خطاب به نويسندگان تكذيبه اطلاعيه سنديكای هفت تپه و رسانههای دريافت كننده مطلب سنديكا
در تاريخ ١٨ بهمن مطلبي از طرف سنديكای هفت تپه انتشار يافت و متعاقب ان نوشتهای در کانال تلگرامی مجهول ألهويه با عنوان سنديكای هفت تپه، آن اطلاعيه را تكذيب كرد. ما امضا كنندگان اين نوشته از نويسندگان ان تلگرام مَی خواهیم تا در سطح عمومی نقد خودشان را به آن نوشته عنوان كنند تا سيه روی شود هر آنكه در او غش باشد.
ما وظيفه خود دانستيم تا با آن نوشته خواستار پايان دادن هرگونه خشونت و اقدام از كار انداختن وسائل شركت هفت تپه از طرف هر گروه و فردی شويم و سالها است كه طعم درگيریهای درونی را تحمل كردهايم.
ما كارگران شاغل و سنديكای در محيط كار هفت تپه، بهتر از هركسی خارج از محيط كار و بازنشستگان سابق در سنديكا میفهميدم كه از بين رفتن شركت هفت تپه خواست سرمايهداران است و تبديل كردن هفت تپه به شركت نفتی يعنی به تباهی كشيدن زندگی مردم شوش و حومه كه شصت سال سابقه كاری در هفت تپه را در كارنامه زندگی خود دارند.
متاسفانه اگر نويسندگان و مبارزان ما در داخل كشور با يك وزارت ارشاد روبرو هستند جنبش كارگری با يك وزارت ارشاد در درون خودش روبرو هست كه نياز به شعار و گنده گويی برای ادامه فعاليت شان را دارند و اگر كسی بر خلاف نظرات آقايان حرف بزند يا مهر اطلاعاتی و يا رفرميست به او میزنند.
بيهوده نيست كه جنبش اجتماعي ما دائم در حال در جا زدن هست و هركسي حرف حقيقت را بزند محكوم به خفه خون گرفتن میشود.
ما را سر ايستادن از فعاليت مان نيست و برای بهتر شدن زندگي مان مبارزه میكنيم و با اين حرفها عقب نشينی نمیكنيم حتی اگر انعكاس فريادمان را فقط خودمان بشنويم.
سخن آخر،در جنبش کارگری، ما با پدیدهای بنام مافیا روبرو نشده بودیم که خوشبختانه شدیم. کسانیکه که نگاه تحقیر آمیز نسبت به کارگر دارند فقط سرمایهدارها ودولتیان نیستند. خیلی ازین جماعت بااصطلاح فعال کارگری، نقش خود را تا آنجا بالا میبرند که برای کارگران نماینده انتخاب می کنند. بجای کارگر تصمیم میگیرند وبجای کارگر، بیانیههای سطحی وابکی هم صادر می کنند. آقای سایت آزادی بیان، لطفا از این جماعت مجهول هویه که نمیتوانند با هویت خودشان، ابراز وجود کنند، سئوال کن، آقایان، بخشی، کرامت پام وامیری، کی به عضویت سندیکا درآمدند گویا پای بساط و منقل، انتخابات مجمع عمومی دوم سندیکا، صورت گرفته است که همگان بیخبرند؟ در حقانیتشان همین یک نکته کافیست. مورد دیکه، جناب سایت آزادی بیان گوش کن، سندیکای کارگری، حزب سیاسی نیست. یک تشکل در محیط کار است که به استیفای حقوق کارگران، به طرق مختلف می پردازد. طبق اساسنامه سندیکای هفت تپه، در صورت بازنشستگی، عضویت در سندیکا کارگری، لغو میشود چونکه ارتباطش یا محیط کار از بین می رود. در حال حاضر، چهار تن از هیئت مدیره شاغلند و سه نفر هم بازنشسته شدهاند و دیگر در هیئت مدیره عضویت ندارند. مسئله سوم، با توجه به مسائل گفته شده، ما با صدای بلند اعلام می کنیم (حالا هر کسی می خواهد خود را به کری بزند مشکل مانیست) سندیکای هفت تپه، هیچگونه کانال تلگرامی و سایت در فضای مجازی ندارد. و هیچ مسئولیتی هم در قبال، آن سایت کذایی نخواهیم داشت و مطالب آنرا به رسمیت نمی شناسیم. کسانیکه در آن سایت به اعضای واقعی واکتیو سندیکا لجن پرا کنی میکنند، قطعا صدای یک تشکل کارگری نیست. همچنین امروز، یکی از رفقای مشترک همه ما، جناب اقای منوچهر نوروزی با اقای جلیل احمدی تماس گرفت و نظرش را درباره کانال تلگرامی مذبور و بیانیه هایش پرسوجو نمود او با قاطعیت از این کانال تلگرامی ابراز برائت جست. طبیعیست که اگر ایشان بصورت علنی این مسئله را تکذیب نمایند ما هم حرف خودمان را پس می گیریم. پس در نهایت، سه عضو از چهار عضو هیئت مدیره، هیچگونه ارتباط ویا کنترلی بر کانال مذبور ندارند. همچنین ما بسیار خوشحال خواهیم شد که برای تلطیف فضای غبار الود جنبش کارگری، تمامی این بحثها و نقدهها را از ابتدای سندیکا تا کنون، در یک فضای علنی و اشکاری مطرح نماییم. البته نه در پشت عناوین جعلی و خیالی، تا که رسوا شود هر که در اوغش باشد. تا ببینم حق با کیست؟ تا بقول رفقا، رادیکال از رفرمیست معلوم شود ما که قرار نیست بخاطر ارتباطات و حشر ونشر با جماعت ملی مذهبی در اندیمشک تاوان بدهیم و زندان برویم؟ اگر هم رفتیم اینقدر شرف داریم که به حساب جنبش کارگری نریزیم واز اعتبار وحقانیت این جنبش در بازیهای سیاسی خودمان که هیچ ربطی هم به طبقه کارگر ندارد، استفاده نکنیم. ما معتقدیم که فعالیت کارگری، نه بخاطر منافع شخصی، بلکه باید بخاطر دفاع از منافع طبقه کارگر صورت گیرد. درین راستا، دست هر انسان با شرفی که، دغدغه کارگری دارد را به گرمی رفاقت می فشاریم.
با آرزوی سربلندی واعتلای طبقه کارگر در جهان
فریدون نیکوفرد
رضا رخشان
1911/1396
یادداشتها
دنبالهی کوهپیمایی با نوهها و گپوگفت دربارهی «مؤلفه»[در جنبش]
این یک مقالهی تحلیلی نیست. نگاهی مادرانه است، برخاسته از درد و دغدغهی
پُر رنج شهریور و مهر 1401 تاکنون
*****
ـ خانوم دکتر این چیه، چقدر خوشمزه ست؟ یادمون بدین با چی درست کردین؟
ـ نوش بشه بهتون زری جون، موادش هویج و کدو و سیبزمینی رنده شده، تخم مرغ، نمک و فلفل و نون. البته برای شما جوونا خیارشور هم توی لقمههاتون گذاشتم.
ـ واا، چه راحت. پس منم میتونم درست کنم.
ـ زری جون مامان بزرگم یه آشپز بی نظیرِ توی خانواده و فامیله!
ادامه مطلب...خاطرات یک دوست ـ قسمت بیستودوم
دو پاراگرافِ آخر از قسمت بیستمویکم
در این نیمه شب یازدهم شهریور کوچه نقاشهای خیابان لُرزاده در ازدحام بی نظیری از مردم انباشه بود. اکثراً لباس راحتی خانه دربر داشتند. همسایگان قسمت پائین کوچه به بالاتر آمده بودند. همه در جوّی از حیرت و تک توک در اعتراض بودند. مأمورین در جواب «اینا چکار کردن مگه؟» میگفتند «خرابکارند» میخواستن محله شما رو بفرستن رو هوا.
ادامه مطلب...پرسشی از مقولهی [مؤلفه در جنبش]
در باره سنت باید معنی «سیرت» و «طبیعت» جنبشهای مردمی یا همونطور که شما گفتی (جنبش های توده ای) را از دو منظر دید؛ اول «رویّه و روشِ» تاکنونی رویدادها یا همان جنبشها، دوم به معنی «وجه ضروری تغییر» یا دقیقتر «وجه لازمِ حرکت».
ادامه مطلب...خاطرات یک دوست ـ قسمت بیستمویکم
دو پاراگرافِ آخر از قسمت بیستم
بخصوص کار تیمی هدف تبلیغی برای حرکت های«توده ای» را نیز همیشه منظور نظر خودش داشت. معمولا برای تیم های نظامی امکان حضور هر دو عرصه کارچریکی و کار تبلیغی درمیان توده های کارگری و یا دانشجویی وجود نداشت. مسئله ای که بعنوان یک تناقض تکنیکی و تاکتیکی تا آخر بهمراه فعالیت های سیاسی مخفیانه برای چریکهای شهری م. ل. باقی ماند. این صرف نظر از گرایشات طبقاتی نهفته در اینگونه مبارزات است که جای خودش را دارد.
ادامه مطلب...مهمانی تولد مامان سحر و جمع دوستان صابر و (نشریه غیررسمی «بولتن دانشجو»)
ـ ماهی جون بچهها رو که بهتون معرفی کردم؟
ـ آره صابر جون معرفیت کامل بود عزیزم، البته بعضی هاشون رو از قبل میشناختم.
ـ خانم دکتر جان؛ اجازه میدین مهمونی رو به نشست تبادل فکری تبدیل کنیم(خنده جمعی).
ـ صاحب خونه باید اجازه بده جونم، من خودم مهمونم. سحر جون ببین بچه ها چی میگن مادر.
ـ مادر جون برنامه را صابر گذاشته، من حرفی ندارم. فقط بشرط اینکه شما رو خسته نکنن.
ادامه مطلب...* مبارزات کارگری در ایران:
- فیل تنومند «گروه صنعتی کفش ملی»- قسمت دوم
- فیل تنومند «گروه صنعتی کفش ملی»
- بیانیه شماره دوم کمیته دفاع از کارگران اعتصابی
- تشکل مستقلِ محدود یا تشکل «گسترده»ی وابسته؟!
- این یک بیانیهی کارگری نیست!
- آیا کافکا بهایران هم میرود تا از هفتتپه بازدید کند !؟
- نامهای برای تو رفیق
- مبارزه طبقاتی و حداقل مزد
- ما و سوسیال دمکراسی- قسمت اول
- تجمع اول ماه می: بازخوانی مواضع
- از عصیان همگانی برعلیه گرانی تا قیام انقلابی برعلیه نظام سرمایهداری!؟
- ائتلاف مقدس
- وقتی سکه یک پول سیاه است!
- دو زمین [در امر مبارزهی طبقاتی]
- «شوراگراییِ» خردهبورژوایی و اسماعیل بخشی
- در مذمت قیام بیسر!
- هفتتپه، تاکتیکها و راستای طبقاتی
- تقاضای حکم اعدام برای «جرجیس»!؟
- سکۀ ضرب شدۀ فمنیسم
- نکاتی درباره اعتصاب معلمان
- تردستی و تاریخ، در نقد محمدرضا سوداگر و سید جواد طباطبایی
- دختران مصلوب خیابان انقلاب
- «رژیمچنج» یا سرنگونی سوسیالیستی؟!
- هفتتپه و پاسخی دوستانه بهسؤال یک دوست
- اتحادیه آزاد در هفتتپه چکار میکند؟
- دربارهی جنبش 96؛ سرنگونی یا انقلاب اجتماعی!؟
- دربارهی ماهیت و راهکارهای سیاسیـطبقاتی جنبش دیماه 96
- زلزلهی کرمانشاه، ستیز جناحها و جایگاه چپِ آکسیونیست!؟
- «اتحادیه مستقل کارگران ایران» از تخیل تا شایعه
- هزارتوی تعیین دستمزد در آینه هزارتوی چپهای منفرد و «متشکل»
- شلاق در مقابله با نوزایی در جنبش کارگری
- اعتماد کارگران رایگان بهدست نمیآید
- زحمتکشان آذری زبان در بیراههی «ستم ملی»
- رضا رخشان ـ منتقدین او ـ یارانهها (قسمت دوم)
- رضا رخشان ـ منتقدین او ـ یارانهها (قسمت اول)
- در اندوه مرگ یک رفیق
- دفاع از جنبش مستقل کارگری
- اطلاعیه پایان همکاری با «اتحاد بینالمللی در حمایت از کارگران در ایران»
- امضا برعلیه «دولت»، اما با کمک حکومتیان ضد«دولت»!!
- توطئهی خانه «کارگر»؛ کارگر ایرانی افغانیتبار و سازمانیابی طبقاتی در ایران
- تفاهم هستهای؛ جام زهر یا تحول استراتژیک
- نه، خون کارگر افغانی بنفش نیست؟
- تبریک بهبووورژواهای ناب ایرانی
- همچنان ایستاده ایم
- دربارهی امکانات، ملزومات و ضرورت تشکل طبقاتی کارگران
- من شارلی ابدو نیستم
- دربارهی خطابیه رضا رخشان بهمعدنچیان دنباس
- قطع همکاری با سایت امید یا «تدارک کمونیستی»
- ایجاد حزب کمونیستی طبقهی کارگر یا التجا بهنهادهای حقوقبشری!؟
- تکذیبیه اسانلو و نجواهای یک متکبر گوشهنشین!
- ائتلافهای جدید، از طرفداران مجمع عمومی تا پیروان محجوب{*}
- دلم برای اسانلو میسوزد!
- اسانلو، گذر از سوءِ تفاهم، بهسوی «تفاهم»!
- نامهی سرگشاده بهدوستانم در اتحاد بینالمللی حمایت از کارگران
- «لیبر استارت»، «کنفرانس استانبول» و «هیستادروت»
- «لیبر استارت»، «سولیداریتیسنتر» و «اتحاد بینالمللی...»
- «جنبش» مجامع عمومی!! بورژوایی یا کارگری؟
- خودشیفتگی در مقابل حقیقت سخت زندگی
- فعالین کارگری، کجای این «جنبش» ایستادهاند؟
- چکامهی آینده یا مرثیه برای گذشته؟
- کندوکاوی در ماهیت «جنگ» و «کمیتهی ضدجنگ»
- کالبدشکافی یک پرخاش
- توطئهی احیای «خانهکارگر» را افشا کنیم
- کالبدشکافیِ یک فریب
- سندیکای شرکت واحد، رفرمیسم و انقلاب سوسیالیستی
* کتاب و داستان کوتاه:
- نقد و بازخوانى آنچه بر من گذشت
- بازنویسی کاپیتال جلد سوم، ایرج اسکندری
- بازنویسی کاپیتال جلد دوم، ایرج اسکندری
- بازنویسی کاپیتال جلد اول، ایرج اسکندری
- کتاب سرمایهداری و نسلکشی ساختاری
- آگاهی طبقاتی-سوسیالیستی، تحزب انقلابی-کمونیستی و کسب پرولتاریایی قدرت...
- الفبای کمونیسم
- کتابِ پسنشینیِ انقلاب روسیه 24-1920
- در دفاع از انقلاب اکتبر
- نظریه عمومی حقوق و مارکسیسم
- آ. کولنتای - اپوزیسیون کارگری
- آخرین آواز ققنوس
- اوضاعِ بوقلمونی و دبیرکل
- مجموعه مقالات در معرفی و دفاع از انقلاب کارگری در مجارستان 1919
- آغاز پرولترها
- آیا سایهها درست میاندیشند؟
- دادگاه عدل آشکار سرمایه
- نبرد رخساره
- آلاهو... چی فرمودین؟! (نمایشنامه در هفت پرده)
- اعتراض نیروی کار در اروپا
- یادی از دوستی و دوستان
- خندۀ اسب چوبی
- پرکاد کوچک
- راعش و «چشم انداز»های نوین در خاورسیاه!
- داستان کوتاه: قایق های رودخانه هودسون
- روبسپیر و انقلاب فرانسه
- موتسارت، پیش درآمدی بر انقلاب
- تاریخ کمون پاریس - لیسا گاره
- ژنرال عبدالکریم لاهیجی و روزشمار حمله اتمی به تهران
* کارگاه هنر و ادبیات کارگری
- شاعر و انقلاب
- نام مرا تمام جهان میداند: کارگرم
- «فروشنده»ی اصغر فرهادی برعلیه «مرگ فروشنده»ی آرتور میلر
- سه مقاله دربارهی هنر، از تروتسکی
- و اما قصهگوی دروغپرداز!؟
- جغد شوم جنگ
- سرود پرولتاریا
- سرود پرچم سرخ
- به آنها که پس از ما به دنیا می آیند
- بافق (کاری از پویان و ناصر فرد)
- انقلابی سخت در دنیا به پا باید نمود
- اگر کوسه ها آدم بودند
- سوما - ترکیه
- پول - برتولت برشت
- سری با من به شام بیا
- کارل مارکس و شکسپیر
- اودسای خونین
* ترجمه:
- رفرمیستها هم اضمحلال را دریافتهاند
- .بررسی نظریه انقلاب مداوم
- آنتونیو نگری ـ امپراتوری / محدودیتهای نظری و عملی آتونومیستها
- آیا اشغال وال استریت کمونیسم است؟[*]
- اتحادیه ها و دیکتاتوری پرولتاریا
- اجلاس تغییرات اقلیمیِ گلاسکو
- اصلاحات اقتصادی چین و گشایش در چهلمین سال دستآوردهای گذشته و چالشهای پیشِرو
- امپراتوری پساانسانی سرمایهداری[1]
- انقلاب مداوم
- انگلس: نظریهپرداز انقلاب و نظریهپرداز جنگ
- بُرهههای تاریخیِ راهبر بهوضعیت کنونی: انقلاب جهانی یا تجدید آرایش سرمایه؟
- بوروتبا: انتخابات در برابر لوله تفنگ فاشیسم!
- پناهندگی 438 سرباز اوکراینی به روسیه
- پیدایش حومه نشینان فقیر در آمریکا
- پیرامون رابطه خودسازمانیابی طبقه کارگر با حزب پیشگام
- تأملات مقدماتی در مورد کروناویروس و پیآیندهای آن
- تاوان تاریخی [انقلابی روسیه]
- تروریسم بهاصطلاح نوین[!]
- جنبش شوراهای کارخانه در تورین
- جنبش مردم یا چرخهی «سازمانهای غیردولتی»
- جوانان و مردم فقیر قربانیان اصلی بحران در کشورهای ثروتمند
- دستان اوباما در اودسا به خون آغشته است!
- رهایی، دانش و سیاست از دیدگاه مارکس
- روسپیگری و روشهای مبارزه با آن
- سرگذشت 8 زن در روند انقلاب روسیه
- سقوط MH17 توسط جنگنده های نیروی هوائی اوکراین
- سکوت را بشکنید! یک جنگ جهانی دیگر از دور دیده میشود!
- سه تصویر از «رؤیای آمریکایی»
- سه مقاله دربارهی هنر، از تروتسکی
- شاعر و انقلاب
- فساد در اتحادیههای کارگری کانادا
- فقر کودکان در بریتانیا
- قرائت گرامشی
- کمون پاریس و قدرت کارگری
- گروه 20، تجارت و ثبات مالی
- لایحه موسوم به«حق کار»، میخواهد کارگران را بهکشتن بدهد
- ماركس و خودرهایی
- ماركسیستها و مذهب ـ دیروز و امروز
- مانیفست برابری فرانسوا نوئل بابوف معروف بهگراکوس[1]
- مجموعه مقالات در معرفی و دفاع از انقلاب کارگری در مجارستان 1919
- مجموعه مقالات در معرفی و دفاع از انقلاب کارگری در مجارستان 1919
- ملاحظاتی درباره تاریخ انترناسیونال اول
- ممنوعیت حزب کمونیست: گامی به سوی دیکتاتوری
- نقش کثیف غرب در سوریه
- نگاهی روششناسانه بهمالتیتود [انبوه بسیارگونه]
- واپسین خواستهی جو هیل
- واپسین نامهی گراکوس بابوف بههمسر و فرزندانش بههمراه خلاصهای از زندگی او
- ویروس کرونا و بحران سرمایه داری جهانی
- یک نگاه سوسیالیستی بهسرزمینی زیر شلاق آپارتاید سرمایه