دو نوشتهی مستند در مورد افزایش فقر و مبارزهی طبقاتی در آمریکا
دو نوشتهی مستند در مورد افزایش فقر و مبارزهی طبقاتی در آمریکا
بیش از یک ماه استکه اعتراضاتی ـگاه آرام و گاه همراه با شدتِ عملـ در ایالتهای مختلف آمریکا در جریان است. موضوع و مطالبهی اغلب این اعتراضات، عدالت قضایی برای غیرسفیدپوستان و در رابطه با رفتار خشونتبار پلیسهای عمدتاً سفیدپوست استکه بدنه و کلهی این دستگاه سرکوب را پُر کردهاند.
ترجمه: ناصر فرد
ویراستار: محسن لاهوتی
منابع: http://time.com/2943653/us-census-bureau-poverty/
http://stateofworkingamerica.org/great-recession/falling-income-rising-poverty/
مقدمهی ویراستار
بیش از یک ماه استکه اعتراضاتی ـگاه آرام و گاه همراه با شدتِ عملـ در ایالتهای مختلف آمریکا در جریان است. موضوع و مطالبهی اغلب این اعتراضات، عدالت قضایی برای غیرسفیدپوستان و در رابطه با رفتار خشونتبار پلیسهای عمدتاً سفیدپوست استکه بدنه و کلهی این دستگاه سرکوب را پُر کردهاند. همچنانکه نیروهای حاضر در دستگاه پلیس فقط سفیدپوستان نیستند، معترضان نیز فقط آفریقاییتبارهای آمریکایی یا فقط لاتیتیها نیستند و بخشی از سفیدپوستان نیز در این اعتراضات حضور دارند. صرفنظر از شکل بروز و پارهای از ایدئولوژیهای فیالحال حاکم براین اعتراضاتِ تقریباً سراسری، اما جانمایه و آن جوهرهای که این تودهی گسترده را بهاعتراض کشانده است، نمیتواند طبقاتی نباشد.
نحوهی شکلگیری و توسعهی بورژوازی در ایالات متحده، و بهویژه گسترهی سرکوب بینالمللی بههمراه پیچیدگی سرکوب داخلی در این نابترین شکل بروز سرمایه بهگونهای بوده است که مانع از انکشاف نهادهای صراحتاً و اساساً طبقاتی شده است. مقایسهی شکل بروز مبارزهی طبقاتی فیالحال موجود با شکل بروز مبارزهی کار برعلیه سرمایه در اواخر قرن 19، گذشته از تحلیل دقیق و جامع، اما از همین حقیقت حکایت میکند.
با همهی این احوال، اعتراضات چند ماه گذشته نشان از این دارد که مبارزهی طبقاتی در اثر شدتیابی فقر، در آمریکا نیز درحال گسترش است. یکی از دلایل ماجراجوییهای تازهی آمریکا (بهخصوص در خاورمیانه و اوکراین) همین گسترش مبارزهی طبقاتی در درون مرزهای این اَبَرسرمایهدار جهان است.
بههرروی، ترجمهی دو مقالهی کوتاه، اما مستند و معتبر زیر، گوشهای از گسترش فقر و نتیجتاً جانمایه اعتراضات اخیر را نشان میدهد. ترجمهی اینگونه مقالات یکی از ملزومات شناخت درستترِ جهان کنونی است؛ در در این راستا نیز باید کوشا بود.
1) افزایش تعداد فقرا در محلههای فقیرنشین
براساس گزارش ادارهی آمار ایالات متحدهی آمریکا محققان بهاین نتیجه رسیدهاند که بیشترین فشار زندگی در محلههای فقیرنشین [آمریکا] روی دوش خانوادهای با درآمد پایین است.
گزارش ادارهی آمار ایالات متحده آمریکا که حدود 5 ماه پیش منتشر شد، نشان میدهد که مردم ساکن محلههای فقیرنشین از سال 2000 تا 2010، 7,7 درصد فقیرتر شدهاند. آخرین آمار جمعآوری شده توسط «بررسی جامعه آمریکا» (ACS) در سال 2008 تا 2012 نشان میدهد که 1 نفر از هر 4 نفر سکنهی ایالات متحده در مناطقی با نرخ فقر حداقل 20٪ زندگی میکند.
این گزارش، (یعنی: تغییر درآمدها در سالهای 2000 تا 2010 در مناطقی با فقر متمرکز): اطلاعات جدید جمعآوری شده توسط «اداره آمار» را با دادههای سال 2000 مقایسه میکند تا تغییر درآمدها در سراسر کشور را بهدست بیاورد. برطبق آخرین محاسبات 30٪ از این جمعیت در منطقهی فقیرنشین کلمبیا و 14 ایالات دیگر زندگی میکنند ـ [این نشاندهندهی] افزایشی از تنها چهار ایالت و منطقهی کلمبیا در سال 2000 بهمیزان کنونی است. ایالاتی که [از سال 2000 تا کنون] بیشترین افزایش فقر را تجربه کردهاند، عبارتند از: تنسی، اورگان، آرکانزاس و کارولینای شمالی.
این یافتهها همچنین نشان میدهد داد که کل کشور، صرفنظر از نژاد[ها و اقوام مختلف]، از افزایش فقر تأثیر پذیرفته است. گرچه این گزارش نشان میدهد که اقلیتها و خانوادههای تحت سرپرستی مادران مجرد بیشتر در خطر زندگی فقیرانه بودهاند؛ با وجود این، نسبت سفیدپوستان ساکن مناطق فقیرنشین بیشترین افزایش را داشته است: از 11.3٪ در سال 2000 به 20.3٪ در سالهای 2008 تا 2012.
نویسنده این گزارش، ایِمِیهو بیشهو (Alemayehu Bishaw) که از کارکنان ادارهی آمار ـشعبهی فقرـ است، در بیانیهای میگوید نهادهای فدرال و دولت مرکزی با استفاده از این آمارها میتوانند بهافراد نیازمند کمک کنند. او گفت: «محققان دریافتهاند که زندگی در محلههای فقیرنشین فشار زیادی بهخانوادهای با درآمد پایین (مانند کسانیکه در مسکنهای نامناسب زندگی میکنند و آنهایی که فرصتهای شغلی کمتر دارند)» وارد میکند.
گزارش همچنان نشان میدهد که با وجود افزایش کلی فقر در سراسر کشور، فقر در همین مدت مشابه و در رابطه با ساکنینِ مناطق فقیرنشینِ غرب ویرجینیا و نیز آلاسکا، لوئیزیانا، ناحیه کلمبیا و هاوایی ـدر واقعـ کاهش 0.4 درصدی نیز داشته است.
2) سقوط درآمدها، افزایش فقر
بازار کار پایه و اساس درآمد برای اکثریت قریب بهاتفاق خانوادههاست. درآمد خانوادهها بهدلیل کسادیِ بازار کار (هم بهواسطهی از دست دادن شغل، و هم بهدلیل کاهش ساعت کار و دستمزد)، برای کسانی که هنوز اشتغال دارند، بهطور ناخوشایندی تحت تأثیر قرار گرفته است. نمودار زیر میانگین یا نمونهی درآمد خانواده را بهطورکلی و همچنین درآمد خانوارهای واجد شرایط کار را نشان میدهد. این نوع خانوارها شاهد کاهش درآمد بهمیزان 2700 دلار از سال 2007 تا 2009 بودند. علاوه براین، با توجه بهاینکه رکود اقتصادی یکی از بدترین چرخه اقتصادی را، از نظر ایجاد شغل، از سال 2000 تا 2007 دربر داشت، چیزی که این چرخه بهطور نمونهوار برای خانوارهای واجد شرایط کار بهارمغان آورد، حدود 5000 هزار دلار کاهش درآمد در 2009 نسبت بهسال 2000 بود.
ازآنجاکه اقلیتهای نژادی و قومی [همیشه] در اثر ضربات بحران [اقتصادی] بیش از حدِ میانگین و معمول شغلهای خودرا از دست میدهند، [از اینرو] کاهش درآمد آنها نیز بیش از سفیدپوستان بوده است. درآمد آمریکاییهای آفریقاییتبار بهویژه در دورهی رکود بزرگ (2008-2007) کاهش بسیار بالایی داشت.
رکود بزرگ (2008-2007) افزایش فقر قابل توجهی را شاهد بوده است. در سال 2009 یک نفر از هرهفت نفر، و یک کودک زیر 18 سال از هر پنج کودک در فقر زندگی میکردند. کودکان جوانتر بیشترین ضربه را در رکود اقتصادی دیدهاند، یعنی از هرچهار کودک زیر 6 سال یک کودک در فقر زندگی میکند.
صرف نظر از اینکه اقتصاد در حال رونق یا رکود باشد، احتمال زندگی در فقر برای خانوادههای در اقلیتهای نژادی و قومی بیشتر از کارگران غیراسپانیولی [و غیرلاتینی] است. با این حال، در رکود اقتصادی گذشته آنهایی که بهطور ویژهاش افزایش فقر را تجربه کردهاند، کارگران لاتینی [و آمریکاییهای آفریقاتیتبار] بودهاند. تقریباً یک نفر از هرچهار نفر لاتینی و آمریکاییهای آفریقاتیتبار در فقر زندگی میکنند.
یادداشتها
خاطرات یک دوست ـ قسمت سیوسوم
چند پاراگرافِ آخر از قسمت سیودوم
ملاقات بههم خورد و تنها من توانستم بهمادرم در اندک فرصتی برسانم که چیزی نگوید. او که قبلها هم چندبار بازخواست شده بود، در پیگیریهای افسران زندان چیزی را بُروز نداده بود. من را هم بهوسیله معاون زندان و افسر مربوطه با تحدید، بازپرسی کردند و نتیجهای عایدشان نشد. ملاقات را قطع کردند. احمد م.ع. (برادر اسماعیل از اعدامیهای سیاهکل) که خودش هم در جریانات مسلحانه فعال و زندانی شده بود در جریان قرار گرفت. او مسئول مراجعه بهافسر نگهبان و حلوفصل موضوعات بند ما بود . وی بهاتفاق آقای حجری به«زیر هشت» رفتند و بهشدت بهرفتار افسر نگهبان اعتراض کردند و مورد بلعیدن چیزی از جانب مرا رد کرده بودند. با مداخلهی رئیس زندان و بهدستور او ملاقات غیرحضوری را دایر کرده و فقط یک دیده بوسی آخر را اجازه دادند. در داخل بند هم زمزمه اعتصاب و اعتراض پیش آمد که بهسرانجام نرسید. بهنظر میرسید همه چیز رفع و رجوع شده باشد. با توجه بهجوّ بند تعداد کمی از افراد در جریان جزئیات حادثه قرار گرفتند. این مورد توسط مسئول زیر هشت بند و آقای حجری مدیریت شد.
ادامه مطلب...خاطرات یک دوست ـ قسمت سیودوم
چند پاراگرافِ آخر از قسمت سیویکم
اولین تبعیدیها از هر دو زندان شماره چهار و سه همزمان فراخوانده شدند و بهزندان برازجان اعزام شدند. در زندان شماره سه قصر همهی زندانیان برای بدرقه بهراهرو آمدند و در دو طرف آن صف بستند. با ریتم «هو، هو، هوشی مین» (ضرب تب، تب، تب-تب تب) دست میزدند. افرادی که برای اعزام فراخوانده شده بودند، از انتهای صف بهسمت درِ بند (زیر هشت) حرکت میکردند و با تک تک افراد دست میدادند و روبوسی میکردند. برخی میگریستند و برخی یاران همرزمشان را در بغل گرفته، میفشردند. روحیه همه خیلی بالا بود و با پاسخ رفتاری و کلامی کسانیکه بهتبعبد برده میشدند، بهدرود میگفتند. شعارها از جمله اینچنین بود: «امید بهپیروزی آتی خلق قهرمان».
ادامه مطلب...خاطرات یک دوست ـ قسمت سیویکم
چند پاراگرافِ آخر از قسمت سیام
عبدالحسین، مهندس مکانیک و اهل لنگرود؛ مردی دانا و کم صحبت، اما طنزگو بود. او ازهمهی افراد این گروهِ محاکمه مسنتر بود. برادرش عبدالرضا بیشتر در سایه قرار داشت.
عباس، دانشجوی رشتهی دامپزشکی بود. او را از بیرون زندان میشناختم. زمانیکه عباس تحت تعقیب و فراری بود، مدتی با ما زندگی میکرد. رابطه ما از طرف او و من لو نرفته بود. خیلی کتک خورده بودم که ارتباطات و اطلاعاتم را بگویم. از ارتباطهای من، فریبرز و احمد با اسم مستعار گفته شده بودند. فریبرز هفتهی قبل از من دستگیر شده بود و احمد حدود سه سال بعد دستگیر شد.
سی سال بعد، از احترام و اعتبار اجتماعی عباس در ایلام و اصفهان باخبر شدم. من اینطور خبر شدم که «او که در زندان بهلحاظ روحی آسیب دیده بود.» شاید هم بهاین نتیجه رسیده بود که با مبارزهی مسلحانه و سیاسی خداحافظی کند.»
ادامه مطلب...خاطرات یک دوست ـ قسمت سیام
چند پاراگرافِ آخر از قسمت بیستمونهم
البته غلام بعد از این مواجهه و توضیح خبری برایم شرح داد که لازم بوده اصل مسئله را با چند نفر درمیان میگذاشته و از این دو نفر برای تمایل بهمشارکت سئوال میکرده که حاضر بهفرار هستند؟ هر دو نپذیرفته بودند، اما عضو سلول یک (کسی که خبر را بهما میداد و علی را هم بهشهادت میگرفت) ضمن آرزوی موفقیت، قبول نکرده بود. ولی شخص سلول دیگر اساساً چنین اقدامی را ناموفق و بهشدت برعلیه جو زندان و در جهت تشدید سرکوب ساواک دیده بود. اما گویا غلام نتوانسته بود که مصلحتی با وی موافقت کند و ذهن او را از این ماجرا پَرت کند. مثلاً خودش را مجاب و موافق با ادله وی نشان دهد. شاید هم با وی بحث کرده بوده که من نمیدانم. در واقع، این رفیق ما حرکت را یک جوری «وِتو» کرده بود. اما موجبی برای کسی ایجاد نکرده بود. آن روز و آن شب همه جا را دو بار توسط مسئول بند بازدید کردند. مسئول نگهبان تذکر داد که درِ اتاقها(سلولها) اصلاً بسته نشود.
ادامه مطلب...خاطرات یک دوست ـ قسمت بیستونهم
چند پاراگرافِ آخر از قسمت بیستموهشتم
......
بیژن (هیرمنپور) با من مرتب وقت میگذاشت و برایم از تجارب و دانستههایش با دقت و گسترده میگفت. این پیوند گرچه بنا بر حادثهی جدایی ما ازهم و انتقال من از قزل قلعه دیری نپائید، اما عمق تأثیرات او را میتوانم بهیاد بیاورم که در تشخیصهای بعدی و انتخابهای آتیام تعیینکننده بود. وقتی از مجاهدین و رجوی صحبت شد، او برایم از احساس عمومی در دانشکده حقوق نسبت بهوی گفت: «در میان جمع دانشجویان شخصی مشکوک و غیرقابل اطمینان بود.» جز برخی از حداقلهای ارتباطی، همه از او دوری میکردند. و این گویا نه تنها از تیپ شخصیت و منشهای رفتاری نامتعارف او، بلکه از نگاهی نیز متأثر بود که «مییپنداشتند ساواکی است.»
ادامه مطلب...* مبارزات کارگری در ایران:
- فیل تنومند «گروه صنعتی کفش ملی»- قسمت دوم
- فیل تنومند «گروه صنعتی کفش ملی»
- بیانیه شماره دوم کمیته دفاع از کارگران اعتصابی
- تشکل مستقلِ محدود یا تشکل «گسترده»ی وابسته؟!
- این یک بیانیهی کارگری نیست!
- آیا کافکا بهایران هم میرود تا از هفتتپه بازدید کند !؟
- نامهای برای تو رفیق
- مبارزه طبقاتی و حداقل مزد
- ما و سوسیال دمکراسی- قسمت اول
- تجمع اول ماه می: بازخوانی مواضع
- از عصیان همگانی برعلیه گرانی تا قیام انقلابی برعلیه نظام سرمایهداری!؟
- ائتلاف مقدس
- وقتی سکه یک پول سیاه است!
- دو زمین [در امر مبارزهی طبقاتی]
- «شوراگراییِ» خردهبورژوایی و اسماعیل بخشی
- در مذمت قیام بیسر!
- هفتتپه، تاکتیکها و راستای طبقاتی
- تقاضای حکم اعدام برای «جرجیس»!؟
- سکۀ ضرب شدۀ فمنیسم
- نکاتی درباره اعتصاب معلمان
- تردستی و تاریخ، در نقد محمدرضا سوداگر و سید جواد طباطبایی
- دختران مصلوب خیابان انقلاب
- «رژیمچنج» یا سرنگونی سوسیالیستی؟!
- هفتتپه و پاسخی دوستانه بهسؤال یک دوست
- اتحادیه آزاد در هفتتپه چکار میکند؟
- دربارهی جنبش 96؛ سرنگونی یا انقلاب اجتماعی!؟
- دربارهی ماهیت و راهکارهای سیاسیـطبقاتی جنبش دیماه 96
- زلزلهی کرمانشاه، ستیز جناحها و جایگاه چپِ آکسیونیست!؟
- «اتحادیه مستقل کارگران ایران» از تخیل تا شایعه
- هزارتوی تعیین دستمزد در آینه هزارتوی چپهای منفرد و «متشکل»
- شلاق در مقابله با نوزایی در جنبش کارگری
- اعتماد کارگران رایگان بهدست نمیآید
- زحمتکشان آذری زبان در بیراههی «ستم ملی»
- رضا رخشان ـ منتقدین او ـ یارانهها (قسمت دوم)
- رضا رخشان ـ منتقدین او ـ یارانهها (قسمت اول)
- در اندوه مرگ یک رفیق
- دفاع از جنبش مستقل کارگری
- اطلاعیه پایان همکاری با «اتحاد بینالمللی در حمایت از کارگران در ایران»
- امضا برعلیه «دولت»، اما با کمک حکومتیان ضد«دولت»!!
- توطئهی خانه «کارگر»؛ کارگر ایرانی افغانیتبار و سازمانیابی طبقاتی در ایران
- تفاهم هستهای؛ جام زهر یا تحول استراتژیک
- نه، خون کارگر افغانی بنفش نیست؟
- تبریک بهبووورژواهای ناب ایرانی
- همچنان ایستاده ایم
- دربارهی امکانات، ملزومات و ضرورت تشکل طبقاتی کارگران
- من شارلی ابدو نیستم
- دربارهی خطابیه رضا رخشان بهمعدنچیان دنباس
- قطع همکاری با سایت امید یا «تدارک کمونیستی»
- ایجاد حزب کمونیستی طبقهی کارگر یا التجا بهنهادهای حقوقبشری!؟
- تکذیبیه اسانلو و نجواهای یک متکبر گوشهنشین!
- ائتلافهای جدید، از طرفداران مجمع عمومی تا پیروان محجوب{*}
- دلم برای اسانلو میسوزد!
- اسانلو، گذر از سوءِ تفاهم، بهسوی «تفاهم»!
- نامهی سرگشاده بهدوستانم در اتحاد بینالمللی حمایت از کارگران
- «لیبر استارت»، «کنفرانس استانبول» و «هیستادروت»
- «لیبر استارت»، «سولیداریتیسنتر» و «اتحاد بینالمللی...»
- «جنبش» مجامع عمومی!! بورژوایی یا کارگری؟
- خودشیفتگی در مقابل حقیقت سخت زندگی
- فعالین کارگری، کجای این «جنبش» ایستادهاند؟
- چکامهی آینده یا مرثیه برای گذشته؟
- کندوکاوی در ماهیت «جنگ» و «کمیتهی ضدجنگ»
- کالبدشکافی یک پرخاش
- توطئهی احیای «خانهکارگر» را افشا کنیم
- کالبدشکافیِ یک فریب
- سندیکای شرکت واحد، رفرمیسم و انقلاب سوسیالیستی
* کتاب و داستان کوتاه:
- دولت پلیسیجهانی
- نقد و بازخوانى آنچه بر من گذشت
- بازنویسی کاپیتال جلد سوم، ایرج اسکندری
- بازنویسی کاپیتال جلد دوم، ایرج اسکندری
- بازنویسی کاپیتال جلد اول، ایرج اسکندری
- کتاب سرمایهداری و نسلکشی ساختاری
- آگاهی طبقاتی-سوسیالیستی، تحزب انقلابی-کمونیستی و کسب پرولتاریایی قدرت...
- الفبای کمونیسم
- کتابِ پسنشینیِ انقلاب روسیه 24-1920
- در دفاع از انقلاب اکتبر
- نظریه عمومی حقوق و مارکسیسم
- آ. کولنتای - اپوزیسیون کارگری
- آخرین آواز ققنوس
- اوضاعِ بوقلمونی و دبیرکل
- مجموعه مقالات در معرفی و دفاع از انقلاب کارگری در مجارستان 1919
- آغاز پرولترها
- آیا سایهها درست میاندیشند؟
- دادگاه عدل آشکار سرمایه
- نبرد رخساره
- آلاهو... چی فرمودین؟! (نمایشنامه در هفت پرده)
- اعتراض نیروی کار در اروپا
- یادی از دوستی و دوستان
- خندۀ اسب چوبی
- پرکاد کوچک
- راعش و «چشم انداز»های نوین در خاورسیاه!
- داستان کوتاه: قایق های رودخانه هودسون
- روبسپیر و انقلاب فرانسه
- موتسارت، پیش درآمدی بر انقلاب
- تاریخ کمون پاریس - لیسا گاره
- ژنرال عبدالکریم لاهیجی و روزشمار حمله اتمی به تهران
* کارگاه هنر و ادبیات کارگری
- شاعر و انقلاب
- نام مرا تمام جهان میداند: کارگرم
- «فروشنده»ی اصغر فرهادی برعلیه «مرگ فروشنده»ی آرتور میلر
- سه مقاله دربارهی هنر، از تروتسکی
- و اما قصهگوی دروغپرداز!؟
- جغد شوم جنگ
- سرود پرولتاریا
- سرود پرچم سرخ
- به آنها که پس از ما به دنیا می آیند
- بافق (کاری از پویان و ناصر فرد)
- انقلابی سخت در دنیا به پا باید نمود
- اگر کوسه ها آدم بودند
- سوما - ترکیه
- پول - برتولت برشت
- سری با من به شام بیا
- کارل مارکس و شکسپیر
- اودسای خونین
* ترجمه:
- رفرمیستها هم اضمحلال را دریافتهاند
- .بررسی نظریه انقلاب مداوم
- آنتونیو نگری ـ امپراتوری / محدودیتهای نظری و عملی آتونومیستها
- آیا اشغال وال استریت کمونیسم است؟[*]
- اتحادیه ها و دیکتاتوری پرولتاریا
- اجلاس تغییرات اقلیمیِ گلاسکو
- اصلاحات اقتصادی چین و گشایش در چهلمین سال دستآوردهای گذشته و چالشهای پیشِرو
- امپراتوری پساانسانی سرمایهداری[1]
- انقلاب مداوم
- انگلس: نظریهپرداز انقلاب و نظریهپرداز جنگ
- بُرهههای تاریخیِ راهبر بهوضعیت کنونی: انقلاب جهانی یا تجدید آرایش سرمایه؟
- بوروتبا: انتخابات در برابر لوله تفنگ فاشیسم!
- پناهندگی 438 سرباز اوکراینی به روسیه
- پیدایش حومه نشینان فقیر در آمریکا
- پیرامون رابطه خودسازمانیابی طبقه کارگر با حزب پیشگام
- تأملات مقدماتی در مورد کروناویروس و پیآیندهای آن
- تاوان تاریخی [انقلابی روسیه]
- تروریسم بهاصطلاح نوین[!]
- جنبش شوراهای کارخانه در تورین
- جنبش مردم یا چرخهی «سازمانهای غیردولتی»
- جوانان و مردم فقیر قربانیان اصلی بحران در کشورهای ثروتمند
- چرا امپریالیسم [همواره] بهنسلکشی باز میگردد؟
- دستان اوباما در اودسا به خون آغشته است!
- رهایی، دانش و سیاست از دیدگاه مارکس
- روسپیگری و روشهای مبارزه با آن
- سرگذشت 8 زن در روند انقلاب روسیه
- سقوط MH17 توسط جنگنده های نیروی هوائی اوکراین
- سکوت را بشکنید! یک جنگ جهانی دیگر از دور دیده میشود!
- سه تصویر از «رؤیای آمریکایی»
- سه مقاله دربارهی هنر، از تروتسکی
- شاعر و انقلاب
- فساد در اتحادیههای کارگری کانادا
- فقر کودکان در بریتانیا
- قرائت گرامشی
- کمون پاریس و قدرت کارگری
- گروه 20، تجارت و ثبات مالی
- لایحه موسوم به«حق کار»، میخواهد کارگران را بهکشتن بدهد
- ماركس و خودرهایی
- ماركسیستها و مذهب ـ دیروز و امروز
- مانیفست برابری فرانسوا نوئل بابوف معروف بهگراکوس[1]
- مجموعه مقالات در معرفی و دفاع از انقلاب کارگری در مجارستان 1919
- ملاحظاتی درباره تاریخ انترناسیونال اول
- ممنوعیت حزب کمونیست: گامی به سوی دیکتاتوری
- نقش کثیف غرب در سوریه
- نگاهی روششناسانه بهمالتیتود [انبوه بسیارگونه]
- واپسین خواستهی جو هیل
- واپسین نامهی گراکوس بابوف بههمسر و فرزندانش بههمراه خلاصهای از زندگی او
- ویروس کرونا و بحران سرمایه داری جهانی
- یک نگاه سوسیالیستی بهسرزمینی زیر شلاق آپارتاید سرمایه