ادامهی مصاحبهی «ژورنال دانشجو» با مادر بزرگ
ـ چه کسانی در این خیزش شرکت کردند؟
ـ تا جاییکه همه شنیدیم و در خبرها هم آمد، جمعیتی نگران و سراسیمه (بین 40 تا 50 نفر) آمدند جلوی بیمارستان کسری برای پیجوییِ سلامتیِ ژینا امینی که از بازداشتگاه گشت ارشاد (واقع در خیابان وزرا) بهاینجا آورده شده بود. بعد هم منتشر شد که او در کُماست... خبر مرگ این دختر کُردِ اهل سقز از زمان خاکسپاریش سیل گستردهای از اعتراضات را در سراسر ایران بهوجود آورد. عکسهای ژینا از هنگامی که در کُما قرار داشت، خیلی تاثیرگذار بود.
ـ چه رویدادها و عوامل مشخصی باعث خیزش شد.
ـ خیزش نتیجهی فوران حجم عظیمی از فشارهای تلنبار شده است که در تمامی عرصهها زحمهایی بهآدمها و جامعه درکلیتش زده، و حالا بهواسطهی یک رویداد برانگیزاننده دهان باز کرده و بهصورت فریاد و اعتراض درآمده است.
ـ میخوام بپرسم که ماهیت خیزش (یا آنطور که بعضیها میگویند: جنبشِ) «زن، زندگی، آزادی» از کجا نشأت گرفته و چگونه برخاسته است؟
ـ خیزشهای اجتماعی عموماً برخاسته از تضاد منافعی است که بین لایههای پائین جامعه و رأس آن (یعنی، حاکمیت) روی میدهد. این تضاد منافع هم بهاِعمال قدرت در اشکال متعدد آن برمیگردد و هم ناشی از بهرهگیریهایی است که جنبهی اقتصادی دارند.
ـ بهنکتهی خوبی اشاره کردید، کدامیک از وجوه این خیزش اقتصادی بود؟
ـ همانطور که سرمایه در کلیتش (اعم از کوچک و بزرگ) همهی افرادی را که فاقد سرمایهاند بهنوعی استثمار میکند، سرمایههای بزرگتر هم سرمایههای کوچکتر را مورد بهرهکشی قرار میدهند. بهجز مسئلهی اساسی اجبار فروش نیرویکار برای کارگران و بهنوعی هم برای زحمتکشان، اَشکالی که سرمایههای بزرگ با حمایت دولت و (حتی خودِ دولتْ) جامعه را مورد بهرهکشیهای رانتی (یعنی، دزدیهای بهاصطلاح قانونی) قرار میدهد، گوناگون و متنوعاند. اشکال بهرهکشی در عامترین شکلش که تودههای وسیعی از جمعیت را مورد بهرهکشی قرار میدهند، از یک طرف عبارتند از: فروش مایحتاج روزانه (یعنی، توزیع کالا در شکل احتکاریاش)، خرید و فروش و املاک (اعم از مسکونی و غیرمسکونی)، بهرههای بانکی، مالیات و تصرفات مستقیم و غیرمستقیم در هرجاییکه انواع تبادلات (یعنی، همه و هرچیز) شکل کالایی بهخود گرفته است؛ و از طرف دیگر، بهرهگیری از انواع رانتهای اطلاعاتی، بوروکراتیک، مذهبی و مانند آنها را شامل میشود که در واقعیت همانند دستهایی عمل میکنند که بخشهای میانی و پایینی جامعه را بهطرف خانهخرابی سوق میدهند. بهطورکلی، مردم توسط نهادهای دیوانی حکومتی و همچنین نهادها و سرمایههای تحت حمایت دولت، بهاشکال گوناکون و بهاصطلاح قانونی (موجه و قابل دفاع بهلحاظ حقوقی) مورد بهرهکشی قرار میگیرند. علاوه براینها، وضعیت سیاسی و اجتماعی مجموعاً طوری ساختارپذیرفته که پذیرش و تبعیت از این سلسله اقداماتِ جابرانه نه تنها ناگزیر مینماید، بلکه عدم تمکین و پذیرش در این رابطه معنایی جز حذف اشخاص خاطی ندارد. مثلاً بانک باید بهرههای مختلف را بگیرد. این امری است که مردم چه بخواهند چه نخواهند، بهآنها تحمیل میشود.
ـ آیا این جنبش ترکیببندی طبقاتی دارد؟ اگر دارد، کدام طبقات درگیر آن هستند و خواستههایشان چیست؟
ـ جامعه در هر حرکت و کنشی دارای ترکیب طبقاتی است، حتی آنجاییکه بهظاهر چنین نمینماید. سودْ خصلت ذاتی تبادلات در مناسبات سرمایهداری هم در حذب ارزش اضافه و هم در کسب ارزش افزوده است که اولی در فروش نیرویکار و دومی در عرصههای مبادله مثل توزیع و معامله شکل میگیرد. هرفردی که در جامعه حضور دارد، حتی اگر در رابطه مستقیمِ تولید هم نباشد، حتماً در مناسبات توزیع حضور دارد؛ و ازآنجاکه مبنای توزیع را سود میسازد و احتکار در ایران امری عادی است، فرودستانی که در لایههای پائینتر قرار دارند، مورد ستم و بهرهکشی بیشتری قرار میگیرند؛ همینطور وقتی از خدمات اجتماعی (از قبیل آموزش، بهداشت، امکانات شهریـمدنی و مانند آن) استفاده میکنند، بهقسمت بیکیفیت و نازل آن باید «قناعت» کنند. اینها بهطور خودبهخود جنبهای طبقاتی هم دارند. دربارهی طبقهی کارگر باید گفت که بهرهکشیها و ستمهای دولتی و غیردولتی مضاعف هم عمل میکنند. ستم طبقاتی در لایههای کم درآمدِ غیرکارگر (و بهاصطلاح پایین طبقه متوسط)، در زمینهی میزانِ ناکافی حقوقها، تورمِ حکومتساختهی روزافزون، و توزیع نامساوی منابع و خدمات عمومی بهروشنی دیده میشود. بنابراین «فقر» در کلیت اجتماعیاش خاصهی مناسبات طبقاتی است که طبعاً در بُروز و وقوع اعتراضات در لایههای مختلف درجاتی از جوشش طبقاتی را شکل میدهد.
ـ مخالفت با حجاب اجباری چگونه مسئلهای است؟ آیا ماهیتی جنسیتی ویا فمینیستی دارد؟ وجه طبقاتی این آشکارترین خواستهی خیزش اخیر را چگونه توجیه و تفسیر میکنید؟
ـ مقوله حجاب یک الزام حکومتی در نظام سرمایهداری با وجه ایدئولوژیک (یعنی، سلطهی اجتماعی فرهنگِ) اسلامیـشیعی در ایران است. یعنی همانگونه که «حقوق» و کلیه دیگر قوانینْ تبیین دینی و کلاً شیعی دارند و مناسبات حاکم سرمایهدارانه را صیانت میکنند و بیپرده اظهار میشود که «قوانین شرعی» بر تارک هرگونه کارکردی از مناسبات بین آحاد اجتماعیْ حاکم و لازمالاجراست؛ رفتارهای عمومی نیز طبق همان تبیین دینی و ذات بوروژایی قالببندی و عرفیسازی شده و بهمقررات بدل شده است. در نتیجه وقتی حکم شرع بر این قرار میگیرد که حجاب نه تنها یک الزام دینی، بلکه اجباریِ اجتماعی است، این غلبهای حاکمانه و سلطهطلبانهی حکومتی است که ذاتاً سرمایهسالار و ماهیتاً دینمدار است، و زیر نفوذ دستهبندیهایی از روحانیون شیعی قرار دارد که میتوان بهعنوان تئوکرات از آنها نام برد. ضمناً لازم بهیادآوری است که حکومت اسلامی در رابطه با تبدیل «شرع» به«عُرفِ» جامعه بسیار بیشتر از آن چیزی هزینه میکند که اصطلاحاً «عمران» نامیده میشود. بههرروی، ازآنجاکه کارکرد نظام فکری شیعی از نوع و خوانش مسلطِ حاکم در ایرانْ صیانت از نظام سیاسیـاقتصادی سرمایهدارانهی حاکم است، و حجاب اجباری نیز بنا بهنفس اجباری بودنش یکی از ابزارهای سلطهی همین نظام محسوب میشود، و همچنین از آنجاکه تعریف اسلام از حقوق زن و مرد نه تنها یکسان نیست، بلکه زنها در بسیاری از موارد از حقوقی که مردان از آن برخودراند محرماند، و در موارد نه چندان ناچیزی هم حقوقشان نصف مردان است؛ از اینرو، در پاسخ بهسؤال شما باید بگویم این کاملاً درست است حجاب برای همهی زنها (از همهی طبقات و لایههای اجتماعی) اجباری است و عملاً دخالت در زندگی شخصی نیمی از ساکنین مملکت بهحساب میآید و مشخصاً ستم اجتماعیِ همگانی است، اما همین ستم همگانی در رابطه با آن زنهایی که سرکوب اقتصادی و طبقاتی را نیز متحمل میشوند، بهمراتب دردناکتر و خفقانآورتر است. نتیجه اینکه حجاب اجباری بنا بهذات سرمایهدارانهی حکومت اسلامی یکی از اشکال سرکوبِ اجتماعی سرمایهدارانه است که در مقایسه با نفسِ سرکوبگرانهی خرید نیرویکار و بیرون کشیدن ارزش اضافی از آن فرعی بهحساب میآید. زیرا خرید نیرویکار و بیرون کشیدن ارزش اضافی از آن (بهمثابهی سود) امری اساساً اقتصادی است که پیامد مستقیم آن (علاوه بر سرکوب اجتماعیِ حجاب اجباری) فقر و گرسنگی مردم کارگر و زحمتکش نیز هست.
ـ شما بهعنوان محقق میدانید که در «طبقه متوسط جدید» (که ظاهراً خردهسرمایهدار بهحساب نمیآیند) بهطور غالب برابری حقوقی زن و مرد بهجهت صرفاً اجتماعی و نه الزلماً اقتصادی یا حقوقیـسیاسی از موازین درونی گروههای اجتماعی نسبتاً پُرشماری است. نتیجهی تناقض بین این باور اجتماعی و اِعمال اجباری حجاب از سوی حکومت اسلامی را چگونه میبینید؟
ـ پاسخ بهاین سؤال تحقیق گسترده و پیچیدهای را (در عرصهی جهانی) میطلبد؛ اما براساس مشاهداتمان میتوان بهترتیب از سه شکل کنش و واکنش در این جمعیتِ پرشمارِ طبقهگونه نام برد: 1) سرخوردگیِ همراه با آرزو و تدارک برای مهاجرت؛ 2) ضمن بعضی نافرمانیها، اما سازگاری با وضعیت موجود؛ -3) تشدید نافرمانی و گسترش اعتراض و حتی انتقال مبارزه بهعرصههای اساسیتر، مانند سؤال دربارهی چرایی و چگونگی استقرار و بقای حاکمیت سرمایهداریِ اسلامی.
ـ رابطه این خیزش (یا بهقولی جنبش) با اپوزیسیون داخل و خارج و نهادهای قدرت بینالمللی بخصوص دول غربی، و ایضاً روسیه و چین در توسعه مدلهای سرکوب مردم بهوسیله نهادهای سرکوبگر جمهوری اسلامی چه توضیحی دارد؟
- اگر قرار باشد که کنش اپوزیسون را بهمستقل و سمتگیریِ اردوگاهی تقسیم کنیم، میتوان گفت که متأسفانه مورد «مستقل»، رنگ و وزن چندانی ندارد؛ اما در بخش دیگر، سوگیری غربیِ «نئولیبرالی» نه تنها مسلط، بلکه یگانه است. در حاکمیت ج. ا. اپوزیسیون برانداز مجموعاً خودش را با لابیگری (یعنی، بازی بین قدرتها و نهادهای جناحی دولتها) و دریافت انواع کمکها، ازجمله کمک مالی چنان واداده که اظهرومنالشمس است. با یک جستجوی غیرتخصصی، اینگونه وابستگیها، بهطور مستدل و مستند دیده میشوند. اما حکوت ولایی، علیرغم اینکه بیشترین منافع را در منطقهی خاورمیانه برای غرب فراهم کرده، ژست (و در واقع) فرهنگ غربستیرانه دارد، گرچه بهلحاظ سیاسی بهطرف شرق حرکت کرده است! متوجه هستید که غربستیزی و گرایش بهشرق صرفاً جنبهی سیاسی دارد؛ وگرنه با قداست مالکیت خصوصی (که بالاخص استثمار نیرویکار را دربرمیگیرد)، «غربی» و «شرقی» تفاوتی که ندارد هیچ، بلکه بین شرق و غرب هم فرقی ندارد. ولایت اسلامی از این جنبه هم شرقی، و هم غربی است.
ـ روابط اجتماعیِ طبقات مختلف در متن این خیزش بهچه صورتی است؟
ـ گرچه امروزه بهدلیل خصوصی شدن روزافزون حوزههای آموزش و پرورش وضعیت دانشآموزی و دانشجویی بیش از پیش بار و وفضای طبقاتی دارد، اما منهای دیدگاهها و ایدهآلها که عمدتاً دریافت نادرستی از ارزشها و شیوهی زندگی غربی را نشان میدهد، این بخش از شرکتکنندگان در خیزش «زن، زندگی، آزادی» بهلحاظ جهتگیری سیاسی بیشتر ملی، ایرانی و مردمی بهحساب میآیند. یعنی، منهای خاستگاه طبقاتی شرکتکنندگان در این خیزش، میتوان گفت که از همهی طبقات، گروهها و اقشار تحت حاکمیت تشکیل میشدند؛ و وجه رادیکال (یا دقیقتر میلیتانتِ) نظرات و شعارهایشان را با آمیزههای ملیـمردمی که بیان نظری خودِ خیزشه، از طیف چپ سوسیال دموکرات، جمهوریخواه لائیک و طیفِ مختلف دموکراسیخواه مثلا «مشروطهطلب» میگرفت. البته فراموش نکنیم؛ بعضی از نگاههای دیگرگونه هم درحال شکلگیری است که بهدلایل زیادی و منجمله شکلِ ژلاتینی و سیالیتی که دارد، نمیتوانیم دربارهی آن داوری نهایی داشته باشیم.
ـ خانم دکتر سپاس، خسته نباشید؛ امروز خیلی بیش از قرارمون وقت گذاشتید. ادامه باشه برای جلسه بعد!
یادداشتها
خاطرات یک دوست ـ قسمت بیستوسوم
دو پاراگرافِ آخر از قسمت بیستمودوم
انگار نه انگار که ما دستگیر شدیم و باید بلافاصه به اتاق شکنجه برده می شدیم و کتک مان میزدند. ساعت ها بکندی اما طولانی میگذشت. پس چرا در اول دستگیر اون وحشی بازی خشونت بار را درآوردند. زمان خیلی به کندی میگذشت. آفتاب بالا آمده بود. گرما کمی که از تابش آفتاب بود سرمای تنم را کم کرد. سیگاری بکسانی که میخواستن داده شد. یکی یکی دستشویی بردن. با دستنبد از جلو چقدر احساس چالاکی داشتم. میشد شلوارم را پائین و بالا بکشم و بعدش دستم را بشورم. دهانم را آب گرداندانم. چانه و سرم در حرکات شتشو درد داشت.
ادامه مطلب...دنبالهی کوهپیمایی با نوهها و گپوگفت دربارهی «مؤلفه»[در جنبش]
این یک مقالهی تحلیلی نیست. نگاهی مادرانه است، برخاسته از درد و دغدغهی
پُر رنج شهریور و مهر 1401 تاکنون
*****
ـ خانوم دکتر این چیه، چقدر خوشمزه ست؟ یادمون بدین با چی درست کردین؟
ـ نوش بشه بهتون زری جون، موادش هویج و کدو و سیبزمینی رنده شده، تخم مرغ، نمک و فلفل و نون. البته برای شما جوونا خیارشور هم توی لقمههاتون گذاشتم.
ـ واا، چه راحت. پس منم میتونم درست کنم.
ـ زری جون مامان بزرگم یه آشپز بی نظیرِ توی خانواده و فامیله!
ادامه مطلب...خاطرات یک دوست ـ قسمت بیستودوم
دو پاراگرافِ آخر از قسمت بیستمویکم
در این نیمه شب یازدهم شهریور کوچه نقاشهای خیابان لُرزاده در ازدحام بی نظیری از مردم انباشه بود. اکثراً لباس راحتی خانه دربر داشتند. همسایگان قسمت پائین کوچه به بالاتر آمده بودند. همه در جوّی از حیرت و تک توک در اعتراض بودند. مأمورین در جواب «اینا چکار کردن مگه؟» میگفتند «خرابکارند» میخواستن محله شما رو بفرستن رو هوا.
ادامه مطلب...پرسشی از مقولهی [مؤلفه در جنبش]
در باره سنت باید معنی «سیرت» و «طبیعت» جنبشهای مردمی یا همونطور که شما گفتی (جنبش های توده ای) را از دو منظر دید؛ اول «رویّه و روشِ» تاکنونی رویدادها یا همان جنبشها، دوم به معنی «وجه ضروری تغییر» یا دقیقتر «وجه لازمِ حرکت».
ادامه مطلب...خاطرات یک دوست ـ قسمت بیستمویکم
دو پاراگرافِ آخر از قسمت بیستم
بخصوص کار تیمی هدف تبلیغی برای حرکت های«توده ای» را نیز همیشه منظور نظر خودش داشت. معمولا برای تیم های نظامی امکان حضور هر دو عرصه کارچریکی و کار تبلیغی درمیان توده های کارگری و یا دانشجویی وجود نداشت. مسئله ای که بعنوان یک تناقض تکنیکی و تاکتیکی تا آخر بهمراه فعالیت های سیاسی مخفیانه برای چریکهای شهری م. ل. باقی ماند. این صرف نظر از گرایشات طبقاتی نهفته در اینگونه مبارزات است که جای خودش را دارد.
ادامه مطلب...* مبارزات کارگری در ایران:
- فیل تنومند «گروه صنعتی کفش ملی»- قسمت دوم
- فیل تنومند «گروه صنعتی کفش ملی»
- بیانیه شماره دوم کمیته دفاع از کارگران اعتصابی
- تشکل مستقلِ محدود یا تشکل «گسترده»ی وابسته؟!
- این یک بیانیهی کارگری نیست!
- آیا کافکا بهایران هم میرود تا از هفتتپه بازدید کند !؟
- نامهای برای تو رفیق
- مبارزه طبقاتی و حداقل مزد
- ما و سوسیال دمکراسی- قسمت اول
- تجمع اول ماه می: بازخوانی مواضع
- از عصیان همگانی برعلیه گرانی تا قیام انقلابی برعلیه نظام سرمایهداری!؟
- ائتلاف مقدس
- وقتی سکه یک پول سیاه است!
- دو زمین [در امر مبارزهی طبقاتی]
- «شوراگراییِ» خردهبورژوایی و اسماعیل بخشی
- در مذمت قیام بیسر!
- هفتتپه، تاکتیکها و راستای طبقاتی
- تقاضای حکم اعدام برای «جرجیس»!؟
- سکۀ ضرب شدۀ فمنیسم
- نکاتی درباره اعتصاب معلمان
- تردستی و تاریخ، در نقد محمدرضا سوداگر و سید جواد طباطبایی
- دختران مصلوب خیابان انقلاب
- «رژیمچنج» یا سرنگونی سوسیالیستی؟!
- هفتتپه و پاسخی دوستانه بهسؤال یک دوست
- اتحادیه آزاد در هفتتپه چکار میکند؟
- دربارهی جنبش 96؛ سرنگونی یا انقلاب اجتماعی!؟
- دربارهی ماهیت و راهکارهای سیاسیـطبقاتی جنبش دیماه 96
- زلزلهی کرمانشاه، ستیز جناحها و جایگاه چپِ آکسیونیست!؟
- «اتحادیه مستقل کارگران ایران» از تخیل تا شایعه
- هزارتوی تعیین دستمزد در آینه هزارتوی چپهای منفرد و «متشکل»
- شلاق در مقابله با نوزایی در جنبش کارگری
- اعتماد کارگران رایگان بهدست نمیآید
- زحمتکشان آذری زبان در بیراههی «ستم ملی»
- رضا رخشان ـ منتقدین او ـ یارانهها (قسمت دوم)
- رضا رخشان ـ منتقدین او ـ یارانهها (قسمت اول)
- در اندوه مرگ یک رفیق
- دفاع از جنبش مستقل کارگری
- اطلاعیه پایان همکاری با «اتحاد بینالمللی در حمایت از کارگران در ایران»
- امضا برعلیه «دولت»، اما با کمک حکومتیان ضد«دولت»!!
- توطئهی خانه «کارگر»؛ کارگر ایرانی افغانیتبار و سازمانیابی طبقاتی در ایران
- تفاهم هستهای؛ جام زهر یا تحول استراتژیک
- نه، خون کارگر افغانی بنفش نیست؟
- تبریک بهبووورژواهای ناب ایرانی
- همچنان ایستاده ایم
- دربارهی امکانات، ملزومات و ضرورت تشکل طبقاتی کارگران
- من شارلی ابدو نیستم
- دربارهی خطابیه رضا رخشان بهمعدنچیان دنباس
- قطع همکاری با سایت امید یا «تدارک کمونیستی»
- ایجاد حزب کمونیستی طبقهی کارگر یا التجا بهنهادهای حقوقبشری!؟
- تکذیبیه اسانلو و نجواهای یک متکبر گوشهنشین!
- ائتلافهای جدید، از طرفداران مجمع عمومی تا پیروان محجوب{*}
- دلم برای اسانلو میسوزد!
- اسانلو، گذر از سوءِ تفاهم، بهسوی «تفاهم»!
- نامهی سرگشاده بهدوستانم در اتحاد بینالمللی حمایت از کارگران
- «لیبر استارت»، «کنفرانس استانبول» و «هیستادروت»
- «لیبر استارت»، «سولیداریتیسنتر» و «اتحاد بینالمللی...»
- «جنبش» مجامع عمومی!! بورژوایی یا کارگری؟
- خودشیفتگی در مقابل حقیقت سخت زندگی
- فعالین کارگری، کجای این «جنبش» ایستادهاند؟
- چکامهی آینده یا مرثیه برای گذشته؟
- کندوکاوی در ماهیت «جنگ» و «کمیتهی ضدجنگ»
- کالبدشکافی یک پرخاش
- توطئهی احیای «خانهکارگر» را افشا کنیم
- کالبدشکافیِ یک فریب
- سندیکای شرکت واحد، رفرمیسم و انقلاب سوسیالیستی
* کتاب و داستان کوتاه:
- نقد و بازخوانى آنچه بر من گذشت
- بازنویسی کاپیتال جلد سوم، ایرج اسکندری
- بازنویسی کاپیتال جلد دوم، ایرج اسکندری
- بازنویسی کاپیتال جلد اول، ایرج اسکندری
- کتاب سرمایهداری و نسلکشی ساختاری
- آگاهی طبقاتی-سوسیالیستی، تحزب انقلابی-کمونیستی و کسب پرولتاریایی قدرت...
- الفبای کمونیسم
- کتابِ پسنشینیِ انقلاب روسیه 24-1920
- در دفاع از انقلاب اکتبر
- نظریه عمومی حقوق و مارکسیسم
- آ. کولنتای - اپوزیسیون کارگری
- آخرین آواز ققنوس
- اوضاعِ بوقلمونی و دبیرکل
- مجموعه مقالات در معرفی و دفاع از انقلاب کارگری در مجارستان 1919
- آغاز پرولترها
- آیا سایهها درست میاندیشند؟
- دادگاه عدل آشکار سرمایه
- نبرد رخساره
- آلاهو... چی فرمودین؟! (نمایشنامه در هفت پرده)
- اعتراض نیروی کار در اروپا
- یادی از دوستی و دوستان
- خندۀ اسب چوبی
- پرکاد کوچک
- راعش و «چشم انداز»های نوین در خاورسیاه!
- داستان کوتاه: قایق های رودخانه هودسون
- روبسپیر و انقلاب فرانسه
- موتسارت، پیش درآمدی بر انقلاب
- تاریخ کمون پاریس - لیسا گاره
- ژنرال عبدالکریم لاهیجی و روزشمار حمله اتمی به تهران
* کارگاه هنر و ادبیات کارگری
- شاعر و انقلاب
- نام مرا تمام جهان میداند: کارگرم
- «فروشنده»ی اصغر فرهادی برعلیه «مرگ فروشنده»ی آرتور میلر
- سه مقاله دربارهی هنر، از تروتسکی
- و اما قصهگوی دروغپرداز!؟
- جغد شوم جنگ
- سرود پرولتاریا
- سرود پرچم سرخ
- به آنها که پس از ما به دنیا می آیند
- بافق (کاری از پویان و ناصر فرد)
- انقلابی سخت در دنیا به پا باید نمود
- اگر کوسه ها آدم بودند
- سوما - ترکیه
- پول - برتولت برشت
- سری با من به شام بیا
- کارل مارکس و شکسپیر
- اودسای خونین
* ترجمه:
- رفرمیستها هم اضمحلال را دریافتهاند
- .بررسی نظریه انقلاب مداوم
- آنتونیو نگری ـ امپراتوری / محدودیتهای نظری و عملی آتونومیستها
- آیا اشغال وال استریت کمونیسم است؟[*]
- اتحادیه ها و دیکتاتوری پرولتاریا
- اجلاس تغییرات اقلیمیِ گلاسکو
- اصلاحات اقتصادی چین و گشایش در چهلمین سال دستآوردهای گذشته و چالشهای پیشِرو
- امپراتوری پساانسانی سرمایهداری[1]
- انقلاب مداوم
- انگلس: نظریهپرداز انقلاب و نظریهپرداز جنگ
- بُرهههای تاریخیِ راهبر بهوضعیت کنونی: انقلاب جهانی یا تجدید آرایش سرمایه؟
- بوروتبا: انتخابات در برابر لوله تفنگ فاشیسم!
- پناهندگی 438 سرباز اوکراینی به روسیه
- پیدایش حومه نشینان فقیر در آمریکا
- پیرامون رابطه خودسازمانیابی طبقه کارگر با حزب پیشگام
- تأملات مقدماتی در مورد کروناویروس و پیآیندهای آن
- تاوان تاریخی [انقلابی روسیه]
- تروریسم بهاصطلاح نوین[!]
- جنبش شوراهای کارخانه در تورین
- جنبش مردم یا چرخهی «سازمانهای غیردولتی»
- جوانان و مردم فقیر قربانیان اصلی بحران در کشورهای ثروتمند
- دستان اوباما در اودسا به خون آغشته است!
- رهایی، دانش و سیاست از دیدگاه مارکس
- روسپیگری و روشهای مبارزه با آن
- سرگذشت 8 زن در روند انقلاب روسیه
- سقوط MH17 توسط جنگنده های نیروی هوائی اوکراین
- سکوت را بشکنید! یک جنگ جهانی دیگر از دور دیده میشود!
- سه تصویر از «رؤیای آمریکایی»
- سه مقاله دربارهی هنر، از تروتسکی
- شاعر و انقلاب
- فساد در اتحادیههای کارگری کانادا
- فقر کودکان در بریتانیا
- قرائت گرامشی
- کمون پاریس و قدرت کارگری
- گروه 20، تجارت و ثبات مالی
- لایحه موسوم به«حق کار»، میخواهد کارگران را بهکشتن بدهد
- ماركس و خودرهایی
- ماركسیستها و مذهب ـ دیروز و امروز
- مانیفست برابری فرانسوا نوئل بابوف معروف بهگراکوس[1]
- مجموعه مقالات در معرفی و دفاع از انقلاب کارگری در مجارستان 1919
- مجموعه مقالات در معرفی و دفاع از انقلاب کارگری در مجارستان 1919
- ملاحظاتی درباره تاریخ انترناسیونال اول
- ممنوعیت حزب کمونیست: گامی به سوی دیکتاتوری
- نقش کثیف غرب در سوریه
- نگاهی روششناسانه بهمالتیتود [انبوه بسیارگونه]
- واپسین خواستهی جو هیل
- واپسین نامهی گراکوس بابوف بههمسر و فرزندانش بههمراه خلاصهای از زندگی او
- ویروس کرونا و بحران سرمایه داری جهانی
- یک نگاه سوسیالیستی بهسرزمینی زیر شلاق آپارتاید سرمایه