[آیا] اعتراضات روبهرشد حمایت از فلسطین درحال تبدیل شدن بهجنبشی تودهای است؟
با افزایش تلفات و پخش تصاویر وحشتناک از کمپها و آمبولانسهای بمباران شدهی پناهجویان، نارضایتی تمامی اقشارِ ایالات متحده افزایش یافته است. پیش از این نظرسنجیها نشان میداد که حمایت بیقید و شرط دولت بایدن از اسرائیل در تأیید حمله بهغزه آنچنان که پیشبینی میشد بین مردم ایالت متحده محبوبیت ندارد. نظرسنجی جدید دانشگاه کوئینیپیاک که پنجشنبهی گذشته منتشر شد، نشان میدهد که روند این عدم محبوبیت درحال شدتیابی است...
[آیا] اعتراضات روبهرشد حمایت از فلسطین درحال تبدیل شدن
بهجنبشی تودهای است؟
نوشتهی: یاسین آل شیخ
ترجمه: پویان فرد
منبع: اینجا
دیروز معترضان حامی فلسطین راهپیمایی عظیم و تاریخیای در واشنگتن دیسی برگزار کردند، راهپیماییای که نقطهی اوج تظاهراتهایی بود که هفتهها خواستار برقراری آتشبس در غزه بوده است. شاید شاهد بزرگترین جنبش ضدجنگ در ایالات متحده از زمان حملهی آمریکا بهعراق باشیم.
در 20 اکتبر، هزاران معترض در خیابانهای شهر نیویورک راهپیمایی کردند و خواستار آتشبس فوری و پایان دادن بهخصومتها در غزه شدند. جرمی کوهان، مدیر اجرایی سوسیال دموکراتهای آمریکا (DSA) در شهر نیویورک که یک سازماندهندهی یهودی نیز هست، بهخبرنگاران گفت: «ما کاری را که برای برقراری صلح وعدالت ضروری است، انجام خواهیم داد». سومیه آواد یکی از اعضای برجستهی بخش فلسطینی سوسیال دموکراتهای آمریکا که نویسنده است، در شب راهپیمایی جملهی تقریباً مشابهی را گفت: «ما در اینجا ایستادهایم و باران میبارد و خیس شدهایم، اما دستان آنها بهخون آغشته است».
این احساس صدها هزار آمریکایی است که در هفتههای اخیر برای آتشبس بسیج شدهاند، بهاین دلیل که اسرائیل پس از حملهی وحشیانهی 7 اکتبرِ حماس بهبمباران لجامگسیختهی خود در غزه ادامه میدهد. تنها یک ماه پس از بحران جاری، با کشته شدن بیش از نه هزار فلسطینی در غزه که (اکثریت قریب بهاتفاق آنها غیرنظامی، و از جمله حدود چهار هزار هم کودک بودهاند)، و همچنین با افزایش فشارهای بینالمللی، ایالاتمتحده احتمالاً شاهد بزرگترین و همآهنگترین جنبش ضدجنگ از زمان تظاهرات علیه حملهی آمریکا بهعراق در سال 2003 خواهد بود.
یک هفتهی پیش فلسطینیهای نیویورک در مسیر و بر روی پل بروکلین راهپیمایی کردند، درحالی که تظاهرات در لسآنجلس و سانفرانسیسکو هزاران نفر را در دو هفتهی آخر اکتبر بهخود جلب کرد. هفتهی گذشته در آستین تگزاس صدها نفر اواخر تظاهرات کردند. دانشجویان دانشگاههای نیویورک و کالیفرنیا با وجود تلاش برای تحریک و سرکوب در محوطه دانشگاه که توسط سازمانهایی مانند لیگ ضد افترا سازماندهی شده بود، دانشگاه را ترک کردند. در ماه گذشته در شیکاگو، دهها هزار نفر از طریق یک رشته راهپیمایی در حمایت از فلسطینیها، قدرت خود را نشان دادند و خواستار آتشبس فوری و پایان دادن بهچندین دهه اشغال فلسطین شدند. هزاران جوان یهودی-آمریکایی در دو هفتهی گذشته دست بهاقدامات خیره کنندهای زدند، از جمله تحصن در کاپیتول هیل و اشغال ایستگاه گرند سنترال در نیویورک و ایستگاه سیام سنت در فیلادلفیا.
همهی این تلاشها در راهپیمایی ملی دیروز در واشنگتن برای یک فلسطین آزاد بهاوج خود رسید؛ راهپیماییای که بهعنوان بزرگترین تظاهرات در حمایت از فلسطین در تاریخ ایالات متحده مورد ستایش قرار میگیرد و سازماندهندگانش میگویند که با حضور 300 هزار معترض در این تظاهرات بهخود میبالند. این راهپیمایی تاریخی که توسط گروههای مختلف سازماندهی شده بود، موجب گردهمآیی دیگر سازمانها مانند سازماندهندگان کارگری، فعالان حقوق مدنی سیاه پوستان، یهودیهای ضدصهیونیسم، کهنه سربازان ضدجنگ و تازه فعالانی شد که با رویدادهایی مانند اعتراضات جورج فلوید در سال 2020 نیرومند شده بودند. گروههایی که این راهپیمایی تاریخی را سازمان دادند، عبارت بودند از: جنبش جوانان فلسطین، دانشجویان ملی برای عدالت در فلسطین، ائتلاف اکنون برای توقف جنگ و پایان دادن بهنژادپرستی ANSWER Coalition، مجمع مردمی People’s Forum و بسیاری از گروههای دیگر. فلسطینیهای شناخته شدهای مانند نوره عرکات و دکتر عمر سلیمان نظم بینالمللی را بهدلیل ناتوانیاش در جلوگیری از جنایات جاری در غزه محکوم کردند و از حامیان فلسطین خواستند تا با صدای خود خواستار تغییر وضعیت موجود شوند. در دیگر نقاط ایالات متحده، دهها هزار نفر راهپیماییهای همزمانی در شهرهایی مانند سانفرانسیسکو، شیکاگو، و پروو، یوتا برگزار کردند.
با افزایش تلفات و پخش تصاویر وحشتناک از کمپها و آمبولانسهای بمباران شدهی پناهجویان، نارضایتی تمامی اقشارِ ایالات متحده افزایش یافته است. پیش از این نظرسنجیها نشان میداد که حمایت بیقید و شرط دولت بایدن از اسرائیل در تأیید حمله بهغزه آنچنان که پیشبینی میشد بین مردم ایالت متحده محبوبیت ندارد. نظرسنجی جدید دانشگاه کوئینیپیاک که پنجشنبهی گذشته منتشر شد، نشان میدهد که روند این عدم محبوبیت درحال شدتیابی است، بهطوری که 49 درصد از دموکراتها از نحوهی رویکرد اسرائیل بهجنگ و 52 درصد از جوانان 18 تا 34 ساله از گروهبندیهای مختلف اجتماعی، از این روند ناراضیاند.
شکاف سنی افرادی که له و علیه فلسطین و اسرائیل هستند بهدو دلیل از گذشته بیشتر شده است؛ نخست بهدلیل تنشهای فزاینده در میان خود یهودیان و دیگری بهدلیل تغییرجهت گستردهی جوانان آمریکاییِ اسرائیلی و فلسطینی به سوی دیدگاههای چپ.
اکثریت آمریکاییها، از گونههای مختلف ترکیب جمعیتی و حزبی، خواهان این هستند که ایالات متحده بهکسانی که از حضور در غزه رنج میبرند، کمکهای بشردوستانه ارائه کند. درعینحال که فضای سیاسی در ایالات متحده گرفتار نئومککارتیسم است، درحال قطبی شدن هم هست: درحالیکه در کنگره فضای حمایت از اسرائیل حکمفرماست، اما احساسات مردم حتی اندکی هم با اینگونه سیاستها همخوانی ندارد و نزدیک نیست.
با وجود طرفداری کنگره از اسرائیل، اما تظاهرات و کمپین فشار برای آتشبس، و همچنین کمپین هیچ پولی برای قتلعام در غزه، توسط DSA راهاندازی شده است. تا همین الآن که درحال نوشتن این یادداشت هستم، 219 هزار نفر برای حمایت از این کمپین تماس گرفتهاند، و حتی اعضای حاشیهای را هم بهحرکت درآوردهاند. از زمانی که کوریبوش و رشیدهطلیب قطعنامهی «اکنون آتشبس» خود را معرفی کردند، افرادی مترقی و معتبری مانند آیانا پرسلی، گرگ کاسار و جمال بومن آن را امضا کردهاند. طلیب و بوش،در پیروی از الکساندریا اوکاسیو کورتز که عضو DSA است، پس از درخواست آتشبس در 9 اکتبر این قطعنامه را امضا کردند. در مجموع، تاکنون هیجده عضو کنگره قطعنامهی موسوم بهطلیب-بوش را امضا کردهاند. حضور این چهرهها در مجلس قانونگذاری فدرال، نسبت به 9 سال پیش (یعنی، زمان جنگ غزه در 2014) بهبود قابل توجهی در ساختار ایدئولوژیک فراکسیونهای دموکراتیک پارلمانی در کنگره ایجاد کرده است.
جنبش کنونی برای آتشبس چنان تیز و تند است که باعث حرکت بخشهای مختلفی از فراکسیونهای دموکرات پارلمانی در جهتهای متفاوتی شده است. سایر چهرههای کنگره، از جمله بتی مککولوم، نمایندهی مینهسوتا و ورونیکا اسکوبار، نمایندهی تگزاس، ضمن خودداری از امضای قطعنامهی طلیب-بوش، خواستار آتشبس شدهاند. در مقابل، نمایندگان مترقی کنگره از الیزابت وارن و اِد مارکی از ماساچوست تا جری نادلر از نیویورک، «وقفهی بشردوستانه» را پیشنهاد کردهاند که در راستای لفاظیها و جهتگیری کاخ سفید است. قابل ذکر است که برنی سندرز (سناتورِ ورمونت) علیرغم ابراز تأسف در از دست دادن جان بیگناهان در غزه و انتقاد از «جنگ لجامگسیختهی» اسرائیل، بهخواستهی گروه دوم (یعنی، «وقفهی بشردوستانه») پیوسته است.
جنبش روبهرشد آتشبس و فراتر از آن، جنبش برای آزادی فلسطین، برخی از سازماندهندگان قدیمی را بهمقایسه این جنبش با تظاهرات ضدجنگ (یعنی، علیه تهاجم آمریکا بهعراق) واداشته است. بسیاری از فعالان ضدجنگ و سوسیال دموکراتها، شاهد جنبش تودهای جدید و متنوعتری هستند که این بار درسها، تاکتیکها و استراتژیهای آموختهی خود را در جنبش کنونی بهکار میگیرند. روابط روبهرشدی میان سازمانهای یهودی و مسلمانِ مخالفِ رژیم اشغالگر اسرائیل و این رژیم آپارتاید وجود دارد، که پیشرفتی اساسی در راستای بهدست آوردن دموکراسی برای تمامی مردم بین رودِ اردن و دریای مدیترانه بهشمار میرود. و حتی با وجود اینکه ریاست جمهوری و سنا توسط حزب چپ میانه کنترل میشود، صدها هزار نفر، برخی از سازمان دهندگان کارکشته چپ ایالات متحده و برخی تازهکارها، در خیابانها بسیج شدهاند تا با فلسطین اعلام همبستگی کنند. سائوریسه گوان یکی از اعضای سوسیال دموکراتهای آمریکا شهر واشنگتن دیسی بهمن گفت:«ما درسهای خود را آموختهایم و قرار هم نیست بهاین دلیل که جریان وقایع تحت رهبری ریاست جمهوری دموکراتها پیش میرود، خود را از وقایع کنار بکشیم».
جنبش برای آتشبس و آزادی برای همهی کسانی که بین اردن و دریای مدیترانه زندگی میکنند با راهپیمایی ملی و گستردهی دیروز خاتمه نمییابد، بلکه قدرت رو بهرشد خود را در بین مردم بهنمایش میگذارد. مشارکت فلسطینیها و یهودیان و حمایت طبقه کارگر در سرتاسر جهان راه را بهسوی رهایی هدایت خواهد کرد.
دو سال پیش، طیِ بحران ماه می 2021، رشیده طلیب، نمایندهی دموکرات سوسیالیستها و فلسطینی-آمریکاییِ کنگره بهصحن مجلس نمایندگان آمد و با اردهای استوار اعلام کرد: «آزادی فلسطینیها بهمبارزه با ظلم و ستم تمام ستمدیدگان در سراسر جهان بستگی دارد. این نگرش نه تنها طی بحران سال2021 درست بود، بلکه در شرایط کنونی نیز حتی بیش از پیش نیز اهمیت است.
یادداشتها
خاطرات یک دوست ـ قسمت سیوپنجم
چند پاراگرافِ آخر از قسمت سیوچهارم
یکی از سرگرمیها آنروزهای سلول انفرادی در پس حوداث خونبار مقاومت «کتاب گویی» برای جمع هم بندیها بود. من داستان کوتاهی از ماکسیم گورکی را برای جمع تعریف(بازخوانی ذهنی) کردم که مورد استقبال و تحسین (شخصیتهای مطرح«چپ») قرار گرفت. در این قصه کوتاه نویسندهای(که بنظر خود ماکسیم است) با انقلابیای(که به مشخصات لنین) است بر میخورد. انقلابی نویسنده را مورد سئوالاتی قرار میدهد و او را بسوی نوعی خودکاوی و خودشناسی از جنس «خودآگاهی» اجتماعی سوق میدهد. گفتگو در فضایی اتفاق می افتد که نویسندهی داستان سرمست از موفقیتهای حرفهایش پس از نشر و استقبال اثریست که به تازهگی منتشر کرده میباشد.
ادامه مطلب...خاطرات یک دوست ـ قسمت سیوچهارم
چند پاراگرافِ آخر از قسمت سیوسوم
رئیس ساواک آمد و بهبازجو چیزهایی گفت، و او هم دستور فلک کردن مرا داد. این تجربهی تازهای بود از کتک خوردن. یک چوب بهطول بیش از یک متر و بهقطر حدود پنج سانت، از دو سرش یک طناب کتانی ضخیم گذرانده بودند. شبیه یک کمان، اما با آزادی بیش از طول طناب. دو پا را از مچ بین چوب و طناب میگذاشتند و چوب را میپیچاندند تا پا بین طناب و چوب صفت میشد. شکنجهشونده روی زمین بهپشت قرار داشت و چوبِ فلک در دست دو نفر بود که ایستاده بودند. کفِ پا آمادهی شلاق خوردن بود؛ و شلاق هم همان کابل برق چند لایه بود. تعدادی زدند، اما خیلی ادامه ندادند. چوب را شُل کردند و پاهای کبود و ورم کرده آزاد شد. اینجا دیگر مثل بازجوییهای اوین دستور «پاشو راه برو» در کار نبود. جالب اینکه چشمبند و دستبند دوباره بهکار گرفته شد. اینبار یک پابند هم بهپاها زدند. وسیلهای مثل دستبند، اما ضخیمتر و با زنجیری بلندتر، بهحدی که میتوانستی فقط قدمهای کوتاه برداری.
ادامه مطلب...خاطرات یک دوست ـ قسمت سیوسوم
چند پاراگرافِ آخر از قسمت سیودوم
ملاقات بههم خورد و تنها من توانستم بهمادرم در اندک فرصتی برسانم که چیزی نگوید. او که قبلها هم چندبار بازخواست شده بود، در پیگیریهای افسران زندان چیزی را بُروز نداده بود. من را هم بهوسیله معاون زندان و افسر مربوطه با تحدید، بازپرسی کردند و نتیجهای عایدشان نشد. ملاقات را قطع کردند. احمد م.ع. (برادر اسماعیل از اعدامیهای سیاهکل) که خودش هم در جریانات مسلحانه فعال و زندانی شده بود در جریان قرار گرفت. او مسئول مراجعه بهافسر نگهبان و حلوفصل موضوعات بند ما بود . وی بهاتفاق آقای حجری به«زیر هشت» رفتند و بهشدت بهرفتار افسر نگهبان اعتراض کردند و مورد بلعیدن چیزی از جانب مرا رد کرده بودند. با مداخلهی رئیس زندان و بهدستور او ملاقات غیرحضوری را دایر کرده و فقط یک دیده بوسی آخر را اجازه دادند. در داخل بند هم زمزمه اعتصاب و اعتراض پیش آمد که بهسرانجام نرسید. بهنظر میرسید همه چیز رفع و رجوع شده باشد. با توجه بهجوّ بند تعداد کمی از افراد در جریان جزئیات حادثه قرار گرفتند. این مورد توسط مسئول زیر هشت بند و آقای حجری مدیریت شد.
ادامه مطلب...خاطرات یک دوست ـ قسمت سیودوم
چند پاراگرافِ آخر از قسمت سیویکم
اولین تبعیدیها از هر دو زندان شماره چهار و سه همزمان فراخوانده شدند و بهزندان برازجان اعزام شدند. در زندان شماره سه قصر همهی زندانیان برای بدرقه بهراهرو آمدند و در دو طرف آن صف بستند. با ریتم «هو، هو، هوشی مین» (ضرب تب، تب، تب-تب تب) دست میزدند. افرادی که برای اعزام فراخوانده شده بودند، از انتهای صف بهسمت درِ بند (زیر هشت) حرکت میکردند و با تک تک افراد دست میدادند و روبوسی میکردند. برخی میگریستند و برخی یاران همرزمشان را در بغل گرفته، میفشردند. روحیه همه خیلی بالا بود و با پاسخ رفتاری و کلامی کسانیکه بهتبعبد برده میشدند، بهدرود میگفتند. شعارها از جمله اینچنین بود: «امید بهپیروزی آتی خلق قهرمان».
ادامه مطلب...خاطرات یک دوست ـ قسمت سیویکم
چند پاراگرافِ آخر از قسمت سیام
عبدالحسین، مهندس مکانیک و اهل لنگرود؛ مردی دانا و کم صحبت، اما طنزگو بود. او ازهمهی افراد این گروهِ محاکمه مسنتر بود. برادرش عبدالرضا بیشتر در سایه قرار داشت.
عباس، دانشجوی رشتهی دامپزشکی بود. او را از بیرون زندان میشناختم. زمانیکه عباس تحت تعقیب و فراری بود، مدتی با ما زندگی میکرد. رابطه ما از طرف او و من لو نرفته بود. خیلی کتک خورده بودم که ارتباطات و اطلاعاتم را بگویم. از ارتباطهای من، فریبرز و احمد با اسم مستعار گفته شده بودند. فریبرز هفتهی قبل از من دستگیر شده بود و احمد حدود سه سال بعد دستگیر شد.
سی سال بعد، از احترام و اعتبار اجتماعی عباس در ایلام و اصفهان باخبر شدم. من اینطور خبر شدم که «او که در زندان بهلحاظ روحی آسیب دیده بود.» شاید هم بهاین نتیجه رسیده بود که با مبارزهی مسلحانه و سیاسی خداحافظی کند.»
ادامه مطلب...* مبارزات کارگری در ایران:
- فیل تنومند «گروه صنعتی کفش ملی»- قسمت دوم
- فیل تنومند «گروه صنعتی کفش ملی»
- بیانیه شماره دوم کمیته دفاع از کارگران اعتصابی
- تشکل مستقلِ محدود یا تشکل «گسترده»ی وابسته؟!
- این یک بیانیهی کارگری نیست!
- آیا کافکا بهایران هم میرود تا از هفتتپه بازدید کند !؟
- نامهای برای تو رفیق
- مبارزه طبقاتی و حداقل مزد
- ما و سوسیال دمکراسی- قسمت اول
- تجمع اول ماه می: بازخوانی مواضع
- از عصیان همگانی برعلیه گرانی تا قیام انقلابی برعلیه نظام سرمایهداری!؟
- ائتلاف مقدس
- وقتی سکه یک پول سیاه است!
- دو زمین [در امر مبارزهی طبقاتی]
- «شوراگراییِ» خردهبورژوایی و اسماعیل بخشی
- در مذمت قیام بیسر!
- هفتتپه، تاکتیکها و راستای طبقاتی
- تقاضای حکم اعدام برای «جرجیس»!؟
- سکۀ ضرب شدۀ فمنیسم
- نکاتی درباره اعتصاب معلمان
- تردستی و تاریخ، در نقد محمدرضا سوداگر و سید جواد طباطبایی
- دختران مصلوب خیابان انقلاب
- «رژیمچنج» یا سرنگونی سوسیالیستی؟!
- هفتتپه و پاسخی دوستانه بهسؤال یک دوست
- اتحادیه آزاد در هفتتپه چکار میکند؟
- دربارهی جنبش 96؛ سرنگونی یا انقلاب اجتماعی!؟
- دربارهی ماهیت و راهکارهای سیاسیـطبقاتی جنبش دیماه 96
- زلزلهی کرمانشاه، ستیز جناحها و جایگاه چپِ آکسیونیست!؟
- «اتحادیه مستقل کارگران ایران» از تخیل تا شایعه
- هزارتوی تعیین دستمزد در آینه هزارتوی چپهای منفرد و «متشکل»
- شلاق در مقابله با نوزایی در جنبش کارگری
- اعتماد کارگران رایگان بهدست نمیآید
- زحمتکشان آذری زبان در بیراههی «ستم ملی»
- رضا رخشان ـ منتقدین او ـ یارانهها (قسمت دوم)
- رضا رخشان ـ منتقدین او ـ یارانهها (قسمت اول)
- در اندوه مرگ یک رفیق
- دفاع از جنبش مستقل کارگری
- اطلاعیه پایان همکاری با «اتحاد بینالمللی در حمایت از کارگران در ایران»
- امضا برعلیه «دولت»، اما با کمک حکومتیان ضد«دولت»!!
- توطئهی خانه «کارگر»؛ کارگر ایرانی افغانیتبار و سازمانیابی طبقاتی در ایران
- تفاهم هستهای؛ جام زهر یا تحول استراتژیک
- نه، خون کارگر افغانی بنفش نیست؟
- تبریک بهبووورژواهای ناب ایرانی
- همچنان ایستاده ایم
- دربارهی امکانات، ملزومات و ضرورت تشکل طبقاتی کارگران
- من شارلی ابدو نیستم
- دربارهی خطابیه رضا رخشان بهمعدنچیان دنباس
- قطع همکاری با سایت امید یا «تدارک کمونیستی»
- ایجاد حزب کمونیستی طبقهی کارگر یا التجا بهنهادهای حقوقبشری!؟
- تکذیبیه اسانلو و نجواهای یک متکبر گوشهنشین!
- ائتلافهای جدید، از طرفداران مجمع عمومی تا پیروان محجوب{*}
- دلم برای اسانلو میسوزد!
- اسانلو، گذر از سوءِ تفاهم، بهسوی «تفاهم»!
- نامهی سرگشاده بهدوستانم در اتحاد بینالمللی حمایت از کارگران
- «لیبر استارت»، «کنفرانس استانبول» و «هیستادروت»
- «لیبر استارت»، «سولیداریتیسنتر» و «اتحاد بینالمللی...»
- «جنبش» مجامع عمومی!! بورژوایی یا کارگری؟
- خودشیفتگی در مقابل حقیقت سخت زندگی
- فعالین کارگری، کجای این «جنبش» ایستادهاند؟
- چکامهی آینده یا مرثیه برای گذشته؟
- کندوکاوی در ماهیت «جنگ» و «کمیتهی ضدجنگ»
- کالبدشکافی یک پرخاش
- توطئهی احیای «خانهکارگر» را افشا کنیم
- کالبدشکافیِ یک فریب
- سندیکای شرکت واحد، رفرمیسم و انقلاب سوسیالیستی
* کتاب و داستان کوتاه:
- دولت پلیسیجهانی
- نقد و بازخوانى آنچه بر من گذشت
- بازنویسی کاپیتال جلد سوم، ایرج اسکندری
- بازنویسی کاپیتال جلد دوم، ایرج اسکندری
- بازنویسی کاپیتال جلد اول، ایرج اسکندری
- کتاب سرمایهداری و نسلکشی ساختاری
- آگاهی طبقاتی-سوسیالیستی، تحزب انقلابی-کمونیستی و کسب پرولتاریایی قدرت...
- الفبای کمونیسم
- کتابِ پسنشینیِ انقلاب روسیه 24-1920
- در دفاع از انقلاب اکتبر
- نظریه عمومی حقوق و مارکسیسم
- آ. کولنتای - اپوزیسیون کارگری
- آخرین آواز ققنوس
- اوضاعِ بوقلمونی و دبیرکل
- مجموعه مقالات در معرفی و دفاع از انقلاب کارگری در مجارستان 1919
- آغاز پرولترها
- آیا سایهها درست میاندیشند؟
- دادگاه عدل آشکار سرمایه
- نبرد رخساره
- آلاهو... چی فرمودین؟! (نمایشنامه در هفت پرده)
- اعتراض نیروی کار در اروپا
- یادی از دوستی و دوستان
- خندۀ اسب چوبی
- پرکاد کوچک
- راعش و «چشم انداز»های نوین در خاورسیاه!
- داستان کوتاه: قایق های رودخانه هودسون
- روبسپیر و انقلاب فرانسه
- موتسارت، پیش درآمدی بر انقلاب
- تاریخ کمون پاریس - لیسا گاره
- ژنرال عبدالکریم لاهیجی و روزشمار حمله اتمی به تهران
* کارگاه هنر و ادبیات کارگری
- شاعر و انقلاب
- نام مرا تمام جهان میداند: کارگرم
- «فروشنده»ی اصغر فرهادی برعلیه «مرگ فروشنده»ی آرتور میلر
- سه مقاله دربارهی هنر، از تروتسکی
- و اما قصهگوی دروغپرداز!؟
- جغد شوم جنگ
- سرود پرولتاریا
- سرود پرچم سرخ
- به آنها که پس از ما به دنیا می آیند
- بافق (کاری از پویان و ناصر فرد)
- انقلابی سخت در دنیا به پا باید نمود
- اگر کوسه ها آدم بودند
- سوما - ترکیه
- پول - برتولت برشت
- سری با من به شام بیا
- کارل مارکس و شکسپیر
- اودسای خونین
* ترجمه:
- رفرمیستها هم اضمحلال را دریافتهاند
- .بررسی نظریه انقلاب مداوم
- آنتونیو نگری ـ امپراتوری / محدودیتهای نظری و عملی آتونومیستها
- آیا اشغال وال استریت کمونیسم است؟[*]
- اتحادیه ها و دیکتاتوری پرولتاریا
- اجلاس تغییرات اقلیمیِ گلاسکو
- اصلاحات اقتصادی چین و گشایش در چهلمین سال دستآوردهای گذشته و چالشهای پیشِرو
- امپراتوری پساانسانی سرمایهداری[1]
- انقلاب مداوم
- انگلس: نظریهپرداز انقلاب و نظریهپرداز جنگ
- بُرهههای تاریخیِ راهبر بهوضعیت کنونی: انقلاب جهانی یا تجدید آرایش سرمایه؟
- بوروتبا: انتخابات در برابر لوله تفنگ فاشیسم!
- پناهندگی 438 سرباز اوکراینی به روسیه
- پیدایش حومه نشینان فقیر در آمریکا
- پیرامون رابطه خودسازمانیابی طبقه کارگر با حزب پیشگام
- تأملات مقدماتی در مورد کروناویروس و پیآیندهای آن
- تاوان تاریخی [انقلابی روسیه]
- تروریسم بهاصطلاح نوین[!]
- جنبش شوراهای کارخانه در تورین
- جنبش مردم یا چرخهی «سازمانهای غیردولتی»
- جوانان و مردم فقیر قربانیان اصلی بحران در کشورهای ثروتمند
- چرا امپریالیسم [همواره] بهنسلکشی باز میگردد؟
- دستان اوباما در اودسا به خون آغشته است!
- رهایی، دانش و سیاست از دیدگاه مارکس
- روسپیگری و روشهای مبارزه با آن
- سرگذشت 8 زن در روند انقلاب روسیه
- سقوط MH17 توسط جنگنده های نیروی هوائی اوکراین
- سکوت را بشکنید! یک جنگ جهانی دیگر از دور دیده میشود!
- سه تصویر از «رؤیای آمریکایی»
- سه مقاله دربارهی هنر، از تروتسکی
- شاعر و انقلاب
- فساد در اتحادیههای کارگری کانادا
- فقر کودکان در بریتانیا
- قرائت گرامشی
- کمون پاریس و قدرت کارگری
- گروه 20، تجارت و ثبات مالی
- لایحه موسوم به«حق کار»، میخواهد کارگران را بهکشتن بدهد
- ماركس و خودرهایی
- ماركسیستها و مذهب ـ دیروز و امروز
- مانیفست برابری فرانسوا نوئل بابوف معروف بهگراکوس[1]
- مجموعه مقالات در معرفی و دفاع از انقلاب کارگری در مجارستان 1919
- ملاحظاتی درباره تاریخ انترناسیونال اول
- ممنوعیت حزب کمونیست: گامی به سوی دیکتاتوری
- نقش کثیف غرب در سوریه
- نگاهی روششناسانه بهمالتیتود [انبوه بسیارگونه]
- واپسین خواستهی جو هیل
- واپسین نامهی گراکوس بابوف بههمسر و فرزندانش بههمراه خلاصهای از زندگی او
- ویروس کرونا و بحران سرمایه داری جهانی
- یک نگاه سوسیالیستی بهسرزمینی زیر شلاق آپارتاید سرمایه