای شرقی قرار می گیرد ناراحت بودند. وتداوم این شرایط را موجب بیکاری و فقر بیشتر برای خود می دانستند.با این همه ،اوج این پارادوکس در انتخابات ریاست جمهوری امریکا هم اتفاق افتاد. یعنی درین انتخابات هم ،میتوان اتحاد بین ملی گرایان با طبقه کارگررا دید .مخالفت با جهانی شدن، جلوگیری از ورود پناهجویان،کالای امریکایی ،نیروی کار آمریکایی ،مخالفت جدی با انتقال کارخانجات به خارج ازخاک امریکا ،بازهمین عناصر مشاهده میشود.

در هر صورت در تحلیل اوضاع سرمایه داری جهانی ،شرایط به وجود آمده نوعی ترمز محسوب میشود.شاید سوپرایز بعدی انتخابات فرانسه و پیروزی ماریا لوپن باشد. با این همه اتحاد ناسیونالیسم افراطی با طبقه کارگر در غرب ،پدیده بغرنجیست که به هر دلیلی که اتفاق افتاده باشد نشان دهنده ضعف و شکست جنبش چپ در جهان است.طبقه کارگر در چنان حالت ضعف و یاس و ناامیدی قرار گرفته است که این چنین ، به ناسیونالیستهای افراطی سرمایه دار دل بسته است. که واقعا تاسف بار است.اما در تحلیل کلی بنظر من اوضاع جدید ،بسمت بحرانها و تضادهای بیشتر در سطح جهان پیش میرود.

رضارخشان

2/11/1395

یادداشت‌ها

نامه‌ی سرگشاده‌ی دانشگاهیان هلند به‌رؤسای آموزش عالی

به‌مدیران تمامی مؤسسات آموزش عالی در هلند:

ما کارکنان، پژوهشگران و فارغ‌التحصیلان کالج‌ها، دانشگاه‌ها و مراکز تحقیقاتی سراسر هلند، این نامه‌ی سرگشاده را برای شما می‌نویسیم تا شما به‌رعایت موارد زیر فرابخوانیم:

الف) به‌رسمیت شناختن نسل‌کشی مداوم مردم فلسطین و پایبندی به‌مسئولیت اخلاقی ناشی از آن، [که چیزی جز] قطع رابطه با همه‌ی مؤسسات، پروژه‌ها و شرکت‌هایی است که به‌نوعی با این نسل‌کشی همکاری می‌کنند.

ب) تلاش برای پایان دادن به‌خشونت پلیس در محوطه‌های دانشگاهی هلند.

ادامه مطلب...

خاطرات یک دوست ـ قسمت چهل‌وپنجم

چند پاراگرافِ آخر از قسمت چهل‌وچهارم

وضعیت بیرون آمدن من هم با همین ترتیب بود.  اسمم را که صدا زدند به سمت در رفتم. در که باز شد گویی به مسیلی رانده شده باشم به سمت بالا سوق یافتم و با فاصله کمی بردوش این و آن قرار گرفتم . مردم شعار می دادند و بر زندانی سیاسی درود می فرستادند. و زندانیان نیز شعار می دادیم و به «خلق قهرمان» درود می فرستادیم. فاصله عرض میدان که چند ده قدمی بیش نبود به کندی می گذشت. وقتی از میان جمعیت قدم به قدم می گذشتیم با دست دادن بسیاری در نزدیکی خود مواجه می شدیم. مهر و عطوفتی در که پاداش قهری بود نسبت به دستگاهی که این بند را زاده بود داشتیم و اینک این بند گسسته بود.

ادامه مطلب...

خاطرات یک دوست ـ قسمت چهل‌وچهارم

 

چند پاراگرافِ آخر از قسمت چهل‌وسوم

در یک برنامه تلویزیونی طراحی شده (آنطور که در روزنامه های آن دوران ضبط است 342 نفر) را بطور نشسته در یک سالنی به نمایش گذاشتند. یکنفر بیانیه ای را از روی کاغذی (چنانکه بیاد می آورم منوچهر مقدم سلیمی)خواند و اعلام «برائت» از گذشته و «سپاس از مراحم مولوکانه» در بخشودگی «جرایم» و پیشینه شان را اشاره کرد و در پایان یک صدای ضبط شده ای بروی تصویر می آمد که گویا این عده دارند میگویند «سپاس آریا مهرا».

ادامه مطلب...

خاطرات یک دوست ـ قسمت چهل‌وسوم

چند پاراگرافِ آخر از قسمت چهلم‌ودوم

ساواک برای پائین نگهداشتن آمار زندانی ها ما را به زندان عادی فرستاده بود. صلیب سرخ از طرقی پیگیر شده بود. برای همین دوباره مارا بزندان عمومی (شماره یک) برگرداند. در بار دوم بازدید صلیب سرخ در بند شش زندان شماره یک قصر بودم.

ادامه مطلب...

خاطرات یک دوست ـ قسمت چهل‌ودوم

چند پاراگرافِ آخر از قسمت چهل و یکم

درزمان نسبتا طولانی که در این بند بودم چند بار رسولی سر بازجویی که گویا ریاست بر زندانیان و نظارت بر امور و کنش هایشان را به او سپرده بودند به بازدید از بندها آمد. همه را در راهرو به صف می کردند و او در برابر برخی می ایستاد و لوقوضی می گفت و تحدیدی می کرد. فضای آن روزها بشدت متاثر از کشتارها بود و عموما کسی با او بنرمی برخورد نمی نداشت.

ادامه مطلب...

* مبارزات کارگری در ایران:

* کتاب و داستان کوتاه:

* ترجمه:


* گروندریسه

کالاها همه پول گذرا هستند. پول، کالای ماندنی است. هر چه تقسیم کار بیشتر شود، فراوردۀ بی واسطه، خاصیت میانجی بودن خود را در مبادلات بیشتر از دست می دهد. ضرورت یک وسیلۀ عام برای مبادله، وسیله ای مستقل از تولیدات خاص منفرد، بیشتر احساس میشود. وجود پول مستلزم تصور جدائی ارزش چیزها از جوهر مادی آنهاست.

* دست نوشته های اقتصادی و فلسفی

اگر محصول کار به کارگر تعلق نداشته باشد، اگر این محصول چون نیروئی بیگانه در برابر او قد علم میکند، فقط از آن جهت است که به آدم دیگری غیر از کارگر تعلق دارد. اگر فعالیت کارگر مایه عذاب و شکنجۀ اوست، پس باید برای دیگری منبع لذت و شادمانی زندگی اش باشد. نه خدا، نه طبیعت، بلکه فقط خود آدمی است که میتواند این نیروی بیگانه بر آدمی باشد.

* سرمایه (کاپیتال)

بمحض آنکه ابزار از آلتی در دست انسان مبدل به جزئی از یک دستگاه مکانیکى، مبدل به جزئی از یک ماشین شد، مکانیزم محرک نیز شکل مستقلی یافت که از قید محدودیت‌های نیروی انسانی بکلى آزاد بود. و همین که چنین شد، یک تک ماشین، که تا اینجا مورد بررسى ما بوده است، به مرتبۀ جزئى از اجزای یک سیستم تولید ماشینى سقوط کرد.

top