شوستاکوویچ وجدان موسیقیاییِ روسیه تزاری، اتحاد جماهیر شوروی و سوسیالیسم
ریتمهای سیال و بالنده در سمفونیهای شوستاکویچ، عجین با سوگ و اندوه مردمی، بر تمامی واقعیتهای تاریخی موجود در روسیه تزاری و شوروی استوار است. سمفونیهای شوستاکویچ مبارزه برای برقراری جامعه سوسیالیستی را ترویج و تبلیغ میکنند. او گردهمآیی و اتحاد کارگران جهان و همچنین شورش انقلابی را بر سکون فورمالیستی/دولتی ترجیح میدهد.
دربارهی فلسفه فرا/انسانِ [نیچه]
اگر قرار است که «از مرده بهنیکی یاد کنیم یا هیچ چیزی درباره او نگوییم»، در این مورد ترجیح دارد که سکوت احترامآمیز را پیشه کنیم تا اینکه اهمیت اجتماعی متوفی را با سِیلی از تحسین افسارگسیخته و تهی از معنا، بپوشانیم. میتوانیم و باید نگرشی غیرجانبدارانه [و احترامآمیز] نسبت بهاشخاصی داشته باشیم که دشمنان اجتماعی ما بهحساب میآیند، احترامی که مدیون صداقت و فضایل فردی متنوع آنهاست. اما دشمن اگر صادق باشد یا نباشد، زنده یا مرده، دشمن باقی میماند، بهویژه دشمنی که در آثار خود پس از مرگش بهحیات خود ادامه میدهد.
دربارهی شوستاکوویچ وجدان موسیقیایی انقلاب روسیه
شوستاکوویچ در ۲۵ سپتامبر ۱۹۰۶ در سنت پترزبورگ بهدنیا آمد و در ۹ آگوست ۱۹۷۵ در مسکو از دنیا رفت. بهاین ترتیب، دوران حیات او انقلاب اکتبر، جنگ داخلی، و دو جنگ جهانی و همچنین دوران دهشتباراستالینیسم را نیز در برمی گیرد که مسیر زندگیاش را تغییر داد، همچنان که سرنوشت سرزمین اکتبر را تغییر داد و امیدها و رؤیاهایی که انقلاب بلشویکی بهوجود آورده بود، را زیر پا له کرد. این رویدادهای سترگ، موسیقی سترگی را می طلبند؛ و همهی اینها در سمفونی های توانمند شوستاکویچ بازتاب می یابند.
بیانیه شماره دوم کمیته دفاع از کارگران اعتصابی
کارگران! افزایش قوای سازمانی شما، توازن قوا در میدان کار و سرمایه را به نفع شما تغییر می دهد، با اقدام به ایجاد تشکلی مستقل، سوا از اینکه خود را درجه ای برای رسیدن به خواست ها و مطالبات تان نزدیک می کنید، موقعیت کل طبقه کارگر ایران را در موضع قدرت در مقابل سیستم سرمایه قرار داده اید. لذا با اتخاذ تاکتیک های مناسب تمامی نیرنگ های کارفرمایان را نقش برآب کنید و بسوی ایجاد تشکل مستقل خود از دولت و کارفرما که از مطالبات اساسی طبقه کارگر نیز می باشد گام بردارید. چون میزان سازمانیابی شما رابطه مستقیم با توان چانه زنی شما با دولت و کارفرما را دارد.
تشکل مستقلِ محدود یا تشکل «گسترده»ی وابسته؟!
حمایتها بهواسطهی ماهیت و کاربردِ عمدتاً تاکتیکیشان بیش از اینکه بیمانگیز باشند، تشویقکنندهاند، و در وضعیت موجود باید از آنها استقبال کرد و متقابلاً جوابشان را داد. اما حمایتهای ابراز شده از سوی جریانهای اپوزیسیونِ صراحتاً دستِ راستی خارج از کشوری (مانند سلطنتطلبان رنگارنگ، جریان گانگستری مجاهدین و انواع جریانهای ناسیونالیست) نه تنها تشویقکننده نیستند، بلکه در همسویی ماهوی با رژیمِ حاکمْ در کم زیانترین شقِ ممکنْ بهدستآویزی برای سرکوب کارگران اعتصابی تبدیل میشوند.
خانواده نمیخواهد منحل شود[!؟]
در کتاب سرمایه، بخش سرمایه در صنعت ماشینآلات و مقیاس بزرگ صنعت، مارکس خانوادهی طبقه کارگر را بهعنوان شرکت کوچک تأمین پرسنل (نیرویکار) توصیف میکند. پیشتر کارگر فقط نیرویکار خود را میفروخت، اما اکنون همسر و فرزندان خود را نیز بهکارخانهداران میفروشد. خانوادهی برای طبقهی بورژوا شکل خانوادگی سرمایهداری نبود، بلکه ساختاری برای [حل] اختلافات مربوط بهارث، و امور مربوط بهخیانت بود.
اصلاحات اقتصادی چین و گشایش در چهلمین سال دستآوردهای گذشته و چالشهای پیشِرو
هیچ سابقهی روشنی در تاریخ خود جمهوری خلق چین و یا تجربهی سایر کشورهای کمونیستی برای اصلاحات شهری وجود نداشت که قابل مقایسه با الگوی ابتکارعمل چین در زمینه اصلاحات روستایی باشد. نفود سیاسیِ حامیان دیوانسالارِ صنعتِ تحت مالکیت دولت و ممانعتهای ایدئولوژیکیِ بیشتر برای برچیدنِ ستونهای سوسیالیسم در اقتصاد صنعتی، اصلاحات را کند و رقیقتر میکرد. در عوض، موفقیتْ «رشد» را برانگیخت...
این یک بیانیهی کارگری نیست!
این صحیح است که طبقهای که به حکم شرایط مادی و نیروی متشکلش انقلابی است در لحظهی انقلاب نمایندهی منافع کلیت جامعهای است که خود آمادهی انقلاب است، به این معنا که طبقهی انقلابی در لحظهی انقلاب منافع و خواستهای بخش عمدهی ستمدیدگان جامعه را در برنامهی خود میگنجاند و مؤتلفینش را متقاعد میکند که تنها اوست که میتواند منافع و خواستهای آنان را تأمین کند. اما طبقهی انقلابی میتواند چنین کند تنها آنگاه که نیروی متشکلش و شرایط مادی جامعه برای رهبری او کافی و آماده باشد.
چند مصاحبه با زنان طبقهی کارگر در غرب لندن- قسمت پنجم
مبارزه با نژادپرستی بهعلاوهی بدبختیهای معمولِ ناشی از بردهداری مزدی و فقر، زندگی طبقهی کارگر را بیش از بیش طاقتفرسا کرده است. از لحاظ تاریخی گرایش گروههای مهاجری که تازه پا بهلندن میگذارند، زندگی همگون در مناطق خاصی است. و این امر باعث حس تعلق بهاجتماعی [خاص] در شهری بزرگ، منکوبکننده و گاه خصمانه میشود. [اما] امروزه با افزایش کرایهخانهها و اعیانسازی برخی از محلهها، یافتن پیوندهای «اجتماعی» و کسب مزایایی از این پیوندها بیش از پیش دشوار شده است.
پاندمی و کشورهای فراموش شده ی جنوب
کوویدـ 19 بهیکی از بیماریهایی تبدیل میشود که بهطور مزمن کشورهای پیرامونی سرمایهداری را ویران میکند و گاهی نیز کشورهای متروپول را نیز درگیر خود میسازد. آفریقا و مناطقی از آسیا و آمریکای لاتین در وحشت انواع خطرناکتری از اینگونه بیماری های مسری را دارند. بهعلاوه، ویروس کرونا سیستم بهداشتی را که قبلاً ضعیف شده است، ضعیفتر هم میکند.
کار خلاق را آزاد کنید!
حق ثبت اختراع همچنین میتواند مانع توسعه و کاربرد بیشتر داروهای جدید شود. این احتمالاً در مورد اکتشافات جدید پیرامون گلیوبلاستورما، مهاجمترین نوع تومور مغزی صادق است. شیمیدان سوئدی، لارس هامارستروم Lars Hammarstrom، یک داروی بالقوه پیدا کرده که بیش از 70 برابر قویتر از شیمی درمانی است که امروزه بهاین بیماران سرطانی داده میشود. اما اگر این حق ثبت اختراع توسط یک غول جهانی خردیداری شود، خطر قرار دادن آن در بایگانی وجود دارد...
بتهوون: انسان، موسیقیدان و انقلابی
انکشاف سبک سوناتا اواخر قرن هجدهم روندی سریع داشت و در سمفونیهای موتسارت و هایدن بهاوج خود رسید. بهنوعی میتوان گفت سمفونیهای بتهوون صرفاً تداوم این سنت بودند. ولی در واقعیت هویت رسمی این سمفونیها تفاوت بنیادین را از نظر پنهان میکرد. در سبک سوناتا محتوای واقعی در اولویت نیست. دغدغه آهنگسازان کلاسیک قرن هجدهم اساساً درک شکل درست سبک سوناتا بود (هرچند سبک موتسارت یک استثنا بود).
شرکتهای دارویی بزرگ بهجای اختراع واکسن کرونا پول و اعتبار بهجیب میزنند!
این تصویر که شرکتهای بزرگ دارویی توانستند در آزمایشگاههای Pfizer و Moderna و دیگر شرکتهای بزرگ بهطور معجزهآسا و نجاتدهندهای واکسن کوویدـ19 را ساخته و تولید کنند، نادرست است. [در واقع] ما واکسنهای کرونا را مدیون شرکتهای دارویی و قدرت خلاقیت آنها نیستیم، بلکه مرهون کمکهزینههای دولتی [البته از جیب مردم] و دانشگاههایی هستیم که در این زمینه خلاق بودهاند.
آیا کافکا بهایران هم میرود تا از هفتتپه بازدید کند !؟
«کانال مستقل کارگران هفت تپه» و طبعاً «جمعی از کارگران هفت تپه در بخشهای مختلف» هفتتپه در همین ششمین مطالبه که خواهان بازگرداندن مالکیت این مجتمع به«بخش عمومی ـ دولتی» مهمترین کاری که میکنند، ترویج ایدئولوژی بورژوایی و بهانحراف کشاندن انرژی مبارزات مردم فرودست است. چرا؟ برای اینکه بهجز مالکیت شخصی، خصوصی و اجتماعی (که وجود آن مستلزم انقلاب سوسیالیستی است)، هیچ شکلی از مالکیت وجود ندارد و مالکیت «عمومی ـ دولتی» مقولهی مجعولی است که هدف آن فریب کارگران است؛
درباره آلکسی ناوالنی و مداخله ی امپریالیستی غرب در روسیه
دربسترِ گام برداشتن بهسوی نهادینه کردن اقتصاد بازار آزاد توسط دیوانسالاران حزبی/دولتی بود که میلیونها تن از کارگران وزحمتکشان روس به نهایتِ فقر کشانده شدند، تا جایی که کارگران ماهها بدون حقوق میماندند. در بستر شرایط برآمده از فروپاشی و دلبستگی وافر رهبران و فونکسیونرهای حزب/دولت استالنیستیِ سابق به نظام سرمایه داری بود که نفرت فاشیستی واجتماعی/داروینیستی از کارگران و زحمتکشان در روح و روانِ ناوالنی جوان نمایان گردید و گسترش یافت.
بازنویسی کاپیتال جلد اول، ایرج اسکندری
بازنویسی کاپیتال جلد دوم، ایرج اسکندری
بازنویسی کاپیتال جلد سوم، ایرج اسکندری
`اقتصاد سیاسی مالکیت معنوی
درحالی که منابع انرژی [علیرغم اهمیت ناچیزشان در مقایسه با کلیت وجودی] شیوهی تولید سرمایهداری، برای حفظ حیات نقش محوری دارند، اکنون حقوق مالکیت معنوی برای حفظ تعادل مالی بینالمللیِ اقتصاد آمریکا همان اهمیت [منابع انرژی] را دارد. دسترسی داخلی بهنفت مهم باقی میماند، البته تا زمانی که طبقات مرفه همچنان بهسواری اتومبیلهای بزرگ خود ادامه دهند، و گرمایش و سرمایش کاخهای عظیم خودرا تأمین میکنند...
نامهای برای تو رفیق
پس رفیق عزیزم ما راهی جز هملی، آگاهی و کمک به یکدیگر را نداریم. ما باید مذهب، نژاد، قومیت، رنگ پوست، جنسیت و ... را کنار بگذاریم و بر اساس هویت واقعی و طبقاتیمان به وحدتی جهانی با طبقهی کارگر دست پیدا کنیم، نه آنکه در چند دستگی و رقابت میان سرمایهداری و دولتهایشان فرو رویم و علیه یکدیگر قرار گیریم. شاید بدیهی بهنظر برسد که ما باید براساس واقعیت مادی و عینی زمان خود حرکت بکنیم و نه بر اساس ایدهها، آرزوها و آنچه دوست داریم باشیم.
جنایات ضدبشری ایالات متحده، [آیا این جنایتها ایران را هم دربرمیگیرد؟]
هیچ کس فراموش نکرده است که تحریم های سازمان ملل متحد، که از سوی ایالات متحده طراحی شده بود، برضد عراق در سال های دهه ۱۹۹۰ منجر به مرگ ۵۰۰ هزار کودک عراقی شد. ترامپ نیز از طریق دستورات اجراییْ انواع مختلفی از تحریم ها را بر یک سوم کشورهای جهان تحمیل کرده است: از محاصره یک جانبه ۶۰ ساله کوبا به جرم پافشاری بر استقلال خود (که تنها ۹۰ مایل با آمریکا فاصله دارد)، تا تحریم ارسال دارو و غذا به ونزوئلا، که موجب مرگ ۴۰ هزار تن شده است...
هفتادوپنج سال پس از بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی
آنچه در ادامه آمد، شتاب برای به کار گیری و انداختن بمب ها بود. تاریخ بمباران ها نه از روی الزام نظامی برای شکست دادن ژاپن، بلکه بیشتر برای پیشدستی برای ورود به جنگ در منطقه اقیانوس آرام پیش از اتحاد شوروی بود. واشنگتن می خواست جلوی گسترش نفوذ شوروی بر آسیا و به ویژه ژاپن را بگیرد. به همین دلیل نیز نخستین بمب در ۶ آگوست، یعنی دو روز پیش از شروع حمله نظامی شوروی، و بمب دوم در ۹ آگوست، یک روز پس از اشغال شوروی و قبل از این که دولت ژاپن حتی زمانی برای درک یا پاسخ به نابودی هیروشیما داشته باشد، انداخته شد.
نیچه «دربارهی زنان پیر و جوان» چه میگوید؟
بهطورکلی، جوهرهی اندیشهی نیچه نه تنها زنستیزانه است، بلکه دربردارندهی ستیزِ تاریخی و ضدعقلانی با نوع انسان و نوعیت انسانی در تثبیت گوناگونی جامعهی طبقاتی است؛ و پارهای از نیچهگرایان همین تثبیت گوناگون را «شوند» و حتی «شدن» مینامند. بههمین دلیل استکه نیچه بدون اینکه نگاه غایتگرایانهی خودرا بهصراحت بیان کند، در لابلای ارائهی چشماندازهای شاعرانه و قصهگونهی خویشْ جوهرهی جامعهی زمانهی خود را (که طبقاتی بود و هنوز هم طبقاتی است)، در آرایهای ظاهراً نوین، اما بسیار سهمگینتر بهتصویر میکشد...
پیامدهای اپیدمی کوویدـ19 و شکافهای درونی سرمایهداری
یک نیودیل New Deal جدید در سال 2020 یا حتی استقرار سیاسی سوسیال دمکراسی میتوانست یک فرصت منطقی، برابر، اکولوژیک، فارغ از خشونت، و پاسخگو بهدانشمندان نسبت بهمشکلات اقلیمی فراهم آورد،... در چنین وضعیت مفروضی یک سیاستی شکل میگیرد که بحشهای فراموش شدهای از بشریت را نیز بهرسمیت میشناسد، که شاید با هم متحد شوند؛ اما نیروی سیاسی بهاندازهی کافی قوی برای چنین استقرار و مسئولیتی کجاست؟ مبارزه برای رفورمهای رادیکال پساپاندمی در انتظار ماست.
«مالکیت معنوی» از دیدگاه مارکسی
کارگران فکریِ مدرنی که مالکیت معنوی را ایجاد میکنند، از محصولات کارشان درست همانطور بیگانه میشوند که پرولتاریایی که مارکس دربارهاش مینوشت. بهعنوان مثال، برای توسعه دهندگان نرمافزار مدرن، شرکتهای بزرگی مثل مایکروسافت Microsoft و اَپِل Apple از منابع اصلی استخدام در عرصهی کارند. با وجود این، هرمحصولی که کارگران هنگام کار در یکی از این شرکتها ایجاد یا نوآوری میکنند، بیدرنگ در پوشش مالکیت معنوی شرکت بزرگ قرار میگیرد؛ این امر در پرتو قراردادِ سلبِ ادعایی انجام میشود که شرکتها بههنگام استخدام از کارکنان میخواهند که امضا کنند.
«جنگ» بایدن/ترامپ صورتکی که با عنوان «ترامپیسم» ظاهر میشود
«جنگ انتخاباتی» ترامپ/بایدن ضمن اینکه نشاندهندهی سرریز شدن بحران اقتصادیِ شدت یافته بهدرون طبقهی حاکم امریکا و دیگر کشورهاست؛ اما جوهرهی اصلی آنْ مدیریت انتخاباتی این بحران بههمراه تبعات طبقاتیاش در چارچوبهی همین نظام سرمایهداری است. بنابراین، در ارزیابی از این «جنگ انتخاباتی» میتوان چنین نیز اظهار نظر کرد که آمیختهای است از: مدیریت آگاهانه و نیز واکنشهای ناشی از رخنهی بحران بهدرون طبقهی حاکم. دربارهی اینکه کدامیک از این دو عامل سنگینترند؛ گرچه با احتیاط، اما میتوان روی رخنهی سنگینتر بحران بهدرون طبقهی حاکم متمرکز شد.
چند مصاحبه با زنان طبقه کارگر در غرب لندن ـ قسمت چهارم
کار در خط مونتاژ «سادهترین» است. این کار برای من سختترین کار بود. آدمْ ساعتها، با تغییر و تحرکِ بسیار ناچیز، در وضعیتی [ثابت] گیرمیافتد؛ پاها و کمرم بهخاطر ایستادن طولانی درد میگرفت؛ کسی نمیتوانست یک ثانیه هم متوقف شود، زیرا باید با سرعت خط کار میکردیم؛ مدیران همیشه مراقب بودند، بنابراین از زیر کار درفتن حتی برای یک ثانیه هم ممکن نبود؛ استراحتها دقیقاً نیم ساعت بود، زیرا برای شروع مجدد خطوط، همه باید همزمان برمیگشتیم ـ اینها همه بسیار سخت بود.
درگذشت استاد آواز ایران برای فارسیزبانها و «سند» گذار دمکراتیکِ شجریان/میلانی
نگاه شجریان بهزندگی اجتماعی بهبیان صریح خودش، جنبه تاریخی دارد. این نگاه تاریخی برخلاف نگاه روشنگرانه، بهلحاظ تاریخی پیشرو و مارکسی که از گذشته بهحال مینگرد تا چگونگی فرارفت بهآینده را دریابد، بهتاریخ از گذشته بهحال مینگریست و در همینجا متوقف میماند. نمیدانم مهارت و استادی در آوازخواندن تا چه اندازه و چگونه از نگاه تاریخی افراد تأثیر میگیرد؛
کووید 19 و کار کودکان؛ دوران همهگیری کرونا-دورانی برای اقدام
ترجمه و انتشار این جزوه که از سوی «سازمان جهانی کار» با همکاری یونیسف و در ارتباط با گسترش کار کودکان در دورهی کرونایی و پساکرونایی منتشر شده است، بهمعنی تأیید نظرات و حتی تأیید آمارهای ارائه شده در آن نیز نیست؛ با وجود این، نباید عکس مسئله را نتیجه گرفت! در توضیح این دوگونگی میتوان چنین گفت: ازآنجاکه ILO و unisef نهادهای بورژوایی، جهانی و مورد تأیید جمهوری اسلامی هستند، و رژیم اسلامی در «کنوانسیون حقوق کودک» نیز شرکت دارد؛
یادداشتها
خاطرات یک دوست ـ قسمت سیوسوم
چند پاراگرافِ آخر از قسمت سیودوم
ملاقات بههم خورد و تنها من توانستم بهمادرم در اندک فرصتی برسانم که چیزی نگوید. او که قبلها هم چندبار بازخواست شده بود، در پیگیریهای افسران زندان چیزی را بُروز نداده بود. من را هم بهوسیله معاون زندان و افسر مربوطه با تحدید، بازپرسی کردند و نتیجهای عایدشان نشد. ملاقات را قطع کردند. احمد م.ع. (برادر اسماعیل از اعدامیهای سیاهکل) که خودش هم در جریانات مسلحانه فعال و زندانی شده بود در جریان قرار گرفت. او مسئول مراجعه بهافسر نگهبان و حلوفصل موضوعات بند ما بود . وی بهاتفاق آقای حجری به«زیر هشت» رفتند و بهشدت بهرفتار افسر نگهبان اعتراض کردند و مورد بلعیدن چیزی از جانب مرا رد کرده بودند. با مداخلهی رئیس زندان و بهدستور او ملاقات غیرحضوری را دایر کرده و فقط یک دیده بوسی آخر را اجازه دادند. در داخل بند هم زمزمه اعتصاب و اعتراض پیش آمد که بهسرانجام نرسید. بهنظر میرسید همه چیز رفع و رجوع شده باشد. با توجه بهجوّ بند تعداد کمی از افراد در جریان جزئیات حادثه قرار گرفتند. این مورد توسط مسئول زیر هشت بند و آقای حجری مدیریت شد.
ادامه مطلب...خاطرات یک دوست ـ قسمت سیودوم
چند پاراگرافِ آخر از قسمت سیویکم
اولین تبعیدیها از هر دو زندان شماره چهار و سه همزمان فراخوانده شدند و بهزندان برازجان اعزام شدند. در زندان شماره سه قصر همهی زندانیان برای بدرقه بهراهرو آمدند و در دو طرف آن صف بستند. با ریتم «هو، هو، هوشی مین» (ضرب تب، تب، تب-تب تب) دست میزدند. افرادی که برای اعزام فراخوانده شده بودند، از انتهای صف بهسمت درِ بند (زیر هشت) حرکت میکردند و با تک تک افراد دست میدادند و روبوسی میکردند. برخی میگریستند و برخی یاران همرزمشان را در بغل گرفته، میفشردند. روحیه همه خیلی بالا بود و با پاسخ رفتاری و کلامی کسانیکه بهتبعبد برده میشدند، بهدرود میگفتند. شعارها از جمله اینچنین بود: «امید بهپیروزی آتی خلق قهرمان».
ادامه مطلب...خاطرات یک دوست ـ قسمت سیویکم
چند پاراگرافِ آخر از قسمت سیام
عبدالحسین، مهندس مکانیک و اهل لنگرود؛ مردی دانا و کم صحبت، اما طنزگو بود. او ازهمهی افراد این گروهِ محاکمه مسنتر بود. برادرش عبدالرضا بیشتر در سایه قرار داشت.
عباس، دانشجوی رشتهی دامپزشکی بود. او را از بیرون زندان میشناختم. زمانیکه عباس تحت تعقیب و فراری بود، مدتی با ما زندگی میکرد. رابطه ما از طرف او و من لو نرفته بود. خیلی کتک خورده بودم که ارتباطات و اطلاعاتم را بگویم. از ارتباطهای من، فریبرز و احمد با اسم مستعار گفته شده بودند. فریبرز هفتهی قبل از من دستگیر شده بود و احمد حدود سه سال بعد دستگیر شد.
سی سال بعد، از احترام و اعتبار اجتماعی عباس در ایلام و اصفهان باخبر شدم. من اینطور خبر شدم که «او که در زندان بهلحاظ روحی آسیب دیده بود.» شاید هم بهاین نتیجه رسیده بود که با مبارزهی مسلحانه و سیاسی خداحافظی کند.»
ادامه مطلب...خاطرات یک دوست ـ قسمت سیام
چند پاراگرافِ آخر از قسمت بیستمونهم
البته غلام بعد از این مواجهه و توضیح خبری برایم شرح داد که لازم بوده اصل مسئله را با چند نفر درمیان میگذاشته و از این دو نفر برای تمایل بهمشارکت سئوال میکرده که حاضر بهفرار هستند؟ هر دو نپذیرفته بودند، اما عضو سلول یک (کسی که خبر را بهما میداد و علی را هم بهشهادت میگرفت) ضمن آرزوی موفقیت، قبول نکرده بود. ولی شخص سلول دیگر اساساً چنین اقدامی را ناموفق و بهشدت برعلیه جو زندان و در جهت تشدید سرکوب ساواک دیده بود. اما گویا غلام نتوانسته بود که مصلحتی با وی موافقت کند و ذهن او را از این ماجرا پَرت کند. مثلاً خودش را مجاب و موافق با ادله وی نشان دهد. شاید هم با وی بحث کرده بوده که من نمیدانم. در واقع، این رفیق ما حرکت را یک جوری «وِتو» کرده بود. اما موجبی برای کسی ایجاد نکرده بود. آن روز و آن شب همه جا را دو بار توسط مسئول بند بازدید کردند. مسئول نگهبان تذکر داد که درِ اتاقها(سلولها) اصلاً بسته نشود.
ادامه مطلب...خاطرات یک دوست ـ قسمت بیستونهم
چند پاراگرافِ آخر از قسمت بیستموهشتم
......
بیژن (هیرمنپور) با من مرتب وقت میگذاشت و برایم از تجارب و دانستههایش با دقت و گسترده میگفت. این پیوند گرچه بنا بر حادثهی جدایی ما ازهم و انتقال من از قزل قلعه دیری نپائید، اما عمق تأثیرات او را میتوانم بهیاد بیاورم که در تشخیصهای بعدی و انتخابهای آتیام تعیینکننده بود. وقتی از مجاهدین و رجوی صحبت شد، او برایم از احساس عمومی در دانشکده حقوق نسبت بهوی گفت: «در میان جمع دانشجویان شخصی مشکوک و غیرقابل اطمینان بود.» جز برخی از حداقلهای ارتباطی، همه از او دوری میکردند. و این گویا نه تنها از تیپ شخصیت و منشهای رفتاری نامتعارف او، بلکه از نگاهی نیز متأثر بود که «مییپنداشتند ساواکی است.»
ادامه مطلب...* مبارزات کارگری در ایران:
- فیل تنومند «گروه صنعتی کفش ملی»- قسمت دوم
- فیل تنومند «گروه صنعتی کفش ملی»
- بیانیه شماره دوم کمیته دفاع از کارگران اعتصابی
- تشکل مستقلِ محدود یا تشکل «گسترده»ی وابسته؟!
- این یک بیانیهی کارگری نیست!
- آیا کافکا بهایران هم میرود تا از هفتتپه بازدید کند !؟
- نامهای برای تو رفیق
- مبارزه طبقاتی و حداقل مزد
- ما و سوسیال دمکراسی- قسمت اول
- تجمع اول ماه می: بازخوانی مواضع
- از عصیان همگانی برعلیه گرانی تا قیام انقلابی برعلیه نظام سرمایهداری!؟
- ائتلاف مقدس
- وقتی سکه یک پول سیاه است!
- دو زمین [در امر مبارزهی طبقاتی]
- «شوراگراییِ» خردهبورژوایی و اسماعیل بخشی
- در مذمت قیام بیسر!
- هفتتپه، تاکتیکها و راستای طبقاتی
- تقاضای حکم اعدام برای «جرجیس»!؟
- سکۀ ضرب شدۀ فمنیسم
- نکاتی درباره اعتصاب معلمان
- تردستی و تاریخ، در نقد محمدرضا سوداگر و سید جواد طباطبایی
- دختران مصلوب خیابان انقلاب
- «رژیمچنج» یا سرنگونی سوسیالیستی؟!
- هفتتپه و پاسخی دوستانه بهسؤال یک دوست
- اتحادیه آزاد در هفتتپه چکار میکند؟
- دربارهی جنبش 96؛ سرنگونی یا انقلاب اجتماعی!؟
- دربارهی ماهیت و راهکارهای سیاسیـطبقاتی جنبش دیماه 96
- زلزلهی کرمانشاه، ستیز جناحها و جایگاه چپِ آکسیونیست!؟
- «اتحادیه مستقل کارگران ایران» از تخیل تا شایعه
- هزارتوی تعیین دستمزد در آینه هزارتوی چپهای منفرد و «متشکل»
- شلاق در مقابله با نوزایی در جنبش کارگری
- اعتماد کارگران رایگان بهدست نمیآید
- زحمتکشان آذری زبان در بیراههی «ستم ملی»
- رضا رخشان ـ منتقدین او ـ یارانهها (قسمت دوم)
- رضا رخشان ـ منتقدین او ـ یارانهها (قسمت اول)
- در اندوه مرگ یک رفیق
- دفاع از جنبش مستقل کارگری
- اطلاعیه پایان همکاری با «اتحاد بینالمللی در حمایت از کارگران در ایران»
- امضا برعلیه «دولت»، اما با کمک حکومتیان ضد«دولت»!!
- توطئهی خانه «کارگر»؛ کارگر ایرانی افغانیتبار و سازمانیابی طبقاتی در ایران
- تفاهم هستهای؛ جام زهر یا تحول استراتژیک
- نه، خون کارگر افغانی بنفش نیست؟
- تبریک بهبووورژواهای ناب ایرانی
- همچنان ایستاده ایم
- دربارهی امکانات، ملزومات و ضرورت تشکل طبقاتی کارگران
- من شارلی ابدو نیستم
- دربارهی خطابیه رضا رخشان بهمعدنچیان دنباس
- قطع همکاری با سایت امید یا «تدارک کمونیستی»
- ایجاد حزب کمونیستی طبقهی کارگر یا التجا بهنهادهای حقوقبشری!؟
- تکذیبیه اسانلو و نجواهای یک متکبر گوشهنشین!
- ائتلافهای جدید، از طرفداران مجمع عمومی تا پیروان محجوب{*}
- دلم برای اسانلو میسوزد!
- اسانلو، گذر از سوءِ تفاهم، بهسوی «تفاهم»!
- نامهی سرگشاده بهدوستانم در اتحاد بینالمللی حمایت از کارگران
- «لیبر استارت»، «کنفرانس استانبول» و «هیستادروت»
- «لیبر استارت»، «سولیداریتیسنتر» و «اتحاد بینالمللی...»
- «جنبش» مجامع عمومی!! بورژوایی یا کارگری؟
- خودشیفتگی در مقابل حقیقت سخت زندگی
- فعالین کارگری، کجای این «جنبش» ایستادهاند؟
- چکامهی آینده یا مرثیه برای گذشته؟
- کندوکاوی در ماهیت «جنگ» و «کمیتهی ضدجنگ»
- کالبدشکافی یک پرخاش
- توطئهی احیای «خانهکارگر» را افشا کنیم
- کالبدشکافیِ یک فریب
- سندیکای شرکت واحد، رفرمیسم و انقلاب سوسیالیستی
* کتاب و داستان کوتاه:
- دولت پلیسیجهانی
- نقد و بازخوانى آنچه بر من گذشت
- بازنویسی کاپیتال جلد سوم، ایرج اسکندری
- بازنویسی کاپیتال جلد دوم، ایرج اسکندری
- بازنویسی کاپیتال جلد اول، ایرج اسکندری
- کتاب سرمایهداری و نسلکشی ساختاری
- آگاهی طبقاتی-سوسیالیستی، تحزب انقلابی-کمونیستی و کسب پرولتاریایی قدرت...
- الفبای کمونیسم
- کتابِ پسنشینیِ انقلاب روسیه 24-1920
- در دفاع از انقلاب اکتبر
- نظریه عمومی حقوق و مارکسیسم
- آ. کولنتای - اپوزیسیون کارگری
- آخرین آواز ققنوس
- اوضاعِ بوقلمونی و دبیرکل
- مجموعه مقالات در معرفی و دفاع از انقلاب کارگری در مجارستان 1919
- آغاز پرولترها
- آیا سایهها درست میاندیشند؟
- دادگاه عدل آشکار سرمایه
- نبرد رخساره
- آلاهو... چی فرمودین؟! (نمایشنامه در هفت پرده)
- اعتراض نیروی کار در اروپا
- یادی از دوستی و دوستان
- خندۀ اسب چوبی
- پرکاد کوچک
- راعش و «چشم انداز»های نوین در خاورسیاه!
- داستان کوتاه: قایق های رودخانه هودسون
- روبسپیر و انقلاب فرانسه
- موتسارت، پیش درآمدی بر انقلاب
- تاریخ کمون پاریس - لیسا گاره
- ژنرال عبدالکریم لاهیجی و روزشمار حمله اتمی به تهران
* کارگاه هنر و ادبیات کارگری
- شاعر و انقلاب
- نام مرا تمام جهان میداند: کارگرم
- «فروشنده»ی اصغر فرهادی برعلیه «مرگ فروشنده»ی آرتور میلر
- سه مقاله دربارهی هنر، از تروتسکی
- و اما قصهگوی دروغپرداز!؟
- جغد شوم جنگ
- سرود پرولتاریا
- سرود پرچم سرخ
- به آنها که پس از ما به دنیا می آیند
- بافق (کاری از پویان و ناصر فرد)
- انقلابی سخت در دنیا به پا باید نمود
- اگر کوسه ها آدم بودند
- سوما - ترکیه
- پول - برتولت برشت
- سری با من به شام بیا
- کارل مارکس و شکسپیر
- اودسای خونین
* ترجمه:
- رفرمیستها هم اضمحلال را دریافتهاند
- .بررسی نظریه انقلاب مداوم
- آنتونیو نگری ـ امپراتوری / محدودیتهای نظری و عملی آتونومیستها
- آیا اشغال وال استریت کمونیسم است؟[*]
- اتحادیه ها و دیکتاتوری پرولتاریا
- اجلاس تغییرات اقلیمیِ گلاسکو
- اصلاحات اقتصادی چین و گشایش در چهلمین سال دستآوردهای گذشته و چالشهای پیشِرو
- امپراتوری پساانسانی سرمایهداری[1]
- انقلاب مداوم
- انگلس: نظریهپرداز انقلاب و نظریهپرداز جنگ
- بُرهههای تاریخیِ راهبر بهوضعیت کنونی: انقلاب جهانی یا تجدید آرایش سرمایه؟
- بوروتبا: انتخابات در برابر لوله تفنگ فاشیسم!
- پناهندگی 438 سرباز اوکراینی به روسیه
- پیدایش حومه نشینان فقیر در آمریکا
- پیرامون رابطه خودسازمانیابی طبقه کارگر با حزب پیشگام
- تأملات مقدماتی در مورد کروناویروس و پیآیندهای آن
- تاوان تاریخی [انقلابی روسیه]
- تروریسم بهاصطلاح نوین[!]
- جنبش شوراهای کارخانه در تورین
- جنبش مردم یا چرخهی «سازمانهای غیردولتی»
- جوانان و مردم فقیر قربانیان اصلی بحران در کشورهای ثروتمند
- چرا امپریالیسم [همواره] بهنسلکشی باز میگردد؟
- دستان اوباما در اودسا به خون آغشته است!
- رهایی، دانش و سیاست از دیدگاه مارکس
- روسپیگری و روشهای مبارزه با آن
- سرگذشت 8 زن در روند انقلاب روسیه
- سقوط MH17 توسط جنگنده های نیروی هوائی اوکراین
- سکوت را بشکنید! یک جنگ جهانی دیگر از دور دیده میشود!
- سه تصویر از «رؤیای آمریکایی»
- سه مقاله دربارهی هنر، از تروتسکی
- شاعر و انقلاب
- فساد در اتحادیههای کارگری کانادا
- فقر کودکان در بریتانیا
- قرائت گرامشی
- کمون پاریس و قدرت کارگری
- گروه 20، تجارت و ثبات مالی
- لایحه موسوم به«حق کار»، میخواهد کارگران را بهکشتن بدهد
- ماركس و خودرهایی
- ماركسیستها و مذهب ـ دیروز و امروز
- مانیفست برابری فرانسوا نوئل بابوف معروف بهگراکوس[1]
- مجموعه مقالات در معرفی و دفاع از انقلاب کارگری در مجارستان 1919
- ملاحظاتی درباره تاریخ انترناسیونال اول
- ممنوعیت حزب کمونیست: گامی به سوی دیکتاتوری
- نقش کثیف غرب در سوریه
- نگاهی روششناسانه بهمالتیتود [انبوه بسیارگونه]
- واپسین خواستهی جو هیل
- واپسین نامهی گراکوس بابوف بههمسر و فرزندانش بههمراه خلاصهای از زندگی او
- ویروس کرونا و بحران سرمایه داری جهانی
- یک نگاه سوسیالیستی بهسرزمینی زیر شلاق آپارتاید سرمایه