rss feed

16 مرداد 1402 | بازدید: 251

تشکر از مادر بزرگ و ادامه‌ی مصاحبه با او

نوشته: مادربزرگی از اصفهان

ـ ماهی جون دوستان نشریه(بولتن) دانشجو خیلی ازتون تشکر کردن. تا حالا خیلی میدان گفتگو را باز کرده.

ـ خوشحالم که کنجکاوی و جستجوگری زیاد میشه. اگه به سلامت پیش ببرید کمی تا قسمتی به تعهدات و مسئولیت های اجتماعی که داریم عمل کردیم.

ـ چرا «کمی تا قسمتی»؟ این یه شوخی  و تواضعِ یا نه نکته دیگه در این گفته هست؟

ـ قالبش شوخ طبعیِ. اما همه ما بواقع خیلی از جنبش های خودانگیخته عقب هستیم.

ـ (مصاحبه گر:) چطور؟

ـ در گزارشات و خبرها می بینیم که ارتباطات سازمانها  با «جنبش» حالت دنباله روی داره و فاقد قدرت کار موثر در میون جریان«خیزش» هست. بیشتر باریکلا گو شده تا نقش آفرین و تاثیر گذار.

ـ خلاصه اگه بخواهید به علتی اشاره کنید چی می بینید؟

ـ خلاصه؛ فقدان ارتباط ارگانیک با «مردم» روبرو هستیم. و این فقدان از منطق حاکم بر جریانات سوسیال دموکراسی میاد. (بعد از خاستگاه اجتماعی شون).

ـ باشه برای بعد تا در یک گفتگوی دیگه ای شرحش را از شما بشنویم. الان میخوام برم سرِ نقش گروه های اجتماعی در مشارکت داشتن و یا کنار ایستادن غیر فعال بودنشون. بخصوص در باره کارکنان دولت(بعنوان بخشی از لایه های میانی در جامعه). اینو چطور می بینید. جور دیگه ای بگم؛ متوسط­ها اعم از مدرن و سنتی با چه رویکردی به خیزش مربوطند، و چرا؟

ـ قبلا هم صحبت کردیم که «جنبش»های اجتماعی خصلتی چند بُنی دارند، هم بُن انگیز اقتصادی دارند، هم بُنِ اجتماعی، و بطور اخص هم ریشه ی فرهنگی داره، که هرکدوم در تشخیص و شناخت ماهیت جامعه و درک ذاتِ حرکت در ضرورت های تاریخی. طبعا این تفکیک ها برای شناختنه وگرنه خط فاصل مشخصی برای تاثیر بر حرکات اعتراضی عمومی وجود نداره. اما لایه های میانی بستگی به متغیرهایی از اقتصادی گرفته تا بقیه انگیخته میشن. مثلا اونی که از مناسبات رانتی بهرۀ پُروپیمونی می بره نه تنها به صفوف اعتراضات نمیاد بلکه جبهۀ مخالف هم میگیره. حالا هرچقدر این داستان کم رنگ تر باشه گرایش به حمایت یا مشارکت درحضور بصورت سلامتش بیشتر میشه. البته شروط تو در توی اجتماعی و فرهنگی هم تاثیر مستقیم دیگه ای داره.

ـ «بصورت سلامتش» یعنی چی، مگه جور دیگه ای هم هست؟

ـ بله شما به عنوان خبرنگار میدونید که نیروهای خودفروخته، بدون شناسایی اجیر میش و در حرکات اعتراضی شرکت می کنند که هم کار انحرافی می کنند و هم کار اطلاعاتی.

ـ بله متوجه منظورتون شدم. درست می گید.

ـ اعتصابات صنوف و گروه­های مختلف(طبقات و اقشار) در واقعیت با جنبه های آرمانی (آرزومندیهای) سیاسی و ایدئولوژیک چطورن؟

ـ بخش بزرگی از ذهن عمومی متاثر از آثار شکست دهه های قبل و سرکوب های فعلی است. و همینطور فرهنگ سلطه گرانه حاکم هست. مردم در مناسباتی که بار میآیند به سنگ بناهای مقوم اون هم تبدیل میشوند. در این میان فقط آگاهی های تاریخی-اجتماعیه که نجات بخشه. در نتیجه جنبش ها یکی از بارزترین ثمراتش در اذهان عمومی ایجاد سئوال می کنه و چون وچرایی هایی پدید میآد. این نوعی انتشار بستر آگاهیِ عمومیه. جنبه های آرمانی در این بزنگاهها مهلت جوانه زدن پیدا می کنه و با عمق یابی ها دارای نقش سازنده پیدا میکنن.

ـ پس؛ انقلاب بالا و پائین هاش خیلی زیاده؟

ـ بیش از اونکه بشه در تحلیل ها محدودش کرد.

ـ گفته میشه که، همه ی این وقایع یک جورایی «طراحی از بالای» قدرت هاست و شائبه اینکه همه چی یک جوری توطئه طراحی شده است. نظرتون چیه؟

ـ نظام های حاکم یک جوری همیشه گوش بزنگ هستن. چه کسی و کِی، کجا، چه حرکاتی را بر ضد منافع حاکم پدید میارن. مثل مامور کشیک میمونن که بسرعت خودشون را به بزنگاه میرسونن. از جمله کارهایی که میکنن، سوار جریان میشن. که اگه فقط به خنثا سازی اکتفا میکردن همه می فهمیدن. اما حرکات ایضایی انحراف ناشی از سواری بر موج فریب ذهنی ایجاد میکنه و در یک برآیند ساده انگارنه  یک جوری «توطئه طراحی» از بالا بنظر میاد.

ـ مرسی از  توضیحات روشنگر تون.

ـ میدونید که یک بحث نگران کننده در باره سرقت جریان و نتایج «جنبش»اجتماعی مطرحه. توضیح بدید این مورد توسط چه عدله ای برپایه چه واقعیاتی قابل تعینه. از اصلاح­طلب های داخلی، سلطنت طلب ها، چپی­های خارج کشوری، متوسط های پرو غربی حرف زده میشه؟

ـ این حرف ها بیراه نیستن. مسئله مصادره جنبش بعلل جوانیش و عدم انسجامش در برابر کهنه کارهای مختلف الطیف یک عارضه حتمی و قطعیه. عارضه ای که انحراف از خواست عمومی را با ملایمت طرح و پیاده می کنه. اما تمایزی هم بین دزدها و نیروهای همسو باید در نظر داشت. راست و چپ افراطی را باید مشخص کرد.

ـ تکلیف چپ حقیقی چیه.

ـ چپ حقیقی خودِ جنبش و مولفه های راستین اونه که نگاهش به جابجایی قدرت بدست «مردم» و رهبری آنها برای اعمال قدرت برای منافع«مردم»ه.

ـ اینها به نوعی از "طرح و تحلیل" از اوضاع مربوطه؟ در این موارد چی بهمون میگید؟

ـ ترکیب بندی طبقاتی جامعه امروزی ایران به جهت های ترکیبندی سیاسی جمعیتی، وضعیت اقتصادی گروههای اجتماعی، فضای ارتباطات گروههای اجتماعی با هم، نیروهای سیاسی و آگاهی­های مربوط به هر یک از اینها را برپایه  اطلاعات عینی میشه دید؛ مثلا بیست و یک میلیون نفر «نیروی» شاغل در سطح کشور[آمار رسمی] شده هست، در همین آمار آمده؛ نزدیک به ده میلیون نفر شاغل دربخش خدمات هستن، هفت­میلیون نفر دربخش صنعت کار میکنن، نزدیک به چهارمیلیون هم در بخش کشاورزی مشغول بکارن. کارکنان دولت و نیروهای«نظامی» بتقریب چهار میلیون نفر ذکر شده. [اضافه کنم که جمعیت دانش­آموزی و دانشجویی هفده ونیم میلیون نفرند]

ـ اینکه نیمی از نیروی کار را خدمات تشکیل میدهد، از کیفیتی خاص در ضعف مناسبات «مناسبات کار» حکایت میکند. واینکه در ازای هر نفر درآمد آفرین یک دانش­آموز و دانشجو وجود دارد میشه فهمید که چرا به اصطلاح نسل «زِد» قالب نیروی اعتراضی را شکل میدن.

ـ سوالم اینه که شرکت در این خیزش(جنبش) در گروه بندیهای مختلف چرا لازمست، یا اینکه بنابر عللی اساساً «غیر ضروری»ه؟

ـ مشارکت خلاق و سازنده ماهیت نیروی های پیشرو را تعیین میکنه که اگه مشارکتی نباشه به یک انفعال نمیشه نام پیشرو داد. اما در مشارکت اونچه مهم و حیاتیه هوشمندی و مهارت های لازم برای شناخت و عمل به موقع و تعالی بخشیِ «جنبش» هست. چیزی که به داشتنه بینش تاریخی و شخصیت های خودساخته و قدرت های عملی-ارتباطی و متغیرهای ضروری دیگه مربوط میشه. نه دنباله روی و نه انفعال که هیچ کدام این صفات با ماهیت لازم و پیشبرنده «جنبش» همخویی و همسویی نداره

.....

یادداشت‌ها

مهمانی تولد مامان سحر و جمع دوستان صابر و (نشریه غیررسمی «بولتن دانشجو»)

ـ ماهی جون بچه­ها رو که بهتون معرفی کردم؟

ـ آره صابر جون معرفیت کامل بود عزیزم، البته بعضی هاشون رو از قبل میشناختم.

ـ خانم دکتر جان؛ اجازه میدین مهمونی رو به نشست تبادل فکری تبدیل کنیم(خنده جمعی).

ـ صاحب خونه باید اجازه بده جونم، من خودم مهمونم. سحر جون ببین بچه ها چی میگن مادر.

ـ مادر جون برنامه را صابر گذاشته، من حرفی ندارم. فقط بشرط اینکه شما رو خسته نکنن.

ادامه مطلب...

خاطرات یک دوست ـ قسمت بیستم

دو پاراگرافِ آخر از قسمت نوزدهم

این چمدانها را در اتاقمان زیر تختخواب آهنی نسبتا بزرگی (که صندوخانه اتاقمان بود) قرار دادیم و روی تخت را بطریق رویه کشیدیم که حالتی طبیعی داشته باشد و زیر تخت دیده نشود. چمدانها را با مقدار زیادی ادوکلون که به دیواره هایش پاشیده بودن معطر کرده بودن بصورتی که در ظاهر میشد گفت جنس های کویتی(جنوبی) است که آنروزها مسافران برای فروش از آبادان میآوردند.

ادامه مطلب...

افغانستان در کوچه پس‌کوچه‌های ایران

پیله‌کردن به مهاجران و پناهندگان و اقلیّت‌های شایسته یا بانفوذ و قربانی‌کردن آن‌ها، یک ترفند کهنه‌ی حاکمان نالایق و ناتوان از ساماندهی اقتصاد و معاش است برای منحرف‌کردن اذهان و افکار عمومی مردمانِ فقیرشده و ناراضیِ در آستانه‌ی طغیان و شورش، تا آن مردمان، سرِ رشته‌ی علّت‌های تباهی را گم کنند و پی ِ نخود سیاه بروند.

ادامه مطلب...

تشکر از مادر بزرگ و قسمت بعدی مصاحبه با او

ـ شما مکررن از نگرش تاریخی صحبت کردین و گفتید با رویکرد دیگه ای باید تاریخ را تدوین کرد. سؤالم اینه که در تدوین تاریخ چه زوایایی مد نظرتون هست؟

ـ اول از همه جهان‌بینی مهمه. جهان‌بینیِ مورخ از اهم وجوه آفریدن(یا تدوین و مرتب‌سازی و حتی گزینش اطلاعات از مأخذ عینی) «تاریخ» و شرح و بسط مباحث و تحلیل­های تاریخیه. جهان‌بینیْ مورخ را مقید و محدود به‌سوگیری منافع آنی و آتی گروه­بندهای خاصی از اجتماع میکند. یعنی حتی هنگامی که میگه منافع این یا آن طبقه را درنظر داره به بخش یا گروه محدودتری از همان طبقه نیز ناظر است. جهان­بینی هرچقدر عمق اندیش­تر باشد از منظر پیشرونده‌تری از تنگنای گروه‌ گرایی و حتی قشری بودن وامیرهد. این امر به مورخ فرصت میده بیاندیشه که ماهیات در پس و پشتی پنهان از ضروریات هست که خود مینمایه و میتوانه و باید از منظری دگر شونده و فراونده تصویر ساز و تدوینگر تاریخی بشه.

ادامه مطلب...

خاطرات یک دوست ـ قسمت نوزدهم

پاراگرافِ آخر از قسمت هیجدهم

کوچه ای از خیابان درخشنده جنب کارخانه برق بسمت شرق شروع میشد وتا خط آهن شهر ری  چهارتا کوچه شمالی جنوبی را قطع میکرد، امتداد میافت. محله ای پر جمعیت که هر خانه اش حدود شش اتاق داشت و در اکثر خانه­ها پر از مستاجر بود. همه هم پر اولاد. ابراهیم در خانه شان یک اتاق جدا در انتهای حیاط کوچک شان داشت. او حاضر شده بود که کتابداری را در اتافش عملی کند. بنا بنظر ابراهیم کاری شدنی بود و مانعی در بین نبود. اما بنظر من بعید مینمود. با اینکه پدر ابراهیم با معاشرت من با پسرش و رفت وآمد به خانه شان مشکلی نداشت اما محافظه کار تر از آن بود.

ادامه مطلب...

* مبارزات کارگری در ایران:

* کتاب و داستان کوتاه:

* ترجمه:


* گروندریسه

کالاها همه پول گذرا هستند. پول، کالای ماندنی است. هر چه تقسیم کار بیشتر شود، فراوردۀ بی واسطه، خاصیت میانجی بودن خود را در مبادلات بیشتر از دست می دهد. ضرورت یک وسیلۀ عام برای مبادله، وسیله ای مستقل از تولیدات خاص منفرد، بیشتر احساس میشود. وجود پول مستلزم تصور جدائی ارزش چیزها از جوهر مادی آنهاست.

* دست نوشته های اقتصادی و فلسفی

اگر محصول کار به کارگر تعلق نداشته باشد، اگر این محصول چون نیروئی بیگانه در برابر او قد علم میکند، فقط از آن جهت است که به آدم دیگری غیر از کارگر تعلق دارد. اگر فعالیت کارگر مایه عذاب و شکنجۀ اوست، پس باید برای دیگری منبع لذت و شادمانی زندگی اش باشد. نه خدا، نه طبیعت، بلکه فقط خود آدمی است که میتواند این نیروی بیگانه بر آدمی باشد.

* سرمایه (کاپیتال)

بمحض آنکه ابزار از آلتی در دست انسان مبدل به جزئی از یک دستگاه مکانیکى، مبدل به جزئی از یک ماشین شد، مکانیزم محرک نیز شکل مستقلی یافت که از قید محدودیت‌های نیروی انسانی بکلى آزاد بود. و همین که چنین شد، یک تک ماشین، که تا اینجا مورد بررسى ما بوده است، به مرتبۀ جزئى از اجزای یک سیستم تولید ماشینى سقوط کرد.

top