rss feed

02 آبان 1396 | بازدید: 2554

از مبارزه با حراست (شورای اسلامی) در شرکت واحد تا حمایت ازشورای اسلامی

نوشته: همایون جابری

از 23 اردیبهشت 95 شورای اسلامی شرکت واحد تلگرامی را راه اندازی کرده با نام شورای شرکت واحد که در نگاه اول هر کسی می تواند تصور کند که در شرکت واحد در کنار فعالیتهای سندیکای یک شورا هم بوجود آمده است که می باید طرفداران نظریات شورائي این کاررا انجام داده باشند ولی با کمی دقت می توان فهمید که علیرضا محجوب و حسن صادقی چه خوابی برای تشکل کارگری شرکت واحد دیده اند

 

 

                                                              **************************************

                                                      آنکس که هوس سوختن ما می کرد - کاش بود از دور تماشا می کرد

اززمان بازگشایی مجدد سندیکای واحد در سال 84، شورای اسلامی شرکت واحد به روال معمول سعی کرده با برگزاری انتخابات در شرکت واحد حضور خود را تثبیت کند که در تمامی دوره های قبلی به شکست انجامید اما انتخابات 17 مهر نشان داد که مانند ضرب المثل معروف اختلاف بیانداز و حکومت کن چگونه شورای اسلامی توانست سیاستهای نیروهای امنیتی را به پيش ببرد و در کوتاه مدت خط انحرافی خود را به کرسی بنشاند

 

از 23 اردیبهشت 95 شورای اسلامی شرکت واحد تلگرامی را راه اندازی کرده با نام شورای شرکت واحد که در نگاه اول هر کسی می تواند تصور کند که در شرکت واحد در کنار فعالیتهای سندیکای یک شورا هم بوجود آمده است که می باید طرفداران نظریات شورائي این کاررا انجام داده باشند ولی با کمی دقت می توان فهمید که علیرضا محجوب و حسن صادقی چه خوابی برای تشکل کارگری شرکت واحد دیده اند

 

اغلب فعالین سندیکای شرکت واحد همانند من هنوز ماجرای حسن صادقی فر سر دسته خانه کارگری ها در  حمله به سندیکای خبازان در خیابان حسن آباد را که با اکبر عیوضی مسلح به بی سیم و عده ای دشنه بدست اقدام به حمله كردند را بخاطر دارند. " خانه کارگری ها ، پلیس امنیت و اطلاعات دست به حمله سازمان یافته با بلند گو و بوق کرنا و چوب و چماق و پنجه بوكس دست به حمله به ساختمان سنديكا زذنذ كه يك كارگر خباز به نام گودرزي میهمان آقای بید گری عضو دیگر سندیکایی کارگران خباز که نگهبان ساختمان سندیکا هم بودند كشته شد."
در همان زمان بود که اسماعیل حق پرست در مصاحبه با ایلنا اعلام کرد‌‏مطابق قوانين كشورمان ، سنديكا و فعاليت آن بعد از انقلاب غير قانوني بوده و مسوولان مربوطه در ابتداي انقلاب از اين تشكل به عنوان گروه مرتبط با ساواك ياد كرده اند. وي گفت‌‏ : از آنجايي كه اسناد و مدارك كافي براي رد سنديكا و غير قانوني بودن فعاليتش وجود دارد ‌‏, حمايت برخي وزارتخانه ها از فعاليت اعضاي آن و پرداختن به مباحثي مردود و فرعي به جاي رسيدگي به مشكلات حساس كارگران كشور ، سوال بر انگيز شده است . ". "

 

http://www.asre-nou.net/1384/day/8/m-sandika.html

 

شورای اسلامی کار شرکت واحد در چند سال گذشته زیرکانه فعالیتهای خود را نغییر داده تا بتواند سندیکای واحد را حذف کند که تا حدودی توانسته درگیری های فعالین سندیکا را که شاید علنی نبود ، علنی کند و دشمن بسیار شاد استاینکه شورا در این چند سال هیچ اخراجی را تایید نکرده است حتی افرادی را که در حین رانندگی تحت تاثیر مواد مخدر بوده اند و حمایت از مسکن راننگان را دنبال كرده است ، تا حدودی جای خودش را در کارگران بعنوان نهاد مستقل باز كرده است كه جای سوال باید باشد، چرا فعال سندیکای سوال نمی کند که چرا شورای اسلامی در دهها کارخانه ، معادن این کارها را نمی کنند که نمونه روشن آن ضرب و جرح کارگران هپکو و آذرآب اراک در چند هفته گذشه شواهد بسیار کوچک آن است

 
هفته گذشته دو درک در فعالین سندیکای برجسته شد. فعالین سندیکا با اطمینان از اینکه کاندیدشان آقای قره گوزلو برنده انتخاباتی است در انتخابات شرکت کردند و آقای رسول طالب مقدم کسی که خود از حراست می آید و در طول تمامی سالهای زندان و غیر هیچ گاه در کنار سندیکا نبود و شورای اسلامی با شناخت از او و فعالیت اش توانست با ناظر کردن ایشان در انتخابات به آن انتخاب فرمایشی مهر تایید بزند و دوستانی که این افراد را ناشایست می دا نستند با شرکت در محل انتخابات و گرفته شدن عکس اشان در آن محل ،عملا بعنوان کسانی شناخته شدند که کارگران را تشویق به شرکت در انتخابات می کردند. اما شق سوم این قضیه که اصل است را باید گفت که هر دو گروه بازیچه دست شورای اسلامی کار قرار گرفتند و هیچکدام حاضر نیستند عمل خودشان را نقد کنند

 

شرکت کنندگان كه در كانال شوراي اسلامي عكس انها امده است اینطور عمل خود را توضیح می دهند " ما نه در انتخابات شرکت کردیم و نه کسی را تشویق به شرکت کردیم اینکه ناظر" سندیکا واحد" اقای طالب مقدم باید به عنوان امین کارگران باشد و نه تنها نگذارد تخلفی صورت گیرد خود یک پای تخلف دیده شد از طرف کسانی که در محل انتخابات بودند، زیرا ایشان اول بجای بیطرفی با وجود حمایت مصرحه از آقای قره گوزلو کاندید مورد حمایت سندیکا که در سر صندوق مستقیم به همه ی حاضرین اعلام می کرد به قره گوزلو رای بدهید، چرا که در محل انتخابات که کسی تبلیغ نمی کند وبا اين حال در مرحله اول آقای قره گوزلو تنها 50 رای را کسب نمود ( 800 نفر یعنی بیش از 90 درصد کارکنان شرکت واحد در سامانه 6 در انتخابات شرکت کردند و کاندید سندیکا تنها 8 درصد رای آورد، نتیجه این انتخابات یرای شورای اسلامی یک دستاورد بود حتی بصورت نمادین و اشتباه سندیکا این شد که یا کاندید سندیکا همانند ناظرش بی اعتبار بود و یا سندیکا اعتبار سابق اش را ندارد و یا اینکه بخشی از فعالین سندیکا این نوع فعالیت فعالین جدید سندیکا را قبول دارند و در بهترین حالت نمایش شورای اسلامی که نام آنرا انتخابات گذاشته بودند را بایکوت کردند) پس وقتی مسئول وزارت کار از آقای طالب مقدم خواست تا با رضایت او 3 رای به یکی از کاندیداها بدهند تا قائله انتخابات را تمام کنند، طالب مقدم از مسئول اداره کار به این شرط قبول می کند که 154 رای به قره گوزلو بدهند تا ایشان هم بتواند در شورا به عنوان نماینده باشد . این امر باعث شد به دلیل قبول نکردن اداره کار انتخابات به دور دوم بيفتد

 

در دور دوم طالب مقدم بیش از 2 ساعت از رای گیری ممانعت به عمل آورد و در انتها بازهم به صورت متقابلانه یا به کارگران اعلام می کرد رای باطل بدهند و یا تک رای به قره گوزلوی سندیکایی بدهند . آنقدر وجاهت او زیر سوال است که با حضور بیش از 90 درصد مشارکت ،که حدود 15 درصد رای باطله بود ، حدود40نفر به قره گوزلو رای دادند 10 رای کمتر از دور اول . در آخر وقتی کاندیدا ها مثل دور قبل دیدند یکی از کاندیداها که باعث می شود كه انتخابات به تعویق بیفتد ، درخواست کردند 4 رای به نفر اخر بدهند ، که ابن امر به مانند دوره قبل كه باعث شد طالب مقدم از مسئولین اداره کاربخواهد تا بیش از 150 رای به کاندید سندیکا بدهند ،تا 4 قطعه رای را قبول کند، در ساعت 12 شب روز انتخابات بود و وقتی کاندید ها این موضوع را دیدند شروع کردند به بد و بیراه گفتن به سندیکا و شخص طالب مقدم وقتی بد و بیراه گفتن های کاندیدا را مبتی برتخلف این شخص به اصطلاح سندیکایی ديده شد ، در حضور مدیران که منتظر حصول نتیجه بودند و به برخورد میان فعالین سندیکا کشیده شد.

 
با وجود دستاوردهای بسیار سندیکا در مقاطعی اشتباهاتی هم داشته است و حتما می توان اشتباه مقطعی را اگاهانه و با حمایت خود کارگران درست کرد و نهاد صنفی را به مسیر دوباره انداخت مگر اینکه بنیان گزاران این نهاد کمر به از بین بردن این نهاد بسته باشند. که در این دوره اخير با معرفي چنين افرادي به عنوان نماينده سنديكا اینطور بنظر می رسد . باید بسیار حساس بود، اینکه پیشرفت و پسرفت هر نهاد صنفی به عملکرد نمایندگان اش بستگی دارد خود یک اصل است که ما نباید تاثیر این امر مهم را نادیده بگیریم، در این شکی نیست از زمان آمدن رسواکارانه آقای اسانلو به خارج، کسی که برای بسیاری قهرمان ملی بود و تاریخ نشان داد که اطلاعیه سندیکا چرا درست بود و روح جمعی سندیکا می دانست که اسانلو چقدر منفی است و می تواند ضربه زننده باشد و استفاده نیروهای امنیتی از اعمال ایشان و در ادامه اش کارهای بسیار ناشایست ایشان از تخریب سندیکا (از فرستادن فایل صوتی، نامه نگاری روزانه، تماس تلفنی و خریدن افراد از قول گرفتن پناهندگی تا فرستادن پول تا سایت و برنامه های روزانه ) تا گذران زندگی و ارتزاق از کمکهای نهادهای بوده است که زیر نظر نهادهای امنیتی غربی کنترل شده است، همان نهادهای که در حفظ نظام اسلامی تا به امروز از هیچ عمل رذیلانه ای کوتاهی نکرده اند. سیاست نهادهای که اسانلو از آنها کمک مالی می گیرد همیشه سرکوب نیروهای ملی و عدالتخواه بوده است، اسانلوئی که حتی تا یک هفته مانده به انتخابات اول روحانی در مصاحبه اش می گفت باید رفتارشان را دید و همان طوری که شیفته کروبی بود شیفته روحانی هم بود و امروز ساز سرنگونی و رادیکال نمایی اش تنها برای عشوه به یاران ترامپ است والا هیچ تفاوتی با گیلانی نژاد ندارد و اگر ولش کنیم تاریخ سندیکا را همانند او می نویسد
http://sfelezkar.com/wp-content/uploads/2017/07/%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE%DA%86%D9%87-%D8%B4%D8%B1%DA%A9%D8%AA-%D9%88%D8%A7%D8%AD%D8%AF-%D8%A8%D8%AF%D9%88%D9%86-%D8%A7%D8%B3%D9%86%D8%A7%D8%AF.pdf

 پس باید دید که چرا نیروهای امنیتی برای انشقاق بیشتر در سندیکای واحد فعالیتهای اسانلو را در جهت تخریب سندیکا استفاده می کنند.

 سندیکای واحد در تمام این سالها سعی کرد خودش را از همکاری با حراست دور نگه دارد اما در چند هفته گذشته با در آمدن اطلاعیه شورای اسلامی کار نگرانی از تغییری که پیش بینی می شد علنی شد، من در مقاله قبلی ام تا حدودی به آن اشاره کردم که زمانیکه حراستی سابق سخنگویی سندیکا در کنفرانس کیسک باشند می توان انتظار داشت که سندیکا کاندید هم برای انتخابات شورای اسلامی بدهد و شخص طالب مقدم زیر عنوان ناظر این عمل سندیکا را تایید کند.

 
http://www.ofros.com/maghale/jaberi_kssjk.pdf

 

دو راه حل را می توان در نظر گرفت یا اینکه سندیکا خود اعلام و اقدام به یک انتخابات در محیط کار کند که با شرایط موجود بنفع اش نمی باشد و یا اختلافات درونی سندیکا را دوستانه با همکاری دیگر نهادهای مستقل حل کند و فعالیت سندیکا را نباید با مسائل خارج هماهنگ کرد، اینکه در خارج توصیه می شود بر علیه همکاران خود نامه نگاری کنید نه تنها دشمن شاد کنی بلکه بیشتر به اختلافات دامن می زند. این نوع نامه نگاریها رقباي در گیر در سندیکا را به انطرف هل می دهد. در سیاست کارگری رسم این است نا حداکثر ممکن از مسائلی که به اختلافات دامن بزند دوری كنيم . حال سندیکا در کشوری فعالیت می کند که اولا باید مواظب ترفندهای نیروهای امنیتی باشد و در عین حال جواب گوی محافل راست کارگری هم باشد ، نیروهای که تا حدود زیادی از طرف نیروهای امنیتی کوک می شوند نیروهای که با شعارهای رادیکال هدفی جز نابودی جنبش کارگری ندارند. سندیکا واحد نمونه موفقیت آمیز یک نشکل مستقل کارگری است که بیش از 15 سال چراغ مبارزات را روشن نگه داشته است پس بیاییم دست در دست هم جلوی این فتنه دشمن را هم همانند سابق بگیریم.

 

 

همایون جابری

 

 

یادداشت‌ها

خاطرات یک دوست ـ قسمت بیست‌ودوم

دو پاراگرافِ آخر از قسمت بیستم‌‌ویکم

در این نیمه شب یازدهم شهریور کوچه نقاشهای خیابان لُرزاده در ازدحام بی نظیری از مردم انباشه بود. اکثراً لباس راحتی خانه دربر داشتند. همسایگان قسمت پائین کوچه به بالاتر آمده بودند. همه در جوّی از حیرت و تک توک در اعتراض بودند. مأمورین در جواب «اینا چکار کردن مگه؟» میگفتند «خرابکارند» میخواستن محله شما رو بفرستن رو هوا.

ادامه مطلب...

پرسشی از مقوله‌ی [مؤلفه در جنبش]

در باره سنت باید معنی «سیرت» و «طبیعت» جنبشهای مردمی یا همونطور که شما گفتی (جنبش های توده ای) را از دو منظر دید؛ اول «رویّه و روشِ» تاکنونی رویدادها یا همان جنبشها، دوم به معنی «وجه ضروری تغییر» یا دقیقتر «وجه لازمِ حرکت».

ادامه مطلب...

خاطرات یک دوست ـ قسمت بیستم‌ویکم

دو پاراگرافِ آخر از قسمت بیستم

بخصوص کار تیمی هدف تبلیغی برای حرکت های«توده ای» را نیز همیشه منظور نظر خودش داشت. معمولا برای تیم های نظامی امکان حضور هر دو عرصه کارچریکی و کار تبلیغی درمیان توده های کارگری و یا دانشجویی وجود نداشت. مسئله ای که بعنوان یک تناقض تکنیکی و تاکتیکی تا آخر بهمراه فعالیت های سیاسی مخفیانه برای چریک­های شهری م. ل. باقی ماند. این صرف نظر از گرایشات طبقاتی نهفته در اینگونه مبارزات است که جای خودش را دارد.

ادامه مطلب...

مهمانی تولد مامان سحر و جمع دوستان صابر و (نشریه غیررسمی «بولتن دانشجو»)

ـ ماهی جون بچه­ها رو که بهتون معرفی کردم؟

ـ آره صابر جون معرفیت کامل بود عزیزم، البته بعضی هاشون رو از قبل میشناختم.

ـ خانم دکتر جان؛ اجازه میدین مهمونی رو به نشست تبادل فکری تبدیل کنیم(خنده جمعی).

ـ صاحب خونه باید اجازه بده جونم، من خودم مهمونم. سحر جون ببین بچه ها چی میگن مادر.

ـ مادر جون برنامه را صابر گذاشته، من حرفی ندارم. فقط بشرط اینکه شما رو خسته نکنن.

ادامه مطلب...

خاطرات یک دوست ـ قسمت بیستم

دو پاراگرافِ آخر از قسمت نوزدهم

این چمدانها را در اتاقمان زیر تختخواب آهنی نسبتا بزرگی (که صندوخانه اتاقمان بود) قرار دادیم و روی تخت را بطریق رویه کشیدیم که حالتی طبیعی داشته باشد و زیر تخت دیده نشود. چمدانها را با مقدار زیادی ادوکلون که به دیواره هایش پاشیده بودن معطر کرده بودن بصورتی که در ظاهر میشد گفت جنس های کویتی(جنوبی) است که آنروزها مسافران برای فروش از آبادان میآوردند.

ادامه مطلب...

* مبارزات کارگری در ایران:

* کتاب و داستان کوتاه:

* ترجمه:


* گروندریسه

کالاها همه پول گذرا هستند. پول، کالای ماندنی است. هر چه تقسیم کار بیشتر شود، فراوردۀ بی واسطه، خاصیت میانجی بودن خود را در مبادلات بیشتر از دست می دهد. ضرورت یک وسیلۀ عام برای مبادله، وسیله ای مستقل از تولیدات خاص منفرد، بیشتر احساس میشود. وجود پول مستلزم تصور جدائی ارزش چیزها از جوهر مادی آنهاست.

* دست نوشته های اقتصادی و فلسفی

اگر محصول کار به کارگر تعلق نداشته باشد، اگر این محصول چون نیروئی بیگانه در برابر او قد علم میکند، فقط از آن جهت است که به آدم دیگری غیر از کارگر تعلق دارد. اگر فعالیت کارگر مایه عذاب و شکنجۀ اوست، پس باید برای دیگری منبع لذت و شادمانی زندگی اش باشد. نه خدا، نه طبیعت، بلکه فقط خود آدمی است که میتواند این نیروی بیگانه بر آدمی باشد.

* سرمایه (کاپیتال)

بمحض آنکه ابزار از آلتی در دست انسان مبدل به جزئی از یک دستگاه مکانیکى، مبدل به جزئی از یک ماشین شد، مکانیزم محرک نیز شکل مستقلی یافت که از قید محدودیت‌های نیروی انسانی بکلى آزاد بود. و همین که چنین شد، یک تک ماشین، که تا اینجا مورد بررسى ما بوده است، به مرتبۀ جزئى از اجزای یک سیستم تولید ماشینى سقوط کرد.

top