چگونگی وضعیت مالی اتحادیه اروپا، هلند و 30 سؤال دیگر در شرایط بحران کروناویروس
از آنجایی که هنوز مدت زمان بحران کروناویروس مشخص نیست و همچنین نمیتوان پیامدهای اقتصادی آن را بهطور دقیق برآورد کرد، صندوق بینالمللی پول گزارش خود را تحت عنوان سناریوی خفیف و ملایم ارائه میدهد. درصورتیکه مبارزه با بحران کنونی طولانی شود ویا ویروس سال آینده بازگردد، خسارت اقتصادی چندین برابر کنونی خواهد بود. [براساس دادههای] تاکنون پیشبینی میشود که اقتصاد جهانی طی سال جاری 3 درصد کاهش رشد داشته باشد.
طبقه و مبارزهی طبقاتی در چین امروز
پس از آنکه شهرستانهای کشوری ــبا قدرت افزایش مالیاتها برای توسعهی بورکراسیــ جایگزین کمونها شدند، شعبههای مختلفی از سطوح بالای ادارات دولتی نیز در سطح منطقهای بازتولید شد. با وارونه کردن این حکم مشهور مائو که: «انقلاب مهمانی با غذاهای مفصل نیست»، زندگی کاریـشغلی تبدیل بهجشنی طولانی برای مقامات رسمی کمونیست شد: «مقامات رسمی با اشتهای بیپایان خود، مانند ابری از ملخها، بر حومهی شهرها فرود آمدند و با ابتکارات بیانتها برای خوردن و آشامدین، بهانهها میتراشیدند»
مبارزه طبقاتی و حداقل مزد
کالبد کالاهای با کاربردهای گوناگون اطرافمان همانند چارچوبی، کار انسانی ساده، فارغ از نوع آن را دربرمیگیرند و مجموع ثروت اجتماعی را میسازند. رقابت، عرضه و تقاضا، انحصار و عوامل زیاد دیگری روي تغییر قیمت کالاها تاثیر میگذارند اما آنچه بنیان قیمت کالا را میسازد، مقدار کاری است که به طور میانگین در جامعهی مشخصی برای تولید آن لازم است. به چنین بنیانی براي قیمت، «ارزش» گفته میشود. کل کاری که برای تولید یک لباس لازم است ارزش آن را تعیین میکند.
بازگشایی تدریجی کسبوکار یا پذیرش چند ده میلیون قربانی!؟
چه کسی باید این هزاران میلیارد دلاری را که دولتها از بانکهای ملی و بانکهای جهانی وام گرفتهاند، بپردازد؟ پاسخ ساده و بدیهی است: همین مردمی که برای نجات حیات خودْ محبس خانگی را انتخاب کرده و تحمل میکنند! بنابراین، دنیای پساکرونایی بسیار نابرابرتر، فقیرتر و غیرانسانیتر از دنیای پیشاکرونایی خواهد بود. برای مثال، دولتهای سوپرکینزیِ سابقِ سوئد ضمن اینکه نه تنها محدودیت ویژهای برای کنترل کروناویروس ایجاد نکرد، بلکه در جریان شیوع همین عامل بیماریزای مرگآور نیز کنترلِ اجارهخانه را حذف کرد...
تا آخرالزمان بعدی...
در ایالات متحده، در سال ١٩٧٠ برای هر ١٠٠٠ تن ٧.٩ تخت بیمارستان دولتی وجود داشت که امروز به ٢.٨ تخت کاهش یافته است. ایتالیا درسال ١٩٨٠ تعداد تخت هایش برای «موارد حاد» ٩٢٢ تخت برای ١٠٠ هزار تن بود و امروز این تعداد به ٢٧٥ تخت کاهش یافته است. درهمه جا یک دستورالعمل وجود دارد: کاهش هزینه ها. بیمارستان مانند یک کارخانه اتومبیل سازی به صورت «زمان بندی» عمل می کند.
امپریالیسم آمریکا از کروناویروس بهعنوان سلاح جنگی استفاده می کند
در کنار کروناویروس بهعنوان دشمن نامرئی بشریت، عامل ضدانسانی دیگری بهنام امپریالیسم جهانی وجود دارد که مشهود و قابل رؤیت است. حضور امپریالیسم شاید بیش از هرجای دیگر دنیا، در بطن شرایط ناامیدکنندهای که ایران و ملت 83 میلیونی اش با آن دست و پنجه خرد میکند، قابل مشاهده است. گرچه بنا بهآمارهای رسمیِ دولتی (که اعتمادی چندانی هم بهآنها نیست) ایران بعد از چند کشور دیگر (مانند ایتالیا، اسپانیا، آمریکا و غیره) بهلحاظ تعداد مبتلایان و قربانیها در ردهی چندم قرار دارد...
پارهای تأملات اقتصادی اجتماعی درباره کووید19
بهجز اغلب دولتهای آفریقایی، تقریباً همهی دیگر دولتها در جهان، سوای بودجههای سالانهی خود، بودجههای ویژهای هم بهمقابله با کروناویروس و تأثیرات آن اختصاص دادهاند که براساس آنچه پس از بحران 2008 اتفاق افتاد، بهصراحت میتوان گفت که بخش اعظم این بودجه در اختیار صاحبان بنگاهها و سرمایهدارانی قرار میگیرد که سیاههی ضررهای خودرا علیرغم اخراج بیرویهی کارگران در شرایط کنونی با سیاهنمایی در مقابل دولتها قرار میدهند.
کتاب سرمایهداری و نسلکشی ساختاری
هماکنون که این کتاب منتشر میشود، چیزی حدود 27 هزار نفر جان خود را بهدلیل بیماریِ ناشی از ویروس کرونا از دست دادهاند، درصورتیکه روزانه در جهان 22 هزار کودک زیر 5 سال بهدلیل گرسنگی و بیماریهای قابل پیشگیری جان خود را از دست میدهند. واقعیتی که ناشی از ویروس نظام سرمایهداری، ویروس سود، ویروس بازارآزاد، ویروس نئولیبرالیسم و تمامی ویروسهای وضعیت موجود جهانی است.
تأملات مقدماتی در مورد کروناویروس و پیآیندهای آن
هراس و سراسیمگی هماکنون موجودْ در اطراف و اکناف دنیا فقط ناشی از میزان مرگومیر ویا سرعت گسترش جهانی کروناویرس نیست، بلکه در کلیت جهانیاش، واکنش در مقابل آرامش و آسایش فارغ از دغدغه، و درعینحال بهمخاطره افتادهای استکه در رفاه نسبی ویژهی طبقات متوسطِ کشورهایی ریشه دارد که استاندارد زندگی در آنجا بهنحوی بالاتر از کشورهای صحرای آفریقا و فقیرترین کشورهای آسیایی و آمریکای لاتین است.
جنبش مردم یا چرخهی «سازمانهای غیردولتی»
چند سال پیش با ویدیاساگار R Vidyasagar، یکی از کارشناسانِ راهنما در زمینه کودکانِ کار در هند، آشنا شدم. او از ریاکاری دولت های ثروتمند سرمایه دار سخن می گفت. این کارشناس می گفت: نخست، اصلاحات ساختاری و موافقت نامه های تجاری را به کشورهای حاشیه ای تحمیل می کنند که شرایط زندگی توده های مردم را سخت تر می کند که در نتیجه آنْ مدارس رو به زوال می روند، مردم بیکار می شوند و کار کودکان هرچه بیشتر گسترش می یابد.
ما و سوسیال دمکراسی- قسمت اول
دو وجه بههم تنیده «سوسیالیستی» و «دموکراتیک» در تاریخ اندیشهی «چپ» ایران منشائی دوگانه دارد. یکسوی این دوگانگی در بیرون از ایران ـاز «مارکسیسم»، از مهاجرتهای تحصیلی و کاریـ و از اروپا و سپس از روسیه ریشه میگیرد؛ و سوی دیگر، در مناسبات طبقاتیِ برخاسته از عقبماندگی رشد و مناسبات تولید ریشه دارد که صدالبته تعیینکنندهی مناسبات اقتصادی و اجتماعی داخلی نیز هست. هی جامعهی ایران را باید بیشتر مورد تحقیق و مطالعه قرار داد.
کدام جنایت غمانگیزتر است؟ سرنگونی هواپیما یا دهها هزار کودک خیابانی؟
برای مثال، طی 10 سال گذشته 2556 کودک پناهجو در هلند گم شدهاند که در مقایسه با فاجعهی سرنگونی پرواز شماره 752 هواپیمای اوکراینی بسیار فاجعهبارتر، غیرانسانیتر و دلخراشتر است. سارقین این کودکان با آنها چه میکنند؟ گرچه پاسخ بهاین سؤال هولناک است؛ اما بیان آن میتواند بهدرک بهتر ماهیت و ساختار وجودی جمهوریهای اروپایی که اغلب با رادیکالنمایی بهشتآسا تصویر میشوند، کمک کند
تهاجم بهپزشکان کوبایی و مقابله با همبستگی انسانی
در 31 میِ 1970 زمینلرزه و در پیِ آن سیلاب جان بیش از 70 هزار پرویی را در بخش آنکاش پرو گرفت. تنها در عرض چند روز، تقریباً چند ساعت، پنج بیمارستان صحرایی با پزشکان کوبایی در پنج استان ویران شده از زمینلرزه برپا شد. فیدل و 150 هزار کوبایی به برادران و خواهرانِ این تراژدی که جان سالم بهدر برده بودند خون اهدا کردند. 46 سال پس از این زمین لرزه، در پدرنالس (اکوادور)، شاهد همان چهرهها، همان چشمها و همان نگاههای قدردان نسبت بهپزشکان کوبایی بودم،
نکاتی دربارهی خیزش عصیانی آبان 98 و بحثهای پیرامونی و حاشیهای آن
تبادل و تولید و بازتولید دستآوردهایی با ادعای نوینْ آنجایی آغاز میشود و مدنیت و فرهنگ نوین انقلابیـانسانی شکلگیری خویش را آغاز میکند که طرفین رابطه [گرچه مقدمتاً با فعلیت بعضاً تعیینکنندهی مدعیان داشتن دستآوردهای نوین] بتوانند از پوستهی جانسختِ مناسبات اجتماعی، عادات و باورهایِ خودبیگانهکننده و نیز معیارها و ارزشهای طبقاتیـبورژوایی گذر کنند و در پس این مغاکِ افسادی و تباهکننده بهجانمایه انسانیِ محبوس در پس این مناسبات دست یابند و پیوندی رفیقانه، انسانی و انقلابی برقرار کنند.
ترامپ و قصهی سرمایه بدون دولت!
انباشت سرمایه که مرز نمیشناسد، خیلی زود و سریع مرزها را شکست و در همهی نقاط جهان فراگیر شد. انحصارگران و سرمایههای چند قطبی که امروزه تجارت جهانی و فرآیند سرمایه را در چنگ دارند، بهشرایط موجود در بازار جهانی کاملاً وابستهاند. اینها در رؤیای دولت جهانی ویا جایگزینی همانند ایالات متحد اروپا هستند. اما حقیقت این است که سرمایه بهدولت گره خورده است.
تجمع اول ماه می: بازخوانی مواضع
شعار «اداره شورایی» در معنای اداره شورایی یک کارخانه مطلقاً با توان مادی و سطح تشکلیابی کارگران مبارز و مقاوم هفتتپه متناسب نبود، همان طور که شعار «اداره شورایی» در معنای فراخوان به تسخیر قدرت اقتصادی-سیاسی در لحظه کنونی با توان مادی و سطح تشکلیابی طبقه کارگر ایران تناسبی ندارد. نتیجه این جهش نابههنگام و چشم بستن بر محدودیتهای مادی را در سرنوشت اعتصاب کارگران هفتتپه میتوان دید. «مجمع نمایندگان» که بنا بود «شورای کارگران هفتتپه» باشد دیگر عملاً وجود ندارد و آنچه از آن باقی ماند در شورای اسلامی کار منحل شد.
شرکتهای غیرانتفاعی مجتمعهای همبافته و نیروی محرکهی امپریالیسم
با سلطهی مجتمعهای همبافتهی غیرانتفاعی، جنبشهای اجتماعی در خدمت پروژههای امپریالیستی قرار میگیرند. توسعهی عظیم ان.جی.اوها در دههی 80 از طرف مؤسسات بینالمللی مانند صندوق بینالمللی پول و بانکجهانی حمایت شد، و تحتِ تسلط خزانهداری آمریکا و اداراتِ مالی کشورهای ثروتمند قرار گرفت. این مؤسساتْ ان.جی.اوها را بهعنوان «وسیلهی مطلوبی برای مقابله با هزینههای اجتماعیِ» مرتبط با برنامههای تعدیل ساختاری میدانستند، که [در عمل] بهوخیمتر شدن سطح فقر و بیکاری منجر شدند.
عربدهجویی دوبارهی راست افراطی در اروپا
فاشیسم از انتخابات و پارلمان استفاده می کند، اما درعینحال خارج از چارچوب دموکراسی پارلمانی عمل می کند: هم از نظر برپایی تظاهرات خیابانی و ـهمـ با تشکیل دستجات علنی و مخفی خشونتطلب و تروریستی، و درنهایت تلاش برای نابودی دموکراسی بورژوایی که مستلزم و نیازمند نابودی جنبش کارگری است. بههمین دلیل است که چپها بایستی رشد فاشیسم، حتی در مقیاس کوچک آن را بسیار جدی تلقی کنند. واقعیت قابل پیشبینی این استکه اگر این رشد ادامه پیدا کند، درنهایت موجودیت چپ جامعه در خطرقرار خواهد گرفت.
از عصیان همگانی برعلیه گرانی تا قیام انقلابی برعلیه نظام سرمایهداری!؟
این تصور که عصیان جاری بهطور خلقالساعه بهچپ میچرخد و بهجنبشی انقلابی و سوسیالیستی تبدیل میشود که جهان را تاریخاً وارد فاز تازهای میکند، حتی اگر ازپسِ جملات و نقلقولهای رنگارنگی از مارکس و لنین و دیگر انقلابیون پرولتاریایی بهبیان دربیاید، بازهم خرافهی فناتیکی بیش نیست که علیرغم آرزومندی حسرتآلودهی نهفته در آن، اما ارتجاعی است؛ و اگر شنوندهای پیدا شود که باوری بهآن داشته باشد، جهتگیری عملیاش تحکیم بیشتر مناسبات و حاکمیت سرمایه خواهد بود.
نیرویکار در چین (جامعهی هارمونیک) یا مبارزهی طبقاتی؟
صاحبان سرمایههای جهانی از دسترسی بهاین کارگاه بزرگ و نسبتاً ارزان خرسندند، چراکه در این کارگاه میتوانند کالاهایی را تولید کنند که خریداران اروپایی و آمریکای شمالی مصرفکنندهی آن هستند، و اکنون تقریباً بههمان اندازه نیز از فروش کالاها و خدماتِ مشابه در بازار بیش از پیش ثروتمند چین خشنودند.
آگاهی طبقاتی-سوسیالیستی، تحزب انقلابی-کمونیستی و کسب پرولتاریایی قدرت...
منصور حکمت و اغلب پاره گروههایی که بهاو التجا میکنند، از او ریشه گرفتهاند، و بهنفی یا اثبات بهاو ارجاع میدهند، بهلحاظ نظری و ایدئولوژیکْ خردهبورژوازی رانتخوارِ هالیودی را تئوریزه میکنند؛ دست بهاقداماتی میزنند که بهلحاظ فرهنگی و سیاسی باب طبع همین بخش از جمعیت ایران باشد؛ و با ارائهی تصویر تحقیرآمیزِ آشکار یا پنهان از کارگران در ایران، اروپا و آمریکا بهمقولهی خلق آویزان میشوند که خودرا نقاد آن معرفی میکنند.
الفبای کمونیسم
کتابی که در دست دارید، ترجمهی فارسیِ بخش یکم از کتابِ «الفبای کمونیسم: یک بیانِ ساده از برنامهی حزبِ کمونیست روسیه» است که در اکتبر 1919، در دومین سالگردِ انقلابِ کبیرِ روسیه، بهچاپ رسیده است. کل کتاب در 19 فصل نگاشته شده است که ترجمهی کنونی پنج فصل، کل بخش یکم، را در برمیگیرد. عنوانِ بخش یکم «نظری: رشد و زوالِ سرمایهداری» و عنوانِ بخش دوم «عملی: دیکتاتوری پرولتاریا و ساختمان کمونیسم» است.
گاهشماری آنارشیسم در روسیه 1953-1921
صرفنظر از بررسی موقع و موضع گروههای مختلف و متنوع آنارشیستی در برابر نیرویهای استثمارکننده و استثمارشونده در شوروی سابق (که احتمالاً از زوایای مختلف مورد بررسی قرار گرفته است)؛ اما براساس اطلاعاتی که همین مقاله ارائه میدهد (یعنی: مبارزهی «همزمان با نازیها و ارتش سرخ» در اوکراین در سالهای 1945-1941)، میتوان گفت که اوسیپ تسِبری Osip Tsebry و گروه گارد سبز (که «براساس اصول ماخنوویستی و آنارشیستی تشکیل» شده بود، نه تنها در آن سالها از بار ترقیخواهی تهی بودند، بلکه جهتگیری فعلیتِ مبارزاتیِ «همزمان با نازیها و ارتش سرخ» ارتجاعی هم بود.
اپوزیسیونِ «چپِ» نیکاراگوئه و انجیاوها
رازی که در اینجا نهان است و نیکاراگوئه را از کشورهای دیگر مجزا میکند، این است که [در این سرزمین] حافظهای تاریخی در شکست دادن رژیم سوموزا و نیز بهشکست کشاندن سرآمدانْ در ایجاد پایهای مردمی برای یک ملت وجود دارد. و این حافظهی تاریخی آن چیزی است که بهمردم نیکاراگوئه توان رویارویی با امپریالیسم را میدهد. و این منبعی دائمی از قدرت و توانایی [برای این مردم] است، و آن چیزی است که آنها دنبال میکنند.
دربارهی تغییر قسمت سوم
باور بهتغییرِ صرف، [یعنی] باور بهاینکه جهان رهگذر است و همهی امور و اشیاء ـبههر تقدیرـ دگرگون میشوند، (منهای اعتقاد بهحقیقت ذاتی تغییر که بههرصورت بقای خودرا در تغییر مییابد، و منهای اینکه هرتغییری در ذاتِ حرکتْ بارور است و سمت و سویش را باید در حقیقت ذاتیِ آن جستجو کرد)، در وحلهی نخست عدم باور بهخویشتن و سپس [عدم باور] بهجهانی است که در آن میزییم. باور بهتغییرِ صرف، باور بهرنجهای بیپایان آدمی است؛ و باور بهپرنسیپ رنج در زندگی، اعتقاد بهانحلال و تجریه مداوم هستی است.
فقر بهسبک آمریکایی
بیماریهای گرمسیری که نادیده گرفته شدهاند، از جمله زیکا Zika، بهطور فزایندهای در ایالات متحده شایع است. تخمین زده میشود که 12 میلیون آمریکایی با یک عفونت انگلی زندگی میکنند که نادیده گرفته شده است. گزارش سال 2017 شیوع کرم قلابدار hookworm در شهرستان لوندز در آلاباما را مستند میکند. ایالات متحده بالاترین شیوع چاقی در جهان توسعه یافته را دارد. ایالات متحده از نظر دسترسی بهآب و بهداشت عمومی در رتبهی سیوششم جهان قرار دارد.
دربارهی ترامپ و ایران
واقعیت این استکه تحریمها نه تنها بهتضعیف و فروپاشی این رژیم منجر نخواهد شد، بلکه بهتضعیف روحیه و کنشهای پیکارجویانهی مزدبگیران وفرودستان جامعه منجر خواهد شد؛ و آنها را بیش از گذشته درگیر مشکلات روزمرهی زندگی و هزار بیماری روحی و جسمی خواهد کرد. این امری استکه سرنگونی انقلابی رژیم را برای سالیان طولانی بهعقب خواهد انداخت که از سوی دیگر، سبب تضعیف هرچه بیشتر گرایشات چپِ جامعه و باعث تقویت هرچه بیشتر نیروهای ضدکارگری و ضد دموکراتیکِ پروامپریالیست و پروکاپتیالیست در ایستارهای گوناگون خواهد شد.
ائتلاف مقدس
پیشنهاد مشخص {ائتلاف که داعیه نجات مردم را دارد، بهنظام} این است که «مردم» میتوانند همزمان بمب ساعتی و منبع تولید ثروت بیشتر باشند. انتخاب با خودتان است. ترجیح میدهید که این گرسنهها و حقوق نگرفتهها و زحمتکشانِ غیرآگاه و غیرمتخصصِ جان بهلبرسیده، به جانتان بیافتند، یا اینکه با کارِ بیشتر رونق و ثروت بیشتری را برای همهی ما بهارمغان بیاورند؟
امپریالیسم و سازمانهای غیردولتی در آمریکای لاتین
اما درحالیکه انبوه سازمانهای غیردولتی بهگونهای فزاینده بهابزار نئولیبرالیسم تبدیل میشوند، اقلیت کوچکی از این سازمانها میکوشند تا با پرداختن بهپیشبرد نوعی استراتژی جایگزین از سیاستهای طبقاتی و ضدامپریالیستی پشتیبانی نمایند. این دسته از ان.جی.اوها هیچگونه بودجهای از کارگزاران بانک جهانی، دولتهای اروپایی یا ایالات متحده آمریکا دریافت نمیکنند. آنها براین تلاشاند تا نیروهای منقطهای را در مبارزه علیه قدرت دولتی پیوند دهند.
یادداشتها
خاطرات یک دوست ـ قسمت سیزدهم
دو پاراگرافِ آخر از قسمت دوازدهم
بتول خانوم نوعی خاص از «پیشهوری» از جنس کارخانگی را داشت. مسئول رتق و فتق کار حداقل سه چهار زن کارگر خانگی دیگر و یکی/دو نفر آدمِ پارهوقت در خانه/کارگاه خودش بود. از همینرو، عمری از لحاظ سیاسی محافظهکار بود. در هر دو رژیمْ اربابی که چهل سال برایش کار دستمزدی کرده بود، یک بازاری خیلی سنتی بود که از حامیان عقیدتی مؤتلفه بود؛ و از «کمونیست» بودن من در زندانِ قبل از بهمن 57 مطلع شده بود. اما از بتول خانوم وضعیت سیاسی واضحتری داشت. او طرفدار و حامیِ مالیِ خمینی شده بود. و شاید از قبل هم بود، اما عمهجونِ من نه خمینی را تائید میکرد و نه شاهی بود. فقط در سال 76 یکبار رفت و بهخاتمی رأی داد. آنهم فقط در دور اول. چون در دور دوم از او هم برگشت.
ادامه مطلب...خاطرات یک دوست ـ قسمت دوازدهم
آخرین پاراگراف قسمت یازدهم
نمیدانم چرا در سری دوم بهتخت بسته شدن یاد ننه سادات افتادم. بهنظرم میآمد که میارزد در راهی کتک بخورم که مردمانی چون ننه سادات در حقارت و رنج زندگی نکنند. عجب معجزهای کرد این نظرورزی نوع دوستانه من. بعدها برای چند نفر در زندان تعریف کردم. بهروز نابت که خیلی بهمن نزدیک بود، دستم را با مهر فشرد. و از چند ماه (جیرهی) شلاق خوردنش برایم حرف زد. گرمی ادراکش عجب چسبید. روزهای بعد همراهم تجسم ننه سادات بود و تابآورنم را سهل میکرد. بعد از سیزده روز من بُردم. «هیچ» اطلاعاتی لو نرفت! سرافراز بودم و سپاسگذار ننه سادات.
ادامه مطلب...خاطرات یک دوست ـ قسمت یازدهم
اولش شروع کردم بهشمردن کابل ها بهکف پا: چهل و هشت... پنجاهونه. اولین ضربات خیلی تحریکات شدیدتری داشت. یاد پابرهنه راه رفتن در کوه میافتادم. نوع کابل و زنندهی کابل عوض شد. این یکی تحملش سختتر بود: سی و دو... فریادْ کمکی نمیکرد، عصب ها تاب نمی آورد. چندجا پوست کنده شده بود. چشمم تار شد. نفسم رفت... سطل آبِ سرد را که ریخت روی سرم چند قولوپ آب را فرو دادم. بهسرفه افتادم. آب از حلقم بهنای رفته با درد از بینی بیرون آمد. چشمانم باز شد. دو نفر کابل بهدست داشتند. یک نفر که اول با کابل نازک میزد بیرون رفته بود. کابل زنِ دوم که با کابل وسطی میزد و یه نفر هم با کلفتترین کابلْ عرق کرده و پائین تخت ایستاده بود. دو نفر دیگر مشغول بازکردن دست و پا بودند. یکی دیگر هم از در بیرون میرفت. پایم را حس نمیکردم. سنگین و متورم بود. باورم نمیشد. چقدر زود گشت.
ادامه مطلب...دستها ازآسانژ کوتاه! آسانژ و امپراتوری کنترل
اگر آسانژ را مجرم شناختند به این دلیل است که چشمان ما را به روی جنایات جنگی آمریکا باز کرد، چون دستورات شکنجه زندانیان گوانتانامو یا ویدئوی قتل ۱۱ غیرنظامی از جمله دو گزارشگر رویتر را وقتی بالگردهای اِی اِچ ۶۴ آپاچی خیابانی در عراق را به آتش کشیدند، به ما نشان داد.
ادامه مطلب...شعری که شعر نیست!
میترسم از اینکه شعرم توانمند نباشد؛
در حضور دیگران ارجمند نباشد؛
در بیان دردِ این تودهی عظیمِ فرودستانْ حقیقتمند نباشد؛
ترسم از آن است که،
ادامه مطلب...* مبارزات کارگری در ایران:
- بیانیه شماره دوم کمیته دفاع از کارگران اعتصابی
- تشکل مستقلِ محدود یا تشکل «گسترده»ی وابسته؟!
- این یک بیانیهی کارگری نیست!
- آیا کافکا بهایران هم میرود تا از هفتتپه بازدید کند !؟
- نامهای برای تو رفیق
- مبارزه طبقاتی و حداقل مزد
- ما و سوسیال دمکراسی- قسمت اول
- تجمع اول ماه می: بازخوانی مواضع
- از عصیان همگانی برعلیه گرانی تا قیام انقلابی برعلیه نظام سرمایهداری!؟
- ائتلاف مقدس
- وقتی سکه یک پول سیاه است!
- دو زمین [در امر مبارزهی طبقاتی]
- «شوراگراییِ» خردهبورژوایی و اسماعیل بخشی
- در مذمت قیام بیسر!
- هفتتپه، تاکتیکها و راستای طبقاتی
- تقاضای حکم اعدام برای «جرجیس»!؟
- سکۀ ضرب شدۀ فمنیسم
- نکاتی درباره اعتصاب معلمان
- تردستی و تاریخ، در نقد محمدرضا سوداگر و سید جواد طباطبایی
- دختران مصلوب خیابان انقلاب
- «رژیمچنج» یا سرنگونی سوسیالیستی؟!
- هفتتپه و پاسخی دوستانه بهسؤال یک دوست
- اتحادیه آزاد در هفتتپه چکار میکند؟
- دربارهی جنبش 96؛ سرنگونی یا انقلاب اجتماعی!؟
- دربارهی ماهیت و راهکارهای سیاسیـطبقاتی جنبش دیماه 96
- زلزلهی کرمانشاه، ستیز جناحها و جایگاه چپِ آکسیونیست!؟
- «اتحادیه مستقل کارگران ایران» از تخیل تا شایعه
- هزارتوی تعیین دستمزد در آینه هزارتوی چپهای منفرد و «متشکل»
- شلاق در مقابله با نوزایی در جنبش کارگری
- اعتماد کارگران رایگان بهدست نمیآید
- زحمتکشان آذری زبان در بیراههی «ستم ملی»
- رضا رخشان ـ منتقدین او ـ یارانهها (قسمت دوم)
- رضا رخشان ـ منتقدین او ـ یارانهها (قسمت اول)
- در اندوه مرگ یک رفیق
- دفاع از جنبش مستقل کارگری
- اطلاعیه پایان همکاری با «اتحاد بینالمللی در حمایت از کارگران در ایران»
- امضا برعلیه «دولت»، اما با کمک حکومتیان ضد«دولت»!!
- توطئهی خانه «کارگر»؛ کارگر ایرانی افغانیتبار و سازمانیابی طبقاتی در ایران
- تفاهم هستهای؛ جام زهر یا تحول استراتژیک
- نه، خون کارگر افغانی بنفش نیست؟
- تبریک بهبووورژواهای ناب ایرانی
- همچنان ایستاده ایم
- دربارهی امکانات، ملزومات و ضرورت تشکل طبقاتی کارگران
- من شارلی ابدو نیستم
- دربارهی خطابیه رضا رخشان بهمعدنچیان دنباس
- قطع همکاری با سایت امید یا «تدارک کمونیستی»
- ایجاد حزب کمونیستی طبقهی کارگر یا التجا بهنهادهای حقوقبشری!؟
- تکذیبیه اسانلو و نجواهای یک متکبر گوشهنشین!
- ائتلافهای جدید، از طرفداران مجمع عمومی تا پیروان محجوب{*}
- دلم برای اسانلو میسوزد!
- اسانلو، گذر از سوءِ تفاهم، بهسوی «تفاهم»!
- نامهی سرگشاده بهدوستانم در اتحاد بینالمللی حمایت از کارگران
- «لیبر استارت»، «کنفرانس استانبول» و «هیستادروت»
- «لیبر استارت»، «سولیداریتیسنتر» و «اتحاد بینالمللی...»
- «جنبش» مجامع عمومی!! بورژوایی یا کارگری؟
- خودشیفتگی در مقابل حقیقت سخت زندگی
- فعالین کارگری، کجای این «جنبش» ایستادهاند؟
- چکامهی آینده یا مرثیه برای گذشته؟
- کندوکاوی در ماهیت «جنگ» و «کمیتهی ضدجنگ»
- کالبدشکافی یک پرخاش
- توطئهی احیای «خانهکارگر» را افشا کنیم
- کالبدشکافیِ یک فریب
- سندیکای شرکت واحد، رفرمیسم و انقلاب سوسیالیستی
* کتاب و داستان کوتاه:
- نقد و بازخوانى آنچه بر من گذشت
- بازنویسی کاپیتال جلد سوم، ایرج اسکندری
- بازنویسی کاپیتال جلد دوم، ایرج اسکندری
- بازنویسی کاپیتال جلد اول، ایرج اسکندری
- کتاب سرمایهداری و نسلکشی ساختاری
- آگاهی طبقاتی-سوسیالیستی، تحزب انقلابی-کمونیستی و کسب پرولتاریایی قدرت...
- الفبای کمونیسم
- کتابِ پسنشینیِ انقلاب روسیه 24-1920
- در دفاع از انقلاب اکتبر
- نظریه عمومی حقوق و مارکسیسم
- آ. کولنتای - اپوزیسیون کارگری
- آخرین آواز ققنوس
- اوضاعِ بوقلمونی و دبیرکل
- مجموعه مقالات در معرفی و دفاع از انقلاب کارگری در مجارستان 1919
- آغاز پرولترها
- آیا سایهها درست میاندیشند؟
- دادگاه عدل آشکار سرمایه
- نبرد رخساره
- آلاهو... چی فرمودین؟! (نمایشنامه در هفت پرده)
- اعتراض نیروی کار در اروپا
- یادی از دوستی و دوستان
- خندۀ اسب چوبی
- پرکاد کوچک
- راعش و «چشم انداز»های نوین در خاورسیاه!
- داستان کوتاه: قایق های رودخانه هودسون
- روبسپیر و انقلاب فرانسه
- موتسارت، پیش درآمدی بر انقلاب
- تاریخ کمون پاریس - لیسا گاره
- ژنرال عبدالکریم لاهیجی و روزشمار حمله اتمی به تهران
* کارگاه هنر و ادبیات کارگری
- شاعر و انقلاب
- نام مرا تمام جهان میداند: کارگرم
- «فروشنده»ی اصغر فرهادی برعلیه «مرگ فروشنده»ی آرتور میلر
- سه مقاله دربارهی هنر، از تروتسکی
- و اما قصهگوی دروغپرداز!؟
- جغد شوم جنگ
- سرود پرولتاریا
- سرود پرچم سرخ
- به آنها که پس از ما به دنیا می آیند
- بافق (کاری از پویان و ناصر فرد)
- انقلابی سخت در دنیا به پا باید نمود
- اگر کوسه ها آدم بودند
- سوما - ترکیه
- پول - برتولت برشت
- سری با من به شام بیا
- کارل مارکس و شکسپیر
- اودسای خونین
* ترجمه:
- رفرمیستها هم اضمحلال را دریافتهاند
- .بررسی نظریه انقلاب مداوم
- آنتونیو نگری ـ امپراتوری / محدودیتهای نظری و عملی آتونومیستها
- آیا اشغال وال استریت کمونیسم است؟[*]
- اتحادیه ها و دیکتاتوری پرولتاریا
- اجلاس تغییرات اقلیمیِ گلاسکو
- اصلاحات اقتصادی چین و گشایش در چهلمین سال دستآوردهای گذشته و چالشهای پیشِرو
- امپراتوری پساانسانی سرمایهداری[1]
- انقلاب مداوم
- انگلس: نظریهپرداز انقلاب و نظریهپرداز جنگ
- بُرهههای تاریخیِ راهبر بهوضعیت کنونی: انقلاب جهانی یا تجدید آرایش سرمایه؟
- بوروتبا: انتخابات در برابر لوله تفنگ فاشیسم!
- پناهندگی 438 سرباز اوکراینی به روسیه
- پیدایش حومه نشینان فقیر در آمریکا
- پیرامون رابطه خودسازمانیابی طبقه کارگر با حزب پیشگام
- تأملات مقدماتی در مورد کروناویروس و پیآیندهای آن
- تاوان تاریخی [انقلابی روسیه]
- تروریسم بهاصطلاح نوین[!]
- جنبش شوراهای کارخانه در تورین
- جنبش مردم یا چرخهی «سازمانهای غیردولتی»
- جوانان و مردم فقیر قربانیان اصلی بحران در کشورهای ثروتمند
- دستان اوباما در اودسا به خون آغشته است!
- رهایی، دانش و سیاست از دیدگاه مارکس
- روسپیگری و روشهای مبارزه با آن
- سرگذشت 8 زن در روند انقلاب روسیه
- سقوط MH17 توسط جنگنده های نیروی هوائی اوکراین
- سکوت را بشکنید! یک جنگ جهانی دیگر از دور دیده میشود!
- سه تصویر از «رؤیای آمریکایی»
- سه مقاله دربارهی هنر، از تروتسکی
- شاعر و انقلاب
- فساد در اتحادیههای کارگری کانادا
- فقر کودکان در بریتانیا
- قرائت گرامشی
- کمون پاریس و قدرت کارگری
- گروه 20، تجارت و ثبات مالی
- لایحه موسوم به«حق کار»، میخواهد کارگران را بهکشتن بدهد
- ماركس و خودرهایی
- ماركسیستها و مذهب ـ دیروز و امروز
- مانیفست برابری فرانسوا نوئل بابوف معروف بهگراکوس[1]
- مجموعه مقالات در معرفی و دفاع از انقلاب کارگری در مجارستان 1919
- مجموعه مقالات در معرفی و دفاع از انقلاب کارگری در مجارستان 1919
- ملاحظاتی درباره تاریخ انترناسیونال اول
- ممنوعیت حزب کمونیست: گامی به سوی دیکتاتوری
- نقش کثیف غرب در سوریه
- نگاهی روششناسانه بهمالتیتود [انبوه بسیارگونه]
- واپسین خواستهی جو هیل
- واپسین نامهی گراکوس بابوف بههمسر و فرزندانش بههمراه خلاصهای از زندگی او
- ویروس کرونا و بحران سرمایه داری جهانی
- یک نگاه سوسیالیستی بهسرزمینی زیر شلاق آپارتاید سرمایه