rss feed

25 اسفند 1396 | بازدید: 2180

دستمزدهای پایین‌تر از خط فقر تحقیر آدمیت است

نوشته شده توسط رضارخشان - فریدون نیکوفرد

در حالی‌که مذاکرات در کمیته‌ی دستمزد جهت تعیین میزان افزایش سالیانه حقوق کارگران، هم‌چنان ادامه دارد و هنوز توافقی هم حاصل نشده است، لازمست مطالبی را عنوان نماییم. اول این‌که، کارگران فاقد تشکل‌های مستقل کارگری هستند و قطعاً نمایندگانی که از طرف طبقه کارگر در ایران در کمیته‌ی دستمزد حضور دارند (منظور خانه کارگر و شورای اسلامی کار می‌باشد) به‌علت ساختار غیرمستقل خود به‌هیچ عنوان نماینده واقعی طبقه کارگر نیستند.

این‌ها علی‌رغم نق‌هایی که در مجامع عمومی و رسانه‌ها در مورد پایین بودن حقوق کارگر می‌زنند، البته بیش‌تر عوام‌فریبی است و درنهایت زیر مصوبه وزارت کار که همیشه تحمیل فقر و گرسنگی بر زحمت‌کشان است را امضا می‌کنند. دوم این‌که، درحالی‌که دولتیان برای خودشان حقوق‌های نجومی و چند ده میلیونی صادر می کنند، زمانی‌که به‌حقوق کارگر بیچاره می‌رسند با ذربین موشکافی کرده و مو را از ماست بیرون می‌کشند. به‌قول معروف، برای خودشان حاتم‌بخشی می‌کنند و برای ما اسکروج بازی درمی‌آورند.

نکته سوم این‌که، در کشوری که تورم روزانه درحال افزایش است، حتا اگر حقوق کارگر را بیش از پنجاه درصد هم افزایش دهند، از آن سو دولت با ایجاد تورم زیاد، دولت دوباره آن را پس می‌گیرد. این شیوه درین سال‌ها همیشه در جریان بوده است و تکرار شده است. لذا بهترین راه این است که نشست کمیته‌ی دستمزد هرسه ماه یک‌بار به‌بررسی حقوق کارگران بپردازد. چهارم این‌که، بانک مرکزی که ارگان دولتی است، نباید به‌عنوان تنها مرجع جهت تعیین نرخ تورم سالیانه باشد، و باید از سایر نهادهای مستقل هم استفاده شود.

در آخر این‌که، ما از کل پروسه بدبین و ناامید هستیم و درنهایت شاهد خواهیم بود که هم وزارت کار وهم خانه کارگر، دست در دست هم، با افزایش حداقلی، به‌فقر و گرسنگی روزافزون جامعه کارگری دامن خواهند زد. این روندی بوده است که درین سال‌ها مرتب تکرار شده است. جواب هم یک چیز است، بودجه نداریم و دولت نمی‌تواند و غیره. این در حالی است که اگر نصف کل اختلاس‌هایی که در مملکت صورت می‌گیرد را بین همه تقسیم نمایند، فقر و بیکاری و گرسنگی از بین می‌رود. این حقیقتی غیرقابل انکار است.

 

زنده باد عدالت، صلح و آزادی

 

رضارخشان

فریدون نیکوفرد

25/12/1396

یادداشت‌ها

خاطرات یک دوست ـ قسمت بیست‌وسوم

دو پاراگرافِ آخر از قسمت بیستم‌‌ودوم

انگار نه انگار که ما دستگیر شدیم و باید بلافاصه به اتاق شکنجه برده می شدیم و کتک مان میزدند. ساعت ها بکندی اما طولانی میگذشت. پس چرا در اول دستگیر اون وحشی بازی خشونت بار را درآوردند. زمان خیلی به کندی میگذشت. آفتاب بالا آمده بود. گرما کمی که از تابش آفتاب بود سرمای تنم را کم کرد. سیگاری بکسانی که میخواستن داده شد. یکی یکی دستشویی بردن. با دستنبد از جلو چقدر احساس چالاکی داشتم. میشد شلوارم را پائین و بالا بکشم و بعدش دستم  را بشورم. دهانم را آب گرداندانم. چانه و سرم در حرکات شتشو درد داشت.

ادامه مطلب...

دنباله‌ی کوه‌پیمایی با نوه‌ها و گپ‌وگفت درباره‌ی «مؤلفه»[در جنبش]

این یک مقاله‌ی تحلیلی نیست. نگاهی مادرانه است، برخاسته از درد و دغدغه‌ی

پُر رنج شهریور و مهر 1401 تاکنون

                                                                                                                  *****

ـ خانوم دکتر این چیه، چقدر خوشمزه‌ ست؟ یادمون بدین با چی درست کردین؟

ـ نوش بشه بهتون زری جون، موادش هویج و کدو و سیب‌زمینی رنده شده، تخم مرغ، نمک و فلفل و نون. البته برای شما جوونا خیارشور هم توی لقمه‌هاتون گذاشتم.

ـ واا، چه راحت. پس منم میتونم درست کنم.

ـ زری جون مامان بزرگم یه آشپز بی نظیرِ توی خانواده و فامیله!

ادامه مطلب...

خاطرات یک دوست ـ قسمت بیست‌ودوم

دو پاراگرافِ آخر از قسمت بیستم‌‌ویکم

در این نیمه شب یازدهم شهریور کوچه نقاشهای خیابان لُرزاده در ازدحام بی نظیری از مردم انباشه بود. اکثراً لباس راحتی خانه دربر داشتند. همسایگان قسمت پائین کوچه به بالاتر آمده بودند. همه در جوّی از حیرت و تک توک در اعتراض بودند. مأمورین در جواب «اینا چکار کردن مگه؟» میگفتند «خرابکارند» میخواستن محله شما رو بفرستن رو هوا.

ادامه مطلب...

پرسشی از مقوله‌ی [مؤلفه در جنبش]

در باره سنت باید معنی «سیرت» و «طبیعت» جنبشهای مردمی یا همونطور که شما گفتی (جنبش های توده ای) را از دو منظر دید؛ اول «رویّه و روشِ» تاکنونی رویدادها یا همان جنبشها، دوم به معنی «وجه ضروری تغییر» یا دقیقتر «وجه لازمِ حرکت».

ادامه مطلب...

خاطرات یک دوست ـ قسمت بیستم‌ویکم

دو پاراگرافِ آخر از قسمت بیستم

بخصوص کار تیمی هدف تبلیغی برای حرکت های«توده ای» را نیز همیشه منظور نظر خودش داشت. معمولا برای تیم های نظامی امکان حضور هر دو عرصه کارچریکی و کار تبلیغی درمیان توده های کارگری و یا دانشجویی وجود نداشت. مسئله ای که بعنوان یک تناقض تکنیکی و تاکتیکی تا آخر بهمراه فعالیت های سیاسی مخفیانه برای چریک­های شهری م. ل. باقی ماند. این صرف نظر از گرایشات طبقاتی نهفته در اینگونه مبارزات است که جای خودش را دارد.

ادامه مطلب...

* مبارزات کارگری در ایران:

* کتاب و داستان کوتاه:

* ترجمه:


* گروندریسه

کالاها همه پول گذرا هستند. پول، کالای ماندنی است. هر چه تقسیم کار بیشتر شود، فراوردۀ بی واسطه، خاصیت میانجی بودن خود را در مبادلات بیشتر از دست می دهد. ضرورت یک وسیلۀ عام برای مبادله، وسیله ای مستقل از تولیدات خاص منفرد، بیشتر احساس میشود. وجود پول مستلزم تصور جدائی ارزش چیزها از جوهر مادی آنهاست.

* دست نوشته های اقتصادی و فلسفی

اگر محصول کار به کارگر تعلق نداشته باشد، اگر این محصول چون نیروئی بیگانه در برابر او قد علم میکند، فقط از آن جهت است که به آدم دیگری غیر از کارگر تعلق دارد. اگر فعالیت کارگر مایه عذاب و شکنجۀ اوست، پس باید برای دیگری منبع لذت و شادمانی زندگی اش باشد. نه خدا، نه طبیعت، بلکه فقط خود آدمی است که میتواند این نیروی بیگانه بر آدمی باشد.

* سرمایه (کاپیتال)

بمحض آنکه ابزار از آلتی در دست انسان مبدل به جزئی از یک دستگاه مکانیکى، مبدل به جزئی از یک ماشین شد، مکانیزم محرک نیز شکل مستقلی یافت که از قید محدودیت‌های نیروی انسانی بکلى آزاد بود. و همین که چنین شد، یک تک ماشین، که تا اینجا مورد بررسى ما بوده است، به مرتبۀ جزئى از اجزای یک سیستم تولید ماشینى سقوط کرد.

top