فمینیسم در پرتو ترمینولوژیک «دانش مبارزه طبقاتی»
آری، کارگران مرد نیز غالباً کارِ مولد و ارزشآفرین همسرانشان را نادیده میگیرند و بدون توجه بهقدر انسانی آنها و ساعتهای کارشان (چه در مورد بارداری و زایمان و چه در مورد کارهای خدماتی که در خانه انجام میدهند) سفسطههای حسابداری بورژوایی را حقیقی تلقی کرده و خودرا نانآور، صاحب و مالک خانه بهحساب میآورند. اما این نیز ریشهای مردانه ویا مردسالارانه ندارد؛
بولیوی ـ انقلاب فراموش شدهی فوریه 1952؟
گومونال gamonal(زمیندار بزرگ)، چند روز در هفته، و همچنین هر زمان که فکر میکرد که کار بدون حقوق کولونو colono برای منافع عمومی لازم است، از آن بهره میبرد. دو میلیون دهقان بولیویایی «خارج از اقتصاد پولی» زندگی میکردند، و مبادلهی آنها [با یکدیگر] پایاپای بود. امید بهزندگی برای یک معدنچی از روزی که کار در معدن را آغاز میکرد، تنها 10 سال بود. او نهتنها درآمد کافی برای سیر کردن شکم خانوادهاش نداشت، بلکه برای ادامهی کار در چنین شرایط وحشتناکی مجبور بهخریدن الکل و مواد مخدر-کوکائینـ نیز بود.
کارگران فلزکار و انقلاب روسیه
کارگران کمدرآمد در بحران اقتصادی سال 1917 آسیبپذیرترین [گروهبندیها] بودند. کارخانههای فلزکاری در مسکو، در مجمع عمومیِ 23 آوریل [خود] بهاتفاق رأی دادند که کارگران ماهر از پذیرش دستمزد اضافه امتناع کنند و درخواست شد که این مبلغ بهکارگران غیرماهر پرداخت شود. تحقیق درباره کارگران کارخانهها در پتروگراد نشان میدهد که در آنجا نیز در کارخانجات فلزکاری حداقل دستمزد مطالبه شده بود.
یک نگاه مارکسیستی بهجایگاه اجتماعی زن
انگلس در کتاب «دولت و منشاء خانواده» براین باور است که اساس ستم برزنان با پیدایش مالکیت خصوصی بنا گذاشته شده است؛ و میل جنسی زن و همچنین آزادی وی بهخاطر حفظ دارایی خصوصی در خانواده تحت کنترل قرار گرفت. انگلس شکست تاریخی جنس زن را مُهر تاریخی این شرایطِ زمانی میداند. .
هفتتپه و پاسخی دوستانه بهسؤال یک دوست
برای مثال، کنش افراد و گروهها و جریانهایی را در نظر بگیریم که خودرا چپ و کمونیست و رادیکال مینامند. صرفنظر از چپهای پرو رژیمی که بهبهانهی بالکانیزاسیون و سوریهای شدن ایران هرگونه مقابلهی «غیرقانونی» و بهاصطلاح غیرمدنی با صاحبان سرمایه و حکومت اسلامی را رژیمچنجی ورچسب میزنند تا اثبات خدمتگذاری و نوکری کرده باشند؛ اما چپهای سرنگونیطلب هم عملاً و بهشکل غیرمستقیم بههمان راهی رفتهاند که ...
اتحادیه آزاد در هفتتپه چکار میکند؟
دنیایِ عجیبی است؛ همین آقایان اتحادیه آزاد که یک زمانی با افتخار اعلام میکردند که ما جلوی تأسیس سندیکای لاستیک البرز را گرفتهایم چون باعث میشد که کارگران هزینه پرداخت کنند و تاوان پس بدهند، امروز در لباس مدافع ایجاد تشکل کارگری میروند و ما را مورد حمله قرار میدهند. این آقایان که بهشدت طرفدار تبلیغات و شهیدسازی از کارگران هستند ....
دربارهی جنبش 96؛ سرنگونی یا انقلاب اجتماعی!؟
دولت، دستگاههای دولتی و نظام سرمایهداری در ایران ـدرست همانند همهی جوامع غربی یا شرقیـ ویژگیهای مخصوص بهخود را دارد، بههمین دلیل هم در تقابل مبارزاتی با این دولت و این نظام باید شیوههایی از مبارزه را برگزید که دربردارندهی آنتیتز این ویژگیها باشد. در این رابطه قبل از هرچیز باید (یعنی: ضروری استکه) ضمن دریافت عامترین جنبهی مبارزات تودهای در دیگر کشورها (بهسلب یا بهایجاب) از تقلید و کپیبرداری از این مبارزات پرهیز کرد؛ اما درعینحال باید باید ....
وسیعترین اعتصاب قرن ـ- 1960
تنها راه جداکردن جنبش کارگری مسیحی از «حزب مسیحی مردم» و درنتیجه ایجاد تغییر اساسی در توازنقوا بهنفع جناح چپ، [مشروط] بهاقدامات مداوم و پایدار جنبش سوسیالیستی است؛ اقداماتیکه نه تنها فقط ویا عمدتاً در پارلمان، بلکه در درجهی نخست در «خیابان» است [که میتواند شکل بگیرد]. [نشریات] لینکس و لاگوژ از پاییز سال 1959 بهبعد بهمثابهی ابزار فشار در راستای «اقدام مشترک» عمل کردند؛ این اقدام مشترک میبایست از طریق آموزش و ترویج در میان کارگران بهنبردی تبدیل میشد که دربرگیرنده تودههای کارگر باشد.
دربارهی ماهیت و راهکارهای سیاسیـطبقاتی جنبش دیماه 96
اما جابهجایی شعارها ـبدینگونهـ در مورد «جنبش سبز» ممکن نبود؛ چراکه جنبش سبز بهلحاظ ترکیب طبقاتی و همچنین از جنبهی ایدئولوژیک و ساختار تشکیلاتی با جنبش فیالحال جاری تفاوتهای بسیاری داشت. بدنهی اصلی جنبش سبز را آن بخشهایی از خردهبورژوازی تشکیل میدادند که در همین نظام جمهوری اسلامی، از پسِ خردهرانتهای دولتی و با الگوی فرهنگ هالیودی شکل گرفته بودند، و بیش از هرچیز اعتبار سیاسی و رانت بیشتر را بهزیان مردم کارگر و زحمتکش طلب میکردند
نام مرا تمام جهان میداند: کارگرم
کاری از کارگاه هنر و ادبیات کارگری
کلام: آذر
متن: هیچ کس و همه کس
موسیقی و تنظیم: رامین
سرگذشت 8 زن در روند انقلاب روسیه
گرچه هرچه توان تکنولوژیک بشر فراتر میرود، برابری زنان با مردان شباهتهای فیزیکی بیشتری هم پیدا میکند؛ اما اساس برابری زنان و مردان را باید در تبادل انسانیـارزشی سنجید. به این معنا که توان زنها در رفع نیازیهای بشری، فراتر از شکلی که تحقق توان آنها در محدودهی اندامیشان بهخود میگیرد، دارای همان ارزشی است که مردها متناسب با ساختمان اندامی خود در توان دارند.
زلزلهی کرمانشاه، ستیز جناحها و جایگاه چپِ آکسیونیست!؟
فرض کنیم که فضای سیاسی حاکم برجامعه اجازهی شکلگیری تشکلهای کارگری و تعاونیهای نظارتی و غیرنظارتیِ مردمی را در چارجوب قانون اساسی همین نظام میداد؛ در این صورت مفروض: اولاًـ خریداران مسکن مهر با ایجاد تعاونیهای نظارتیْ این امکان را پیدا میکردند که برکیفیت ساخت و ساز و قیمت تمام شدهی خانههای خود نظارت داشته باشند و در جهت بهبود وارزانتر شدن آن بکوشند، وبهویژه روی ایجاد زیرساختهای لازمِ شهری اصرار کنند؛ و درنتیجه، بهواسطهی وقوع زلزله آسیب کمتری ببینند.
پیرامون رابطه خودسازمانیابی طبقه کارگر با حزب پیشگام
جدل او با لنین بهنشر کتاب «وظایف سیاسی ما» در سال 1904 انجامید که قبل از هرچیز بهخاطر پاراگرافی مشهور شده است که برای تحول بعدی حزب کمونیست روسیه و تاریخ روسیه شوروی اهمیتی اساسی و پیشگویانه داشت: «این روش ما در سیاست داخلی حزب بهوضعی منتهی خواهد شد که رهبری حزب جایگزین حزب و پس از آن کمیتهی مرکزی جایگزین رهبری حزب میشود و سرانجام یک دیکتاتور خود را جایگزین کمیتهی مرکزی میکند و وضعی را بهوجود میآورد که کمیتههای حزبی بدون مشارکت تودههای مردم هر دَم سیاستهای خود را تغییر میدهند».
از اکتبر سرخ تا اصلاحطلبی سبز آقای مالجو
گرچه نقد و بررسی هرنوشتهای دربارهی یک واقعهی تاریخی هنگامی بهحقیقت معنایی خود دست مییابد که در مطابقت با تحقیقات مکتوب و اسناد معتبر تاریخی انجام شود، و گرچه چنین مطابقتی در رابطه با انقلاب اکتبر (که خطِ سرخِ فاصلی در تاریخ نوع بشر است) از اهمیت بسیار بیشتری برخوردار است؛ اما ازآنجاکه هدف آقای مالجو از نوشتهی «انقلاب اکتبر: یک گام به پیش، دو گام به پس» نه بررسیِ تاریخی، که اساساً نظریهپردازی و نشان دادن راهکارهای سیاسی است.
آینده مارکسیسم
شکگرایی مارکس و مارکسیسم لاهوتی و هیچگرایانه نیست، بلکه تردیدی سازنده و مثبت است که بهدستآوردهای علمی توجه دارد و آنها را بهرسمیت میشناسد؛ و افزون براین، تلاشِ دایمی برای گسترش این دستآوردها را میستاید. بنابراین، مارکسیسم بهعنوان علمِ جامعه، علم انقلاب و ابزار توضیح علمی روندهای عام تاریخی، تنها یک روش نیست، بلکه نتیجهی فعلی کاربُرد این روش در عرصهای از مسائل اساسی تاریخ بشر نیز ھست.
«اتحادیه مستقل کارگران ایران» از تخیل تا شایعه
آگاهی که در فعلیت و ارادهمندی اجتماعی خویش معذب میگردد؛ و چنانچه بهواسطه عدم پیوند با مبارزات کارگری بهخودستیزی و الگوسازی کشیده نشود، تنها مقدمه یا پیشنهادهی خودآگاهی است. این پیشنهاده در ترکیب با ذات مبارزاتی کارگرانْ آغازگاه پروسهی خودآگاهی انقلابی است که معمولاً با «آگاهی» یکسان فرض میشود. بنابراین، روشنفکر انقلابی بهشخصی اطلاق میشود که در مقام «آموزگار» با کارگران بیامیزد تا با نفی موجودیت تکساحتیاش، خویشتن را بهعنوان انسانی نوعی بازبیافریند.
ملاحظاتی درباره تاریخ انترناسیونال اول
آنچه در نشست بامدادی روز ۶ سپتامبر ۱۸۷۲ در کنگرهی انترناسیونال گذشت، آخرین پردهای بود که بهروی صحنه رفت. در میان حیرت حاضران، انگلس از جا برخاست و پیشنهاد کرد که شورای کل در سالهای ۱۸۷۲ و ۱۸۷۳ در نیویورک مستقر شود و ترکیب آن نیز توسط اعضای فدراسیون همانجا انتخاب شود. بدینسان، مارکس و سایر بنیادگذاران انترناسیونال دیگر نمیتوانستند عضو مرکزیت تشکیلات باشند و بهجای آنها کسان دیگری این وظیفه را بهعهده میگرفتند که هنوز شناخته نبودند.
بیانیه كانون تحقیق سوسیالیستی ـ کردستان (پیرامون مضحکهی رفراندوم در کردستان)
با توجه بهشرایطی که امروز در خاورمیانه حاکم است، این سبک از رفراندوم در سایه حاکمیت دولت اقلیم را، راهکار نمیدانیم و بر این باوریم که باعث برجستهتر شدن هرچه بیشتر مشکلات بین ملیتهای موجود در عراق میشود، همچنان مانع اتحاد است در صفوف طبقهی کارگر و ویران شدن هرچه بیشتر کیفت زندگی. چنین رفراندومی دیوارهای دمکراسی را تنگتر کرده و قدرت سرکوبِ احزاب حاکم و اعمال دیکتاتوری را بیشتر میکند. و این تنها سودیست که در جیب قدرتهای امپریالیست جهانی و منطقهای میرود.
اقدامات کارگری در مارس 1921ـ آلمان
بلشویکها براین باور بودند که انقلاب آنها تنها میتواند پیش درآمدِ [انقلابات دیگر] باشد: مشکلات موجود در روسیه تنها در سطح جهانی قابل حل است، و در این اثنا، میدان جنگِ تعیینکننده آلمان خواهد بود؛ یعنی جایی که بورژوازی پس از نوامبر 1918 بقای خود را مدیون اتحاد میانِ افسران ارتش، سوسیال دموکراتها و اتحادیههای کارگری ـدر مقابله با شوراهای کارگریـ بود. قاتلانی که توسط گوستاو نسکهی سوسیالیست بهکار گمارده شده بودند، در دورِ اول نبرد پیروز شدند...
دربارهی چیستی، چگونگی و مفهوم زمان
بگذارید مثال را مشخصتر کنیم: فرض کنیم سازماندهی یک حزب ضروری است، طبعاً چنین ضرورتی تابع ذات تغییراتی است که ایجاد حزب را بهعنوان یک رویداد تاریخی میسر میسازد. اما از طرفی، ضرورت یک رویداد بهزمان ماهوی آن نیز مربوط است. مثلاً در چه مدتی این حزب باید سامان بگیرد، دیر کردن چنین امری ممکن است آن را از ضرورت تهی کند و حتی زودرسی آن نیز ممکن است فاجعهانگیز باشد. اگر ساختن یک حزب زمانی انجام شود که کارکردهای اجتماعی آن بیاعتبار باشند، حزب بلافاصله ازهم خواهد پاشید.
دولت جنگ [یا دموکراسی آمریکایی]
مقدمه مترجم: جان بلامی فاستر در نوشتۀ حاضر، در سه بخش متفاوت «جنگ» و تأثیر آن بر روابط اجتماعی در ایالات متحده را مورد بررسی قرار میدهد. بخش اول مقاله با عنوان «دولت جنگ»، فاکتهای تاریخی ایجاد ساختار یک دولت جنگی در آمریکا را میشمارد. صرف بیان این فاکتها برای دستیابی به یک تحلیل مارکسیستی کافی نیستند (چنین توقعی هم نداریم) اما همین فاکتهای تاریخی، ضمن ارائۀ تصویری عمومی از حرکت سیاسی ایالات متحده پس از جنگ جهانی دوم بهکشوری که بدون جنگ قادر به گذران اموراتش نیست؛ دستیابی بهچنین تحلیلی را آسانتر میکنند.
دربارهی جنبش کارگری در سوئد
یکی از اتفاقات مهم تاریخ جنبش کارگری سوئد که بسیار مورد بحث و گفتگو بوده و هنوز هم هست، واقعهی اودالن است. تاریخنویسان و محققان زیادی در این مورد نوشتهاند. اشعار و سرودهای فراوانی در بارهی این واقعه سروده شده و فیلمهای بسیاری بهآن پرداختهاند. از سال 1930 کارگران کارخانه سولفات در شمال سوئد با کارفرما علیه کاهش دستمزدها بحث و جدل داشتند، اما بهنتیجهای نرسیدند.
در مقابله با لجنپراکنیهای ضدکارگری
انگیزهی اصلی نگارش این یادداشت اساساً عاطفی است. عاطفهای که ناگزیر طبقاتی و رفیقانه است. این درست که عاطفه بههرصورت عطف بهمنطق و پایه منطق نیز موضع و موقع تاریخیـاجتماعیـطبقاتی و نیز سنیـجنسی افراد است؛ اما من علیرغم اختلافاتی که در زمینه پراتیک طبقاتی با یداله داشتم، او را دوست داشتم و هتک حرمت او را تا اندازهی زیادی هتک حرمت خودم میدانم. بنابراین، انگیزهی اصلی در نگارش این یادداشت دفاع از حرمت انسانی و طبقاتی یداله خسروشاهی است که بهنوعی هتک حرمت انسانی و طبقاتی خود من نیز بهحساب میآید.
چند کارگر میشناسید که خواهان انقلاب سوسیالیستی باشند؟
بدینترتیب، در پاسخ بهکسانی که سؤال میکنند که آیا آگاهی سیاسی و طبقاتی از بیرون بهطبقهی کارگر وارد میشود؟ میتوان چنین پاسخ داد که اگر بهاندازهی چند میلیمتر از نگاه اسکولاستیک بهجهان فاصله بگیرید، بهسادگی درمییابید که «بیرونِ» بدون «درون» صرفاً یک انتزاع میانتهی است؛ و حقیقت این است که آگاهی سیاسی و طبقاتی در دیالکتیک لاینفک درون و بیرون شکل میگیرد که عامل عمدهی این رابطه (درست مثل همهی مجموعههای اینچنین) «درون» است.
«تعدیل ساختاری» یا «تولید بارآوری تولید»
سه برابر شدن لیستهای انتظار بیماران برای دسترسی بهدکتر و بخشهای تخصصی، برخوردهای خشن با بیماران که قبلاً سابقه نداشت، کاهش تقریباً 50 درصدی پرستارها، افزایش توقع «تمکینِ» دکترها از پرستارها (که عموماً زن هستند) و مسائلی از این قبیل نشاندهندهی این استکه آنچه در مورد کارکنان داروخانهها اِعمال شده، تصادفی و استثنایی نیست. حقیقت این است که این روندی عمومی، سرمایهدارانه و جهانی است.
نظریه عمومی حقوق و مارکسیسم
«جامعه بهعنوان یک کُل» تنها در تخیل این قضات وجود دارد. در واقع، با طبقاتی با منافع متضاد و در ستیز با یکدیگر سروکار دارند. هردستگاه تاریخیِ سیاستِ مجازاتْ مُهر منافع طبقاتی خودرا برپیشانی دارد، و مربوط بهطبقهای است که آن را متحقق ساخته است. ارباب فئودالْ روستاییانِ سرکش و ساکنان شهری را که برضد قدرت او قیام کردهاند، اعدام میکند. شهرهای وحدتیافته، شوالیههای راهزن را بهدار آویختند و قلعههایشان را ویران کردند.
آ. کولنتای - اپوزیسیون کارگری
ترجمهی نوشتهی کولنتای (که قبل از کنگرهی دهم منتشر شد و چندی بعد با سانسور و توقیف مواجه شد)، همراه با نقل مطالبی نسبتاً طولانی از «تاریخ روسیهی شوروی ـ انقلاب بلشویکی»، اثر ای. اچ. کار. (ترجمهی نجف دریابندری)، نقل بخشی از نامهی لنین بهکنگرهی دوازدهم بهعنوان پیوست و نیز نکاتی که در این مقدمه بهآن اشاره میشود ـهمگیـ را باید بهعنوان گام بسیار کوچکی در راستای ایجاد زمینه برای درک آرمانی، پراتیک و استراتژیکِ مسئلهی دیکتاتوری پرولتاریا (بهمثابهی تاکتیک الزامیِ استراتژی رهایی نوع انسان) دریافت کرد.
«انتقاد» بهمثابهی بازتولید انقلابیِ هستیِ انسانی
ازآنجاکه انتقادکردن و انتقادپذیرفتن در هررابطهای ظرافت و آگاهی ویژهای میطلبد؛ ازاینرو، ضروری است که در تدارک سازمانیایی کمونیستی طبقهی کارگر (برای کارگران و دیگر نیروھای همسو با این طبقه) این فرصت و امکان را فراهم آورد که آنها با طرح مسائل انتقادى و نیز نقدِ انتقادات ناصحیحشان این مهارت هنرمندانه را بهدرستی بیاموزند.بهطورکلی، تدارک سازمانیابی کارگران در راستای انقلاب سوسیالیستی و رهایی انسان، روندی است که بدون آموزش دیالکتیک رفیقانهی انتقاد بهسیاستگرایی و قدرتطلبی و ستیزهای قشریـگروهی میچرخد.
آنتونیو نگری ـ امپراتوری / محدودیتهای نظری و عملی آتونومیستها
اگر تردیدی هم در این باره وجود داشت كه جنبش ضدسرمایهداری بیانگر تجدیدحیات چپ در پهنهی جهانی است، با تظاهرات گسترده علیه اجلاس سران «گروه هشت» در بیستویكم ژوئن 2001 در جنوآ Genua، این تردید مسلماً از میان برداشته شد...جوانی، اعتماد بهنفس و مبارزهجوییِ تظاهركنندگان گواه روشنی بود كه چپِ ایتالیا پس از نزدیك بهیك ربع قرن شكست و ناامیدی، در حال تجدیدحیات است.
یادداشتها
مهمانی تولد مامان سحر و جمع دوستان صابر و (نشریه غیررسمی «بولتن دانشجو»)
ـ ماهی جون بچهها رو که بهتون معرفی کردم؟
ـ آره صابر جون معرفیت کامل بود عزیزم، البته بعضی هاشون رو از قبل میشناختم.
ـ خانم دکتر جان؛ اجازه میدین مهمونی رو به نشست تبادل فکری تبدیل کنیم(خنده جمعی).
ـ صاحب خونه باید اجازه بده جونم، من خودم مهمونم. سحر جون ببین بچه ها چی میگن مادر.
ـ مادر جون برنامه را صابر گذاشته، من حرفی ندارم. فقط بشرط اینکه شما رو خسته نکنن.
ادامه مطلب...خاطرات یک دوست ـ قسمت بیستم
دو پاراگرافِ آخر از قسمت نوزدهم
این چمدانها را در اتاقمان زیر تختخواب آهنی نسبتا بزرگی (که صندوخانه اتاقمان بود) قرار دادیم و روی تخت را بطریق رویه کشیدیم که حالتی طبیعی داشته باشد و زیر تخت دیده نشود. چمدانها را با مقدار زیادی ادوکلون که به دیواره هایش پاشیده بودن معطر کرده بودن بصورتی که در ظاهر میشد گفت جنس های کویتی(جنوبی) است که آنروزها مسافران برای فروش از آبادان میآوردند.
ادامه مطلب...افغانستان در کوچه پسکوچههای ایران
پیلهکردن به مهاجران و پناهندگان و اقلیّتهای شایسته یا بانفوذ و قربانیکردن آنها، یک ترفند کهنهی حاکمان نالایق و ناتوان از ساماندهی اقتصاد و معاش است برای منحرفکردن اذهان و افکار عمومی مردمانِ فقیرشده و ناراضیِ در آستانهی طغیان و شورش، تا آن مردمان، سرِ رشتهی علّتهای تباهی را گم کنند و پی ِ نخود سیاه بروند.
ادامه مطلب...تشکر از مادر بزرگ و قسمت بعدی مصاحبه با او
ـ شما مکررن از نگرش تاریخی صحبت کردین و گفتید با رویکرد دیگه ای باید تاریخ را تدوین کرد. سؤالم اینه که در تدوین تاریخ چه زوایایی مد نظرتون هست؟
ـ اول از همه جهانبینی مهمه. جهانبینیِ مورخ از اهم وجوه آفریدن(یا تدوین و مرتبسازی و حتی گزینش اطلاعات از مأخذ عینی) «تاریخ» و شرح و بسط مباحث و تحلیلهای تاریخیه. جهانبینیْ مورخ را مقید و محدود بهسوگیری منافع آنی و آتی گروهبندهای خاصی از اجتماع میکند. یعنی حتی هنگامی که میگه منافع این یا آن طبقه را درنظر داره به بخش یا گروه محدودتری از همان طبقه نیز ناظر است. جهانبینی هرچقدر عمق اندیشتر باشد از منظر پیشروندهتری از تنگنای گروه گرایی و حتی قشری بودن وامیرهد. این امر به مورخ فرصت میده بیاندیشه که ماهیات در پس و پشتی پنهان از ضروریات هست که خود مینمایه و میتوانه و باید از منظری دگر شونده و فراونده تصویر ساز و تدوینگر تاریخی بشه.
ادامه مطلب...خاطرات یک دوست ـ قسمت نوزدهم
پاراگرافِ آخر از قسمت هیجدهم
کوچه ای از خیابان درخشنده جنب کارخانه برق بسمت شرق شروع میشد وتا خط آهن شهر ری چهارتا کوچه شمالی جنوبی را قطع میکرد، امتداد میافت. محله ای پر جمعیت که هر خانه اش حدود شش اتاق داشت و در اکثر خانهها پر از مستاجر بود. همه هم پر اولاد. ابراهیم در خانه شان یک اتاق جدا در انتهای حیاط کوچک شان داشت. او حاضر شده بود که کتابداری را در اتافش عملی کند. بنا بنظر ابراهیم کاری شدنی بود و مانعی در بین نبود. اما بنظر من بعید مینمود. با اینکه پدر ابراهیم با معاشرت من با پسرش و رفت وآمد به خانه شان مشکلی نداشت اما محافظه کار تر از آن بود.
ادامه مطلب...* مبارزات کارگری در ایران:
- فیل تنومند «گروه صنعتی کفش ملی»- قسمت دوم
- فیل تنومند «گروه صنعتی کفش ملی»
- بیانیه شماره دوم کمیته دفاع از کارگران اعتصابی
- تشکل مستقلِ محدود یا تشکل «گسترده»ی وابسته؟!
- این یک بیانیهی کارگری نیست!
- آیا کافکا بهایران هم میرود تا از هفتتپه بازدید کند !؟
- نامهای برای تو رفیق
- مبارزه طبقاتی و حداقل مزد
- ما و سوسیال دمکراسی- قسمت اول
- تجمع اول ماه می: بازخوانی مواضع
- از عصیان همگانی برعلیه گرانی تا قیام انقلابی برعلیه نظام سرمایهداری!؟
- ائتلاف مقدس
- وقتی سکه یک پول سیاه است!
- دو زمین [در امر مبارزهی طبقاتی]
- «شوراگراییِ» خردهبورژوایی و اسماعیل بخشی
- در مذمت قیام بیسر!
- هفتتپه، تاکتیکها و راستای طبقاتی
- تقاضای حکم اعدام برای «جرجیس»!؟
- سکۀ ضرب شدۀ فمنیسم
- نکاتی درباره اعتصاب معلمان
- تردستی و تاریخ، در نقد محمدرضا سوداگر و سید جواد طباطبایی
- دختران مصلوب خیابان انقلاب
- «رژیمچنج» یا سرنگونی سوسیالیستی؟!
- هفتتپه و پاسخی دوستانه بهسؤال یک دوست
- اتحادیه آزاد در هفتتپه چکار میکند؟
- دربارهی جنبش 96؛ سرنگونی یا انقلاب اجتماعی!؟
- دربارهی ماهیت و راهکارهای سیاسیـطبقاتی جنبش دیماه 96
- زلزلهی کرمانشاه، ستیز جناحها و جایگاه چپِ آکسیونیست!؟
- «اتحادیه مستقل کارگران ایران» از تخیل تا شایعه
- هزارتوی تعیین دستمزد در آینه هزارتوی چپهای منفرد و «متشکل»
- شلاق در مقابله با نوزایی در جنبش کارگری
- اعتماد کارگران رایگان بهدست نمیآید
- زحمتکشان آذری زبان در بیراههی «ستم ملی»
- رضا رخشان ـ منتقدین او ـ یارانهها (قسمت دوم)
- رضا رخشان ـ منتقدین او ـ یارانهها (قسمت اول)
- در اندوه مرگ یک رفیق
- دفاع از جنبش مستقل کارگری
- اطلاعیه پایان همکاری با «اتحاد بینالمللی در حمایت از کارگران در ایران»
- امضا برعلیه «دولت»، اما با کمک حکومتیان ضد«دولت»!!
- توطئهی خانه «کارگر»؛ کارگر ایرانی افغانیتبار و سازمانیابی طبقاتی در ایران
- تفاهم هستهای؛ جام زهر یا تحول استراتژیک
- نه، خون کارگر افغانی بنفش نیست؟
- تبریک بهبووورژواهای ناب ایرانی
- همچنان ایستاده ایم
- دربارهی امکانات، ملزومات و ضرورت تشکل طبقاتی کارگران
- من شارلی ابدو نیستم
- دربارهی خطابیه رضا رخشان بهمعدنچیان دنباس
- قطع همکاری با سایت امید یا «تدارک کمونیستی»
- ایجاد حزب کمونیستی طبقهی کارگر یا التجا بهنهادهای حقوقبشری!؟
- تکذیبیه اسانلو و نجواهای یک متکبر گوشهنشین!
- ائتلافهای جدید، از طرفداران مجمع عمومی تا پیروان محجوب{*}
- دلم برای اسانلو میسوزد!
- اسانلو، گذر از سوءِ تفاهم، بهسوی «تفاهم»!
- نامهی سرگشاده بهدوستانم در اتحاد بینالمللی حمایت از کارگران
- «لیبر استارت»، «کنفرانس استانبول» و «هیستادروت»
- «لیبر استارت»، «سولیداریتیسنتر» و «اتحاد بینالمللی...»
- «جنبش» مجامع عمومی!! بورژوایی یا کارگری؟
- خودشیفتگی در مقابل حقیقت سخت زندگی
- فعالین کارگری، کجای این «جنبش» ایستادهاند؟
- چکامهی آینده یا مرثیه برای گذشته؟
- کندوکاوی در ماهیت «جنگ» و «کمیتهی ضدجنگ»
- کالبدشکافی یک پرخاش
- توطئهی احیای «خانهکارگر» را افشا کنیم
- کالبدشکافیِ یک فریب
- سندیکای شرکت واحد، رفرمیسم و انقلاب سوسیالیستی
* کتاب و داستان کوتاه:
- نقد و بازخوانى آنچه بر من گذشت
- بازنویسی کاپیتال جلد سوم، ایرج اسکندری
- بازنویسی کاپیتال جلد دوم، ایرج اسکندری
- بازنویسی کاپیتال جلد اول، ایرج اسکندری
- کتاب سرمایهداری و نسلکشی ساختاری
- آگاهی طبقاتی-سوسیالیستی، تحزب انقلابی-کمونیستی و کسب پرولتاریایی قدرت...
- الفبای کمونیسم
- کتابِ پسنشینیِ انقلاب روسیه 24-1920
- در دفاع از انقلاب اکتبر
- نظریه عمومی حقوق و مارکسیسم
- آ. کولنتای - اپوزیسیون کارگری
- آخرین آواز ققنوس
- اوضاعِ بوقلمونی و دبیرکل
- مجموعه مقالات در معرفی و دفاع از انقلاب کارگری در مجارستان 1919
- آغاز پرولترها
- آیا سایهها درست میاندیشند؟
- دادگاه عدل آشکار سرمایه
- نبرد رخساره
- آلاهو... چی فرمودین؟! (نمایشنامه در هفت پرده)
- اعتراض نیروی کار در اروپا
- یادی از دوستی و دوستان
- خندۀ اسب چوبی
- پرکاد کوچک
- راعش و «چشم انداز»های نوین در خاورسیاه!
- داستان کوتاه: قایق های رودخانه هودسون
- روبسپیر و انقلاب فرانسه
- موتسارت، پیش درآمدی بر انقلاب
- تاریخ کمون پاریس - لیسا گاره
- ژنرال عبدالکریم لاهیجی و روزشمار حمله اتمی به تهران
* کارگاه هنر و ادبیات کارگری
- شاعر و انقلاب
- نام مرا تمام جهان میداند: کارگرم
- «فروشنده»ی اصغر فرهادی برعلیه «مرگ فروشنده»ی آرتور میلر
- سه مقاله دربارهی هنر، از تروتسکی
- و اما قصهگوی دروغپرداز!؟
- جغد شوم جنگ
- سرود پرولتاریا
- سرود پرچم سرخ
- به آنها که پس از ما به دنیا می آیند
- بافق (کاری از پویان و ناصر فرد)
- انقلابی سخت در دنیا به پا باید نمود
- اگر کوسه ها آدم بودند
- سوما - ترکیه
- پول - برتولت برشت
- سری با من به شام بیا
- کارل مارکس و شکسپیر
- اودسای خونین
* ترجمه:
- رفرمیستها هم اضمحلال را دریافتهاند
- .بررسی نظریه انقلاب مداوم
- آنتونیو نگری ـ امپراتوری / محدودیتهای نظری و عملی آتونومیستها
- آیا اشغال وال استریت کمونیسم است؟[*]
- اتحادیه ها و دیکتاتوری پرولتاریا
- اجلاس تغییرات اقلیمیِ گلاسکو
- اصلاحات اقتصادی چین و گشایش در چهلمین سال دستآوردهای گذشته و چالشهای پیشِرو
- امپراتوری پساانسانی سرمایهداری[1]
- انقلاب مداوم
- انگلس: نظریهپرداز انقلاب و نظریهپرداز جنگ
- بُرهههای تاریخیِ راهبر بهوضعیت کنونی: انقلاب جهانی یا تجدید آرایش سرمایه؟
- بوروتبا: انتخابات در برابر لوله تفنگ فاشیسم!
- پناهندگی 438 سرباز اوکراینی به روسیه
- پیدایش حومه نشینان فقیر در آمریکا
- پیرامون رابطه خودسازمانیابی طبقه کارگر با حزب پیشگام
- تأملات مقدماتی در مورد کروناویروس و پیآیندهای آن
- تاوان تاریخی [انقلابی روسیه]
- تروریسم بهاصطلاح نوین[!]
- جنبش شوراهای کارخانه در تورین
- جنبش مردم یا چرخهی «سازمانهای غیردولتی»
- جوانان و مردم فقیر قربانیان اصلی بحران در کشورهای ثروتمند
- دستان اوباما در اودسا به خون آغشته است!
- رهایی، دانش و سیاست از دیدگاه مارکس
- روسپیگری و روشهای مبارزه با آن
- سرگذشت 8 زن در روند انقلاب روسیه
- سقوط MH17 توسط جنگنده های نیروی هوائی اوکراین
- سکوت را بشکنید! یک جنگ جهانی دیگر از دور دیده میشود!
- سه تصویر از «رؤیای آمریکایی»
- سه مقاله دربارهی هنر، از تروتسکی
- شاعر و انقلاب
- فساد در اتحادیههای کارگری کانادا
- فقر کودکان در بریتانیا
- قرائت گرامشی
- کمون پاریس و قدرت کارگری
- گروه 20، تجارت و ثبات مالی
- لایحه موسوم به«حق کار»، میخواهد کارگران را بهکشتن بدهد
- ماركس و خودرهایی
- ماركسیستها و مذهب ـ دیروز و امروز
- مانیفست برابری فرانسوا نوئل بابوف معروف بهگراکوس[1]
- مجموعه مقالات در معرفی و دفاع از انقلاب کارگری در مجارستان 1919
- مجموعه مقالات در معرفی و دفاع از انقلاب کارگری در مجارستان 1919
- ملاحظاتی درباره تاریخ انترناسیونال اول
- ممنوعیت حزب کمونیست: گامی به سوی دیکتاتوری
- نقش کثیف غرب در سوریه
- نگاهی روششناسانه بهمالتیتود [انبوه بسیارگونه]
- واپسین خواستهی جو هیل
- واپسین نامهی گراکوس بابوف بههمسر و فرزندانش بههمراه خلاصهای از زندگی او
- ویروس کرونا و بحران سرمایه داری جهانی
- یک نگاه سوسیالیستی بهسرزمینی زیر شلاق آپارتاید سرمایه