rss feed

20 آبان 1402 | بازدید: 363

[آیا] اعتراضات روبه‌رشد حمایت از فلسطین درحال تبدیل شدن به‌جنبشی توده‌ای است؟

نوشته شده توسط یاسین آل شیخ-ترجمه: پویان فرد

با افزایش تلفات و پخش تصاویر وحشتناک از کمپ‌ها و آمبولانس‌های بمباران شده‌ی پناهجویان، نارضایتی تمامی اقشارِ ایالات متحده افزایش یافته است. پیش از این نظرسنجی‌ها نشان می‌داد که حمایت بی‌قید و شرط دولت بایدن از اسرائیل در تأیید حمله به‌غزه آن‌چنان که پیش‌بینی می‌شد بین مردم ایالت متحده محبوبیت ندارد. نظرسنجی جدید دانشگاه کوئینیپیاک که پنج‌شنبه‌ی گذشته منتشر شد، نشان می‌دهد که روند این عدم محبوبیت درحال شدت‌یابی است...

 

 [آیا] اعتراضات روبه‌رشد حمایت از فلسطین درحال تبدیل شدن

  به‌جنبشی توده‌ای است؟

 نوشته‌ی: یاسین آل شیخ

ترجمه: پویان فرد

منبع: اینجا

دیروز معترضان حامی فلسطین راهپیمایی عظیم و تاریخی‌ای در واشنگتن دی‌سی برگزار کردند، راهپیمایی‌ای که نقطه‌ی اوج تظاهرا‌ت‌هایی بود که هفته‌ها خواستار برقراری آتش‌بس در غزه بوده است. شاید شاهد بزرگ‌ترین جنبش ضدجنگ در ایالات‌ متحده از زمان حمله‌ی آمریکا به‌عراق باشیم.

در 20 اکتبر، هزاران معترض در خیابان‌های شهر نیویورک راهپیمایی کردند و خواستار آتش‌بس فوری و پایان دادن به‌خصومت‌ها در غزه شدند. جرمی کوهان، مدیر اجرایی سوسیال دموکرات‌های آمریکا (DSA) در شهر نیویورک که یک سازمان‌دهنده‌ی یهودی نیز هست، به‌خبرنگاران گفت: «ما کاری را که برای برقراری صلح وعدالت ضروری است، انجام خواهیم داد». سومیه آواد یکی از اعضای برجسته‌ی بخش فلسطینی سوسیال دموکرات‌های آمریکا که نویسنده است، در شب راهپیمایی جمله‌ی تقریباً مشابهی را گفت: «ما در این‌جا ایستاده‌ایم و باران می‌بارد و خیس شده‌ایم، اما دستان آن‌ها به‌خون آغشته است».

این احساس صدها هزار آمریکایی است که در هفته‌های اخیر برای آتش‌بس بسیج شده‌اند، به‌این دلیل که اسرائیل پس از حمله‌ی وحشیانه‌ی 7 اکتبرِ حماس به‌بمباران لجام‌گسیخته‌ی خود در غزه ادامه می‌دهد. تنها یک ماه پس از بحران جاری، با کشته شدن بیش از نه هزار فلسطینی در غزه که (اکثریت قریب به‌اتفاق آن‌ها غیرنظامی، و از جمله حدود چهار هزار هم کودک بوده‌اند)، و هم‌چنین با افزایش فشارهای بین‌المللی، ایالات‌متحده احتمالاً شاهد بزرگ‌ترین و هم‌آهنگ‌ترین جنبش ضدجنگ از زمان تظاهرات علیه‌ حمله‌ی آمریکا به‌عراق در سال 2003 خواهد بود.

یک هفته‌ی پیش فلسطینی‌های نیویورک در مسیر و بر روی پل بروکلین راهپیمایی کردند، درحالی که تظاهرات در لس‌آنجلس و سانفرانسیسکو هزاران نفر را در دو هفته‌ی آخر اکتبر به‌خود جلب کرد. هفته‌ی گذشته در آستین تگزاس صدها نفر اواخر تظاهرات کردند. دانشجویان دانشگاه‌های نیویورک و کالیفرنیا با وجود تلاش برای تحریک و سرکوب در محوطه دانشگاه که توسط سازمان‌هایی مانند لیگ ضد افترا سازماندهی شده بود، دانشگاه را ترک کردند. در ماه گذشته در شیکاگو، ده‌ها هزار نفر از طریق یک رشته راهپیمایی‌ در حمایت از فلسطینی‌ها، قدرت خود را نشان دادند و خواستار آتش‌بس فوری و پایان دادن به‌چندین دهه اشغال فلسطین شدند. هزاران جوان یهودی-آمریکایی در دو هفته‌ی گذشته دست به‌اقدامات خیره کننده‌ای زدند، از جمله تحصن در کاپیتول هیل و اشغال ایستگاه گرند سنترال در نیویورک و ایستگاه سی‌ام سنت در فیلادلفیا.

همه‌ی این‌ تلاش‌ها در راهپیمایی ملی دیروز در واشنگتن برای یک فلسطین آزاد به‌اوج خود رسید؛ راهپیمایی‌ای که به‌عنوان بزرگ‌ترین تظاهرات در حمایت از فلسطین در تاریخ ایالات متحده مورد ستایش قرار می‌گیرد و سازمان‌دهندگانش می‌گویند که با حضور 300 هزار معترض در این تظاهرات به‌خود می‌بالند. این راهپیمایی تاریخی که توسط گروه‌های مختلف سازماندهی شده بود، موجب گردهم‌آیی دیگر سازمان‌ها مانند سازمان‌دهندگان کارگری، فعالان حقوق مدنی سیاه‌ پوستان، یهودی‌های ضدصهیونیسم، کهنه سربازان ضدجنگ و تازه فعالانی شد که با رویدادهایی مانند اعتراضات جورج فلوید در سال 2020 نیرومند شده بودند. گروه‌هایی که این راهپیمایی تاریخی را سازمان دادند، عبارت بودند از: جنبش جوانان فلسطین، دانشجویان ملی برای عدالت در فلسطین، ائتلاف اکنون برای توقف جنگ و پایان دادن به‌نژادپرستی ANSWER Coalition، مجمع مردمی People’s Forum و بسیاری از گروه‌های دیگر. فلسطینی‌های شناخته شده‌ای مانند نوره عرکات و دکتر عمر سلیمان نظم بین‌المللی را به‌دلیل ناتوانی‌اش در جلوگیری از جنایات جاری در غزه محکوم کردند و از حامیان فلسطین خواستند تا با صدای خود خواستار تغییر وضعیت موجود شوند. در دیگر نقاط ایالات متحده، ده‌ها هزار نفر راهپیمایی‌های هم‌زمانی در شهرهایی مانند سانفرانسیسکو، شیکاگو، و پروو، یوتا برگزار کردند.

با افزایش تلفات و پخش تصاویر وحشتناک از کمپ‌ها و آمبولانس‌های بمباران شده‌ی پناهجویان، نارضایتی تمامی اقشارِ ایالات متحده افزایش یافته است. پیش از این نظرسنجی‌ها نشان می‌داد که حمایت بی‌قید و شرط دولت بایدن از اسرائیل در تأیید حمله به‌غزه آن‌چنان که پیش‌بینی می‌شد بین مردم ایالت متحده محبوبیت ندارد. نظرسنجی جدید دانشگاه کوئینیپیاک که پنج‌شنبه‌ی گذشته منتشر شد، نشان می‌دهد که روند این عدم محبوبیت درحال شدت‌یابی است، به‌طوری که 49 درصد از دموکرات‌ها از نحوه‌ی روی‌کرد اسرائیل به‌جنگ و 52 درصد از جوانان 18 تا 34 ساله از گروهبندی‌های مختلف اجتماعی، از این روند ناراضی‌اند.

شکاف سنی افرادی که له و علیه فلسطین و اسرائیل هستند به‌دو دلیل از گذشته بیش‌تر شده است؛ نخست به‌دلیل تنش‌های فزاینده در میان خود یهودیان و دیگری به‌دلیل تغییرجهت گسترده‌ی جوانان آمریکاییِ اسرائیلی و فلسطینی به‌ سوی دید‌گاه‌‌های چپ.

اکثریت آمریکایی‌ها، از گونه‌های مختلف ترکیب جمعیتی و حزبی، خواهان این‌ هستند که ایالات متحده به‌کسانی که از حضور در غزه رنج می‌برند، کمک‌های بشردوستانه ارائه کند. درعین‌حال ‌که فضای سیاسی در ایالات متحده گرفتار نئومک‌کارتیسم است، درحال قطبی شدن هم هست: درحالی‌که‌ در کنگره فضای حمایت از اسرائیل حکم‌فرماست، اما احساسات مردم حتی اندکی هم با این‌گونه سیاست‌ها هم‌خوانی ندارد و نزدیک نیست.

با وجود طرفداری کنگره از اسرائیل، اما تظاهرات و کمپین فشار برای آتش‌بس، و هم‌چنین کمپین هیچ پولی برای قتل‌عام در غزه، توسط DSA راه‌اندازی شده است. تا همین الآن که درحال نوشتن این یادداشت هستم، 219 هزار نفر برای حمایت از این کمپین تماس گرفته‌اند، و حتی اعضای حاشیه‌ای را هم به‌حرکت درآورده‌اند. از زمانی که کوری‌بوش و رشیده‌طلیب قطع‌نامه‌ی «اکنون آتش‌بس» خود را معرفی کردند، افرادی مترقی و معتبری مانند آیانا پرسلی، گرگ کاسار و جمال بومن آن را امضا کرده‌اند. طلیب و بوش،در پیروی از  الکساندریا اوکاسیو کورتز که عضو DSA است، پس از درخواست آتش‌بس در 9 اکتبر این قطع‌نامه را امضا کردند. در مجموع، تاکنون هیجده عضو کنگره قطع‌نامه‌ی موسوم به‌طلیب-بوش را امضا کرده‌اند. حضور این چهره‌ها در مجلس قانون‌گذاری فدرال، نسبت به 9 سال پیش (یعنی، زمان جنگ غزه در 2014) بهبود قابل توجهی در ساختار ایدئولوژیک فراکسیون‌های دموکراتیک پارلمانی در کنگره ایجاد کرده است.

جنبش کنونی برای آتش‌بس چنان تیز و تند است که باعث حرکت بخش‌های مختلفی از فراکسیون‌های دموکرات پارلمانی در جهت‌های متفاوتی شده است. سایر چهره‌های کنگره، از جمله بتی مک‌کولوم، نماینده‌ی مینه‌سوتا و ورونیکا اسکوبار، نماینده‌ی تگزاس، ضمن خودداری از امضای قطع‌نامه‌ی طلیب-بوش، خواستار آتش‌بس شده‌اند. در مقابل، نمایندگان مترقی کنگره از الیزابت وارن و اِد مارکی از ماساچوست تا جری نادلر از نیویورک، «وقفه‌ی بشردوستانه» را پیش‌نهاد کرده‌اند که در راستای لفاظی‌ها و جهت‌گیری کاخ سفید است. قابل ذکر است که برنی سندرز (سناتورِ ورمونت) علی‌رغم ابراز تأسف در از دست دادن جان بیگناهان در غزه و انتقاد از «جنگ لجام‌گسیخته‌ی» اسرائیل، به‌خواسته‌ی گروه دوم (یعنی، «وقفه‌ی بشردوستانه») پیوسته است.

جنبش روبه‌رشد آتش‌بس و فراتر از آن، جنبش برای آزادی فلسطین، برخی از سازمان‌دهندگان قدیمی را  به‌‌مقایسه‌ این جنبش با تظاهرات ضدجنگ (یعنی، علیه تهاجم آمریکا به‌عراق) واداشته است. بسیاری از فعالان ضدجنگ و سوسیال‌ دموکرات‌ها، شاهد جنبش توده‌ای جدید و متنوع‌تری هستند که این بار درس‌ها،  تاکتیک‌‌ها و استراتژی‌های آموخته‌ی خود را در جنبش کنونی به‌کار می‌گیرند. روابط روبه‌رشدی میان سازمان‌های یهودی و مسلمانِ مخالفِ رژیم اشغالگر اسرائیل و این رژیم آپارتاید وجود دارد، که پیشرفتی اساسی در راستای به‌دست آوردن دموکراسی برای تمامی مردم بین رودِ اردن و دریای مدیترانه به‌شمار می‌رود. و حتی با وجود این‌که ریاست جمهوری و سنا توسط حزب چپ میانه کنترل می‌شود، صدها هزار نفر، برخی از سازمان دهندگان کارکشته چپ ایالات متحده و برخی تازه‌کارها، در خیابان‌ها بسیج شده‌اند تا با فلسطین اعلام هم‌بستگی کنند. سائوریسه گوان ‌یکی از اعضای سوسیال دموکرات‌های آمریکا شهر واشنگتن دی‌سی به‌من گفت:«ما درس‌های خود را آموخته‌ایم و قرار هم نیست به‌این دلیل که جریان وقایع تحت رهبری ریاست ‌جمهوری دموکرات‌ها پیش می‌رود، خود را از  وقایع کنار بکشیم».

جنبش برای آتش‌بس و آزادی برای همه‌ی کسانی که بین اردن و دریای مدیترانه زندگی می‌کنند با راهپیمایی ملی و گسترده‌ی دیروز خاتمه نمی‌یابد، بلکه قدرت رو به‌رشد خود را در بین مردم به‌نمایش می‌گذارد. مشارکت فلسطینی‌ها و یهودیان و حمایت طبقه کارگر در سرتاسر جهان راه را به‌سوی رهایی هدایت خواهد کرد.

دو سال پیش، طیِ بحران ماه می 2021، رشیده طلیب، نماینده‌ی دموکرات سوسیالیست‌ها و فلسطینی-آمریکاییِ کنگره به‌صحن مجلس نمایندگان آمد و با ارده‌ای استوار اعلام کرد: «آزادی فلسطینی‌ها به‌مبارزه با ظلم و ستم تمام ستمدیدگان  در سراسر جهان بستگی دارد. این نگرش نه‌ تنها طی بحران سال2021 درست بود، بل‌که در شرایط  کنونی  نیز حتی بیش از پیش نیز اهمیت است.

 

You have no rights to post comments

یادداشت‌ها

خاطرات یک دوست ـ قسمت بیست‌ونهم

چند پاراگرافِ آخر از قسمت بیستم‌‌وهشتم

......

بیژن (هیرمن‌پور) با من مرتب وقت می‌گذاشت و برایم از تجارب و دانسته‌هایش با دقت و گسترده می‌گفت. این پیوند گرچه  بنا بر حادثه‌ی جدایی ما ازهم و انتقال من از قزل قلعه دیری نپائید، اما عمق تأثیرات او را می‌توانم به‌یاد بیاورم که در تشخیص‌های بعدی و انتخاب‌های آتی‌ام تعیین‌کننده بود. وقتی از مجاهدین و رجوی صحبت شد، او برایم از احساس عمومی در دانشکده حقوق نسبت به‌وی گفت: «در میان جمع دانشجویان شخصی مشکوک و غیرقابل اطمینان بود.» جز برخی از حداقل‌های ارتباطی، همه از او دوری می‌کردند. و این گویا نه تنها از تیپ شخصیت و منش‌های رفتاری نامتعارف او، بلکه از نگاهی نیز متأثر بود که «می‌یپنداشتند ساواکی است.»

ادامه مطلب...

خاطرات یک دوست ـ قسمت بیست‌وهشتم

                                                                     چند پاراگرافِ آخر از قسمت بیستم‌‌وهفتم

 .... من وسط نیمکت نشستم، بلافاصله رئیس بند که مرد کوتاه قد و تنومندی بود آمد و روبروی من نشست. تنه‌اش را به‌عقب تکیه داد دو دستش را به‌لبه نیمکت گرفت، جفت پای چکمه پوشش را بالا آورد و محکم به‌صورت من کوبید. بسیار سریع و خیلی غیرمترقبه این حرکت را کرد، سرم از پشت به‌میله‌های پنجره خورد و شکست و خون به‌داخل لباسم راه گرفت. در اثر ضربه مستقیم لگدْ ‌صورتم متورم و کبود شد، دهان و بینی‌ام به‌شدت خون افتاد. او بلافاصله بلند شد و تا من بخودم بیایم چند مشت محکم به‌سر و روی من کوبید و بلافاصله از داخل اطاقک بیرون رفت و زندانی پیاده شده را سوار کرد. زندانی این قیافه‌ی به‌سرعت تغییر یافته‌ی مرا با حیرت و وحشت غیرقابل کنترلی دید وخشم خود را با شعار دادن علیه ساواک اظهار کرد. و شروع کرد به‌فحش دادن به‌زندانبان. ماشین راه افتاد و به‌سرعت به‌زندان قزل قلعه رفت. مدتی مرا در حیاط بیرونی، روبروی دفتر ساقی رئیس زندان، نگه داشتند. بعد به‌اطاق ساقی بردند.

ادامه مطلب...

خاطرات یک دوست ـ قسمت بیست‌وهفتم

چند پاراگرافِ آخر از قسمت بیستم‌‌وششم

یک روز وسط‌های روز بود که نگهبان در اتاق را باز کرد و گفت حاظر باشید، بازدید داریم. دقایقی بعد همه‌ی سربازجوها به‌ترتیب سلسله‌مراتب وارد اتاق شدند. در آستانه‌ی در کنار هم ایستادند. سر دسته‌شان حسین‌زاده بود. عضدی و منوچهری و چندتای دیگر هم بودند. همه با سروضع (بزک کرده) کت‌وشلوار و کراوات و کفش‌های براق که روی کفپوش اتاق پا گذاشتند. با ورودشان قدم زدن بعضی‌ها که وسط اتاق راه می‌رفتند، متوقف شد. چند نفر از کسانی که نشته بودند، به‌سرعت و بقیه هم با تأخیر و اکراه بلند شدند و ایستادند. هیچ گفتگو و حالت و رفتاری حاکی از ادای احترام در بین نبود. نه کسی سلام کرد و نه خشنودی از این دیدار در بین بود

ادامه مطلب...

خاطرات یک دوست ـ قسمت بیست‌وششم

به‌هرحال، موقع بدرود بود. نگهبان آمد و مرا پس از وداع گرم با هم‌سلولی­ها از آن‌جا برد. اما محل زندان بعدی چند قدمیِ همین سلول­ها بود. جایی که به آن حیاط یک و حیاط دو می­گفتند و در دو طبقه و چهار اتاق بزرگ بود. من به حیاط یک اتاق یک برده شدم. فضایی چهل، پنجاه متری با بیش از سی زندانی بازداشتی که هنوز به دادگاه نرفته و حکم نگرفته بودند. اتاقی که از یک راهرو، درِ ورودی کاملا بسته‌ای داشت، و از یک طرف پنجره هایی داشت که به باغچه انبوهی ناظر و کاملاً محفوظ بود و با کرکره­های ثابت آهنی از فضای آزاد جدا می‌شد، که نور کمی را به داخل اجازه می‌داد و مانع دید مناسب ‌بیرون هم بود.

ادامه مطلب...

خاطرات یک دوست ـ قسمت بیست‌وپنجم

روزی یک سرباز یا مأمور جوانی با کیسه ای از لوازم اصلاح (ماشین و شانه و...) به سلول ها می رفت، به سلول ما که رسید، خواستم که سرم را از ته بتراشد. چند جای زخم در سرم، هنوز خوب نشده بود. همین زخم ها برای تراشیدن مو مشکل ایجاد می­ کرد.

ادامه مطلب...

* مبارزات کارگری در ایران:

* کتاب و داستان کوتاه:

* ترجمه:


* گروندریسه

کالاها همه پول گذرا هستند. پول، کالای ماندنی است. هر چه تقسیم کار بیشتر شود، فراوردۀ بی واسطه، خاصیت میانجی بودن خود را در مبادلات بیشتر از دست می دهد. ضرورت یک وسیلۀ عام برای مبادله، وسیله ای مستقل از تولیدات خاص منفرد، بیشتر احساس میشود. وجود پول مستلزم تصور جدائی ارزش چیزها از جوهر مادی آنهاست.

* دست نوشته های اقتصادی و فلسفی

اگر محصول کار به کارگر تعلق نداشته باشد، اگر این محصول چون نیروئی بیگانه در برابر او قد علم میکند، فقط از آن جهت است که به آدم دیگری غیر از کارگر تعلق دارد. اگر فعالیت کارگر مایه عذاب و شکنجۀ اوست، پس باید برای دیگری منبع لذت و شادمانی زندگی اش باشد. نه خدا، نه طبیعت، بلکه فقط خود آدمی است که میتواند این نیروی بیگانه بر آدمی باشد.

* سرمایه (کاپیتال)

بمحض آنکه ابزار از آلتی در دست انسان مبدل به جزئی از یک دستگاه مکانیکى، مبدل به جزئی از یک ماشین شد، مکانیزم محرک نیز شکل مستقلی یافت که از قید محدودیت‌های نیروی انسانی بکلى آزاد بود. و همین که چنین شد، یک تک ماشین، که تا اینجا مورد بررسى ما بوده است، به مرتبۀ جزئى از اجزای یک سیستم تولید ماشینى سقوط کرد.

top