نقد مفهوم سوسیال دمو کراتیک از پناهندگی، مهاجرت و سازمانیابی طبقاتی
خروج یک شخص از ایران بهقصد پناهندگی، بدینمعنی است که وی از روابط و مناسباتی که بهاو هویت داده و شخصیت بخشیدهاند، منفک میگردد؛ بدین ترتیب او خود، خویشتن را از حقیقت اجتماعیاش جدا کرده و بهذات انسانیاش مکانیزم تخریبکننده وارد میکند. بنابراین، تنها چیزی که از متقاضی پناهندگی در اروپا باقی میماند (منهای وجوه زیستیاش) خاطرات و آگاهی اجتماعی اوست که میبایست دوباره طراحی و پیکرتراشی شود؛ اما او در اینجا با دستگاه تزویرِ سازماندهیشده مواجه میگردد و چارهای جز تزویر ندارد.
در تدارک دروغ
در لغتنامه دهخدا، واژۀ دروغ بهمعنای «سخن ناراست، قول ناحق و خلاف حقیقت» تعریف شده است.
اطلاعیه «آغاز کار سایت تدارک»، منتشر شده در تاریخ 3 دی 1395 (23 دسامبر 2016) در سایتهای امید و تدارک (در اینجا لینک نمیشود) بهاحتمال قریب بهیقین و با تکیه بر شناخت نسبتاً جامعی که ما از ادبیات سایت امید داریم، توسط بهمن شفیق نوشته شده است.
قیام دانشجوییـدانشآموزی سووتو در سال 1976
جوانان در جریان مبارزات سالهای 77-1976 پیبردند که غرور خشمآلود، و عزم و ارادهی غیرقابل انعطافی که جنبش «آگاهی سیاهپوستها» بهآنها القا کرده بود، برای سرنگونی رژیم بهدست خود آنها کافی نیست. جوانان با رویارویی با قدرت مرگبار دولت و نظام سرمایهداری که دولت مدافع آن نظام است، دریافتند که خشم آنها بهموتورهای پیستونی جنبشِ کارگری در تولید نیاز دارد تا بتوانند مبارزهی خود را براساس نیرویی مادی و قدرتمند متمرکز کنند.
آخرین آواز ققنوس
ناخدا سعد نهری در حالیکه موها و صورت و چشمان مشتاق صالحه را عاشقانه غرق بوسه میکرد تا گرمای بهاری لبهای صالحه، بهزمستانهای سرد قلبش پایان دهد و یخهای افسردۀ سینهاش را آب کند... تا در گهوارۀ الطاف بیدریغ مادر طبیعت که باران محبت را از آسمان میگیرد و آنرا در خاک زمین میپرورد؛ طبیعتی انسانی، انسانیت طبیعی وی را از افسردگی و پژمردگی بهدر آورد، گفت: این هستهای که هفت ستارۀ آسمان را گرد هم آورده، نامش «اورسا مینوریس» است...
انتخابات بورژوایی و نقش ترامپ در آیندهی جهان
از هرجهت که نگاه کنیم، با این واقعیت مواجه میشویم که موضوع انتخابات چیزی جز ترفندی سیستماتیک، ذاتی، همهجانبه و طبعاً مداوم؛ اما بهلحاظ وقوع، پریودیک و توطئهگونه برای بقای بورژوازی نیست. بهبیان دیگر، موضوع انتخابات حقهبازی سیاسی است؛ و موضوع این حقهبازیِ انتخاباتی در مقابل تودههای مردم (و بهویژه در مقابل مردم کارگر و زحمتکش) چیزی جز فریبِ ایدئولوژیک آنها نیست،
کوبا ـ مشاهدهای از درون
دربارهی این گفتگوی مکتوب: نوشتهی حاضر متن ویرایش شدهی گفتگویی استکه عباس فرد و سارا طاهری در بارهی مشاهدات سارا در کوبا باهم داشتهاند. بدینترتیب که گفتگو ابتدا توسط پویان ضبط گردیده، بعد توسط عباس و پویان مکتوب شده، و بالاخره این متنِ مکتوب توسط عباس فرد ویرایش، و نهایتاً توسط سارا طاهری کنترل، اصلاح و تکمیل شده است. تصاویری که رفیق سارا از کوبا میپردازد، اساساً روی جنبههای مثبت این جامعه، این مردم و این مدیریت اجتماعی متمرکز شده است.
آیا دونالد ترامپ آخرین پاانداز سرمایهداری انتخاباتی آمریکاست؟
آیا نام دونالد ترامپ بهگونهای دیگر بهکتابهای تاریخی وارد میشود: بهعنوان آخرین رئیس جمهوری که از پسِ نمایش انتخاباتاتی بهاصطلاح آزاد برگزیده شد؟ گرچه وقوع چنین رویدادی بعید مینماید؛ ...بههرروی، آنچه قطعیت دارد، گسترش جنگهای منطقهای است؛ که بهنوبهخود عصیان درونی و سرکوب را افزایش میدهد. نتیجه اینکه در آیندهی نزدیک شاهد بربریت و توحش بورژوایی بیشتر و خصوصاً از نوع آمریکایی آن (در درون و بیرون آمریکا) خواهیم بود.
کارگران جهان بروید فعال کارگری شوید!!!
بگذارید خلاصه کنم. همه اینها را نوشتم تا بگویم که عیال و فرزندانم مدام بابت باجناقم و خانوادهاش بهمن سرکوفت میزنند. چند روز پیش بود که دختر کوچکم یکباره برگشت و از من پرسید: بابایی تو چرا خودت از خودت دفاع نمیکنی؟!!! جوابی نداشتم. عیالم هم مدام راه میرود و میگوید: توی بیعرضه هم اگه فعال کارگری شده بودی الان هشتمون گرو نهمون نبود، یه نیگا بهعلیرضا بکن!!! برای عیالم هم جوابی ندارم. یا بهتر است بگویم فعلا جوابی ندارم!!
و اما قصهگوی دروغپرداز!؟
خالد در رمان همسایهها که حدوداً 16 سال دارد و همسن و سال «رفیق» علی در «هستهی تلخ» است، با بلور خانم (زنِ امان آقای قهوهچی که نزد او مشغول بهکار است) اولین رابطهی جنسی زندگیاش را تجربه میکند. این رابطه که در بیداری و نه در خواب واقع میشود، بهلحاظ بعضی از جنبههای خیالپردازانه و انتزاعی بهخواب «رفیق» علی و فریده شباهت دارد. تفاوت در این استکه خالد از این تجربه گذر میکند تا بهعرصهی مبارزهی سیاسی و طبقاتی وارد شود؛ اما «رفیق» علی...
مبارزهی طبقاتی در آفریقای جنوبی - از جنگ جهانی دوم تا اوسط دههی 1970
همانطور که تجارب گوناگون نشان داده است، طبقهی کارگر بهسادگی میتواند از مبارزهی اقتصادی بهمبارزه سیاسی و بالعکس تغییر مسیر دهد. اما مقدم بر هرچیز نباید فراموش کنیم که این اعتصابات نیز سیاسی بودند. درواقع، از پس خواستههای اقتصادی طبقه کارگر آفریقای جنوبی، آگاهی سیاسی آنها نیز رشد کرد...
والتر بنیامین و تروتسكى
حقیقت این استکه در زمانهی کنونی وقوع فاجعه نه تنها پیوسته است، بلکه استمرازی روزانه نیز دارد. فاجعه در زمانهی تروتسکی و بنیامین، و حتی بسیار پیش از جنگ دوم جهانی، در یک انباشت طولانیْ بهطور ناگهانی و انفجارآسا تبارز پیدا میکرد؛ اما امروز فاجعه روزانه و هرروز در بعد و عمق بیشتری واقع میشود. وقوع فاجعهی «بزرگ» یا نهایی ـحتی اگر بعید هم بهنظر نرسدـ اما بهطور روزافزونی بهتعویق میافتد ....
اوضاعِ بوقلمونی و دبیرکل
شما، دبیرکلِ معلمانِ ایران هستید؟! که با قبری عکس میگیرید که از سلسلهای بهجای مانده که در آن سلسله، حداقل، دانش و سواد، انحصاریِ نجیب زادهگان بوده است؟ از ثروتهای مادی دیگر صحبتی نکنیم، اما نکند که شما نیز از آن قِسم آدمها هستید که فکر میکنند تختِ جمشید و سنگهای غول پیکرش را رُباتها ساختهاند و نه بردهگان! یا مثلاً کوروش و داریوش و فلان سلطان با بردهگان چای میخوردهاند و تختهنرد بازی میکردهاند؟!
درباره ی چیستی، چگونگی و مفهوم مکان
حال یک مثال اجتماعی را مورد توجه قرار میدهیم: چهبسا اتفاق میافتد که فردی مشاهدهگر در یک ساختار اجتماعی، سلسلهمراتب آن ساختار را نسبت بهمشاهدات خود تعیین کند؛ این تعیین میتواند حقیقیِ عینی یا حقیقیِ ذهنی باشد. نباید فراموش کرد که در هردوصورت، ذهن و برابرایستایش (یعنی: واقع خارج از ذهن) سازندهی حقیقتاند.
.بررسی نظریه انقلاب مداوم
تجارب سادهی مبارزاتی نشان میدهد تاآنجایی که کارگر برعلیه خریدار نیروی کار خود مبارزه میکند، امکان سازمانیابی کمونیستی و پرولتاریایی نیز (گاه کمتر و گاه بیشتر) وجود دارد. حتی فراتر از این، تاریخ مبارزات کارگری نشان از این دارد که دستآوردهای کارگری در موارد نه چندان معدود زیر فشار آن ضربآهنگی از مبارزه شکل گرفته که با پتانسیل پرولتاریایی و کمونیستی سازمان یافته است.
یک نگاه سوسیالیستی بهسرزمینی زیر شلاق آپارتاید سرمایه
یک توضیح مقدماتی:
نوشتهی حاضر حاصل گفتگوی عباس فرد با سارا طاهری دربارهی مشاهدات و دریافتهای او از آفریقای جنوبی است. زمینهی این مصاحبه نیز سفر رفیق سارا بهآفریقای جنوبی و مطالعات او در رابطه با این سرزمین است. این گفتگو ابتدا توسط شمیلا دوست مهربانمان بهشکل تایپ شده درآمد؛ و سپس، توسط عباس فرد ویرایش گردید. و سرانجام، متن ویرایش شده توسط عباس فرد ـنیزـ چندینبار توسط سارا طاهری مورد بازبینی و اصلاح قرار گرفت.
ماركسیستها و مذهب ـ دیروز و امروز
ماركسیسم كلاسیك سركوب مذهب را بهعنوان پیششرط لازم رهایی اجتماعی مطرح نمیكرد (اظهارات ماركس جوان گواهی براین است: برای غلبه بر توهمات، نخست ضروری است به«شرایطی كه توهمات را میسازند» پایان داده شود). درهرحال ـهمچنانکه در بارهی دولت هم میتوان گفتـ مسئله نه برچیدن مذهب كه ایجاد شرایطی برای انقراض آن است.
تروریسم بهاصطلاح نوین[!]
در خدمت جنگهای امپرالیستی، برعلیه مبارزهی طبقاتی کارگران و زحمتکشان
از این مقالهی نسبتاً کوتاه میتوان دو نتیجه گرفت که نویسنده نگرفته است. یکی از این دو نتیجهگیری عمدتاً تحلیلی و دیگری عمدتاً عملی است. نتیجهی عمدتاً تحلیلی از این قرار است که: اولاًـ تروریسم «نوین» یکی از شاخههای نسبتاً با اهمیتِ کسب و کار بورژوازی امروز است؛
در دفاع از حقیقتِ پرولتاریایی ـ برعلیه ارتدکسیسم
این نوشته دربارهی مقولهای بهنام تحریف کاپیتال و تحریف مارکسیسم است که از زاویه یک فعال کمونیست جنبش کارگری نوشته میشود؛ و هیچگونه ادعای آکادمیک و پرفسورمآبانه در ترجمهی و تسلط بهزبانهای خارجی ندارد. موضوع مورد بررسی در این نوشته حول و حوش این مسئله میچرخد که آیا کاپیتال و مارکسیسم ـبهطورکلیـ بدون اینکه بهپرچم یک دولت تبدیل شود و مثلاً روایت انستیتو مارکسیستیـلنینیستی پیدا کند، قابل تحریف است؛ یا نه،
تاریخ مختصرِ مبارزه طبقاتی در آفریقای جنوبی
ماندلا و حزب «کمونیست» نیروهایی برای «نوسازی» آپارتاید
«حزب کمونیست آفریقای جنوبی به«کنگرهی ملی آفریقا» پیشنهاد کرد تا در خدمت آن قرار بگیرد. دبیر کل حزب کمونیست بهماندلا توضیح میداد که: "نلسون، مشکل تو با ما چیست؟ ما در مقابل دشمنی واحد میجنگیم. هدف ما تسلط بر کنگرهی ملی آفریقا نیست؛ ما در بستر ناسیونالیسم آفریقایی کار میکنیم".
سازمانیابی طبقاتی، «پراتیک» نیابتی و قهرمانسازی!؟
خوانندهی محترم، همانطور که متوجه خواهی شد، این نوشته براساس تحلیل، برآوردهای احتمالی و بهویژه براساس بررسی منطق اشخاصی بنا شده است که بهنوعی (مستقیم یا غیرمستقیم) درگیر اعتصاب غذای آقای عظیمزاده بودهاند. گذشته از این جنبهی مسئله که میتواند پایه نسبتاً محکمی برای تحقیق و اندیشه باشد، لازم بهتوضیح استکه فاکتورهایی که در ارائهی این نوشته مؤثر بودهاند (البته در آنجایی که بهفاکتور نیاز باشد)، شواهد و اخبار غیرمکتوب و آمیخته بهشایعه، اما از منابع متعدد بوده است.
تفکیک کار مولد از کار غیرمولد گامی در راستای اتحاد طبقاتی کارگران و زحمتکشان
منهای بررسی دیگرباره و گستردهتر کارمولد و غیرمولد، این نوشته ـدرکلیت خویشـ روی مقوله (ویا بهعبارت دقیقتر: روی واقعیتی بهنام) زحمتکشان متمرکز شده استکه علیرغم استفادهی دایم چپها از آن، هیچگاه نه تنها تحدید و تعریف نشده، بلکه تلاشی هم در راستا صورت نگرفته است. گذشته از کلیتِ تعریف و تحدید آن مناسبات و خاصههایی که آحاد و افراد جامعهای خاص را قابل توصیف بهصفت زحمتکش میکند،
کامپیوتر در نظریۀ ارزش
ضروری است که با کار متداوم، ارزشافزا و مبتنی بر زحمات رفقا از جمله رفیق عباس فرد در ترجمه و تدوین نسبتاً جامع و مارکسیستی مبحث کار مولد و غیر مولد؛ و با دفاع انسانی از هر ترجمۀ موجود کاپیتال از جمله ترجمههای ایرج اسکندری و حسن مرتضوی؛ مباحث نوینی را بهشیوۀ تحقیق کاپیتال مطرح نمود که در زمان نوشتن کاپیتال هنوز در عرصۀ تولید سرمایهداری وجود نداشتند.
در جستجوی حقیقت - انتشار 3 نامه
حقیقت همانند رودخانهای است که شنای دوباره درخویش را (همانند اولین بار) نمیپذیرد. دانهای است که شکفته میشود تا میوه بدهد و میوهاش دانهای میدهد تا دانهای زیباتر برویاند. تداومِ مُردگیِ موجودیت دیروز بهتب و تاب موجودیت امروز، در گذار بهموجودیت زیبای فرداست. پیوستار هرنسبت؛ و پیوستار پیچیدهترین نسبت شناخته شدهی تاکنونی است که در نفی و رفع خویش، پرولتاریا را بهاستقراری نفیشونده برمینشاند. گریز از لجنزار سیاست بهدشت و کوه انقلاب؛ و تعهد بهرفیق روبرو در راستای ایجاد دنیایی رفیقانه است.
شکلگیری سندیکا در آفریقای جنوبی سالهای 1908 و 1917
ویژگی صنعتی شدن آفریقای جنوبی که با استخراج معادن شروع شد، در این است که دوعامل [صنعت و معدن] در پیوند متقابل قرار دارند. اولاًـ استخراج معدن که تا اواخر جنگ جهانی دوم صنعتِ قالب بود، شکاف صُلب بین نیرویکار را تداوم میبخشید. این وضعیتْ الگویی را تثبیت میکرد که عکس آن چیزی بود که در اروپا واقع شده بود؛ جایی که آغاز ماشینی شدن تولید، بهحذف شکافهای درونی طبقهی کارگر راهبر گردید.[شکافی که عمدتاً ناشی از وجود کارگر ساده و کارگر ماهر بود].
بُرهههای تاریخیِ راهبر بهوضعیت کنونی: انقلاب جهانی یا تجدید آرایش سرمایه؟
خوشبینی محتاطانه ما تنها با یک چشم انداز بلندمدت تقویت میگردد. هرقدر هم که جنبشهای دهه های اخیر بیمانند و شگفت انگیز بوده باشند، اما چرخهی پیروزی و شکست در خیزش برای براندازی سیستم سرمایه داری پدیدهی تازهای نیست. جنبش کارگری باید دوباره متشکل گردد، از شکست ها بیاموزد و برای شکلهای تازهی سلطهی سرمایه پاسخی درخور بیابد. از همان زمانِ ائتلاف «انارژه» با بابوفیست ها[*2] در انقلاب فرانسه تا سال 1848، این جنبش نوپا ناچار بود که از توطئه های کودتاگرانهی ....
شلاق در مقابله با نوزایی در جنبش کارگری
میتوان چنین نتیجه گرفت که قصد از شلاق زدن کارگران نه فقط سرکوب که ـدر واقعـ له کردن آنهایی است که علاوهبر تحمل نابهسامانیهای ناشی از بیکاریْشلاق هم میخورند. انگیزهی این میزان از فشار، سرکوب و تحقیر نمیتواند فقط سرکوب آرایش قوای کارگری در حال حاضر باشد؛ این شکل از سرکوب و تحقیر ـدر واقعـ میخواهد احتمال اعتراض فردا را نیز از هماکنونْ سرکوب کند. بهعبارت دیگر، قصد از شلاق زدن کارگران معترض، درونی کردن و رواج عنصر سرکوب و تحقیر در میان کارگرانی است که مجموعاً نیرویکار منطقهی معینی را تشکیل میدهند...
ماركس و خودرهایی
ماتریالیستها، طبیعت را بهمنزلهی یک شیءِ قابل تأمل و تماشا، نگاه میکردند؛ آنها منفعل بودند. ایدهآلیستها تغییر را قبول داشتند، اما فقط آن را در قلمرو اندیشه مىفهمیدند. اكنون هردو نحله برپایهى كار انسان و براساس عمل انقلابى گردهم می آیند. طبقهی انقلابى (كارگران) محصول و تولیدكنندهى تاریخ است. براى برانداختن نظم كهن، شناخت نظم قدیم بهیك ضرورت حیاتى تبدیل می شود. در واكنش بهاین ایده كه توده ها باید آموزش ببینند، ماركس فقط می پرسد: چه كسى بهآموزشدهنده آموزش می دهد؟
«جنسیت» و «طبقات» در تاریخ مبارزات کارگری آمریکا
اگر روابط در محل کار بهاین گرایش دارد که آگاهی کارگران از شرایط عمومیشان را بالا ببرد، رقابت در بازار کار راهکارهای فردی را ترغیب میکند. کارگرانی که تواتنستهاند از طریق سازمانیابی برگرایشهای شخصیشان فائق آیند، نباید چشم ما را روی مشکلات و سدهای واقعی ببندند؛ چراکه باید با این مشکلات و موانع روبرو، و برآنها پیروز شد…زمانی کمپانی تراموا درصدد برآمد تا زنان را با حقوق کمتر بهعنوان راننده استحدام کند...
رهایی، دانش و سیاست از دیدگاه مارکس
این ایدهی مارکس که رهایی تمام بشریت درگرو رهایی کارگران است، نباید بهاین سوءِتفاهم میدان بدهد که گویا مارکس با نیل بهاین شناخت بهجای رهایی انسانها، تنها بهرهایی کارگران اندیشیده است. موضعگیری پرشور مارکس برای رهایی بردگان سیاه در آمریکا یا بهنفع ملیتهای ستمدیدهای مانند لهستانیها و ایرلندیها، و نیز پشتیبانی او از قیامهای تایپینگ در چین و سپوی در هندوستان و همهی لایهبندیهای اجتماعی دیگری که هرگز نمیتوان آنها را پرولتاریا قلمداد نمود...
یادداشتها
خاطرات یک دوست ـ قسمت چهلمویکم
چند پاراگرافِ آخر از قسمت چهلم
نزدیک به چهار سال آشنایی و دوستی های مان بعنوان هم زندانی از عشرت آباد تا بندهای چهار و پنج و شش زندان شماره یک قصر، گستره متنوعی از تجارب را با هم داشتیم. بدون آنکه اختلافات مان در درک و چند و چون مبارزات را در یک کلاسور مشترک ریخته باشیم، اما همواره حسی مثبت و دوستانه را بین مان برقرار کرده بودیم.
ادامه مطلب...خاطرات یک دوست ـ قسمت چهلم
چند پاراگرافِ آخر از قسمت سیونهم
زندان شماره یک قصر سال های 53-54 را در دو مسیر موازی می توانم تصویر کنم؛ یکی تلاشی که می کوشید بهر صورتی شده یک گذشته «شکسته-بسته»از تشکیلات درون زندان را«احیا» کرده و بازسازی کند. بدون آنکه به لحاظ فکری بار تازه ای داشته باشد یا به مسائل تازه طرح شده در جنبش پاسخی روشن و کارآمد بدهد. این بیشتر بیک فرمالیسم «تشکیلاتی»می مانست تا یک جریان با درون مایه ای از اندیشه، نقد، و خلاصه درس گرفتن از ضعف و قوت های جریانات طی شده. همه ی آنهایی که به نوعی هویت طلبی تشکیلاتی مبتلا شده بودند و انقلاب را نه فرآیندی استعلایی نمی دیدند بلکه؛ مسیری تعریف شده یکبار برای همیشه می پنداشتند.
ادامه مطلب...خاطرات یک دوست ـ قسمت سی ونهم
چند پاراگرافِ آخر از قسمت سیوهشتم
در جستجوگری و صحبت با افراد بندهای چهارو پنجو شش تا زمانیکه یکیدو ماه اول در راهرو بند چهار بودم و بعد به یکی از اتاقهای بند پنج منتقل شدم. در ظهرهای چند روز متوالی که فرصتی بعداز غذا داشتیم و میشد وقت صحبت کردن داشت، مسعود رجوی با من وقت گذاشت و مفصل از وقایع و تحلیل ها و اشتراک مواضع و رویدادهای منتهی به سرکوب پلیس و موضع شخصی خودش صحبت کرد. میزان علاقه اش به تفصیل این موضوع برایم جای شگفتی داشت. او در جاهایی شروع به انتقاد از خودش بعنوان «رهبری» جریان کرد. گفته های او بیشتر از هر چیزی مرا دچار شگفتی می کرد و درک و جذب مطالبش را برایم سخت می کرد. من هنوز هم نمی فهمم چطور می شود اینقدر راحت راه و روش خطا رفت و بعد نشست و به آن انتقاد کرد و باز هم همان روال را ادامه داد !
ادامه مطلب...خاطرات یک دوست ـ قسمت سیوهشتم
چند پاراگرافِ آخر از قسمت سیوهفتم
با رسیدن به تهران مسافرین در ترمینال پیاده شدند و ما را با همان اتوبوس به داخل زندان قصر و درآنجا هم یکسره تا جلوی «ندامتگاه شماره یک» یا همان زندان شماره یک بردند. و آنجا با اندک وسایل شخصی پیاده مان کردند. و شروعی تازه با افسران زندان جدید و بازدید و لخت شدن و تندی متداول را تجربه کردیم و با حوصله از سر گذراندیم.
ادامه مطلب...خاطرات یک دوست ـ قسمت سیوهفتم
چند پاراگرافِ آخر از قسمت سیوششم
در زندان بسرعت با بزرگان جنبش چریکی از نزدیک محشور شدم. اولین چیزهایی که آموختم مسائل «سازمانی» بود. جنبش چریکی در نوباوگی عملی خودش سخت تحت ضربات سرکوب قرار گرفته و نیروهایش را به نوعی میشود گفت«تلفات» داده بود. کثرت دستگیریها، علیرقم مقاومتهای ستایش انگیز بسیاری در بازجوییها؛ مانع از هدر دهی نیروهایی نشد که قرار بود رهبری و استخوانبندی این جنبش را حفظ و صیانت کنند. در تحلیلهای بعدی؛ چه در زندان و چه در درون گروههای چریکی انجام شده توجه کمی را به نقش ضعفهای سازمان نیافتگی و خلعهای آسیب پذیر آن کردند. در حالیکه هر چقدر مبارزه سهمگینتر و هرچقدر سرکوبها سبوئانهتر باشد اهمیت سازمانیافتگی دم افزون تر میشود. در حقیقت اگر سلاح درک حقایق مبارزات انقلابی فلسفه و منطق «ماتریالیستی-دیالکتیکی» است؛ سلاح مقابله با نظامهای سرکوبگر و پلیسی «سازمان» است. آن هم از منظر «سازمان پذیری» نیروهای انقلابی. درباره این مقوله در جاهای دیگری به قوت پرداخته ایم.
ادامه مطلب...* مبارزات کارگری در ایران:
- فیل تنومند «گروه صنعتی کفش ملی»- قسمت دوم
- فیل تنومند «گروه صنعتی کفش ملی»
- بیانیه شماره دوم کمیته دفاع از کارگران اعتصابی
- تشکل مستقلِ محدود یا تشکل «گسترده»ی وابسته؟!
- این یک بیانیهی کارگری نیست!
- آیا کافکا بهایران هم میرود تا از هفتتپه بازدید کند !؟
- نامهای برای تو رفیق
- مبارزه طبقاتی و حداقل مزد
- ما و سوسیال دمکراسی- قسمت اول
- تجمع اول ماه می: بازخوانی مواضع
- از عصیان همگانی برعلیه گرانی تا قیام انقلابی برعلیه نظام سرمایهداری!؟
- ائتلاف مقدس
- وقتی سکه یک پول سیاه است!
- دو زمین [در امر مبارزهی طبقاتی]
- «شوراگراییِ» خردهبورژوایی و اسماعیل بخشی
- در مذمت قیام بیسر!
- هفتتپه، تاکتیکها و راستای طبقاتی
- تقاضای حکم اعدام برای «جرجیس»!؟
- سکۀ ضرب شدۀ فمنیسم
- نکاتی درباره اعتصاب معلمان
- تردستی و تاریخ، در نقد محمدرضا سوداگر و سید جواد طباطبایی
- دختران مصلوب خیابان انقلاب
- «رژیمچنج» یا سرنگونی سوسیالیستی؟!
- هفتتپه و پاسخی دوستانه بهسؤال یک دوست
- اتحادیه آزاد در هفتتپه چکار میکند؟
- دربارهی جنبش 96؛ سرنگونی یا انقلاب اجتماعی!؟
- دربارهی ماهیت و راهکارهای سیاسیـطبقاتی جنبش دیماه 96
- زلزلهی کرمانشاه، ستیز جناحها و جایگاه چپِ آکسیونیست!؟
- «اتحادیه مستقل کارگران ایران» از تخیل تا شایعه
- هزارتوی تعیین دستمزد در آینه هزارتوی چپهای منفرد و «متشکل»
- شلاق در مقابله با نوزایی در جنبش کارگری
- اعتماد کارگران رایگان بهدست نمیآید
- زحمتکشان آذری زبان در بیراههی «ستم ملی»
- رضا رخشان ـ منتقدین او ـ یارانهها (قسمت دوم)
- رضا رخشان ـ منتقدین او ـ یارانهها (قسمت اول)
- در اندوه مرگ یک رفیق
- دفاع از جنبش مستقل کارگری
- اطلاعیه پایان همکاری با «اتحاد بینالمللی در حمایت از کارگران در ایران»
- امضا برعلیه «دولت»، اما با کمک حکومتیان ضد«دولت»!!
- توطئهی خانه «کارگر»؛ کارگر ایرانی افغانیتبار و سازمانیابی طبقاتی در ایران
- تفاهم هستهای؛ جام زهر یا تحول استراتژیک
- نه، خون کارگر افغانی بنفش نیست؟
- تبریک بهبووورژواهای ناب ایرانی
- همچنان ایستاده ایم
- دربارهی امکانات، ملزومات و ضرورت تشکل طبقاتی کارگران
- من شارلی ابدو نیستم
- دربارهی خطابیه رضا رخشان بهمعدنچیان دنباس
- قطع همکاری با سایت امید یا «تدارک کمونیستی»
- ایجاد حزب کمونیستی طبقهی کارگر یا التجا بهنهادهای حقوقبشری!؟
- تکذیبیه اسانلو و نجواهای یک متکبر گوشهنشین!
- ائتلافهای جدید، از طرفداران مجمع عمومی تا پیروان محجوب{*}
- دلم برای اسانلو میسوزد!
- اسانلو، گذر از سوءِ تفاهم، بهسوی «تفاهم»!
- نامهی سرگشاده بهدوستانم در اتحاد بینالمللی حمایت از کارگران
- «لیبر استارت»، «کنفرانس استانبول» و «هیستادروت»
- «لیبر استارت»، «سولیداریتیسنتر» و «اتحاد بینالمللی...»
- «جنبش» مجامع عمومی!! بورژوایی یا کارگری؟
- خودشیفتگی در مقابل حقیقت سخت زندگی
- فعالین کارگری، کجای این «جنبش» ایستادهاند؟
- چکامهی آینده یا مرثیه برای گذشته؟
- کندوکاوی در ماهیت «جنگ» و «کمیتهی ضدجنگ»
- کالبدشکافی یک پرخاش
- توطئهی احیای «خانهکارگر» را افشا کنیم
- کالبدشکافیِ یک فریب
- سندیکای شرکت واحد، رفرمیسم و انقلاب سوسیالیستی
* کتاب و داستان کوتاه:
- دولت پلیسیجهانی
- نقد و بازخوانى آنچه بر من گذشت
- بازنویسی کاپیتال جلد سوم، ایرج اسکندری
- بازنویسی کاپیتال جلد دوم، ایرج اسکندری
- بازنویسی کاپیتال جلد اول، ایرج اسکندری
- کتاب سرمایهداری و نسلکشی ساختاری
- آگاهی طبقاتی-سوسیالیستی، تحزب انقلابی-کمونیستی و کسب پرولتاریایی قدرت...
- الفبای کمونیسم
- کتابِ پسنشینیِ انقلاب روسیه 24-1920
- در دفاع از انقلاب اکتبر
- نظریه عمومی حقوق و مارکسیسم
- آ. کولنتای - اپوزیسیون کارگری
- آخرین آواز ققنوس
- اوضاعِ بوقلمونی و دبیرکل
- مجموعه مقالات در معرفی و دفاع از انقلاب کارگری در مجارستان 1919
- آغاز پرولترها
- آیا سایهها درست میاندیشند؟
- دادگاه عدل آشکار سرمایه
- نبرد رخساره
- آلاهو... چی فرمودین؟! (نمایشنامه در هفت پرده)
- اعتراض نیروی کار در اروپا
- یادی از دوستی و دوستان
- خندۀ اسب چوبی
- پرکاد کوچک
- راعش و «چشم انداز»های نوین در خاورسیاه!
- داستان کوتاه: قایق های رودخانه هودسون
- روبسپیر و انقلاب فرانسه
- موتسارت، پیش درآمدی بر انقلاب
- تاریخ کمون پاریس - لیسا گاره
- ژنرال عبدالکریم لاهیجی و روزشمار حمله اتمی به تهران
* کارگاه هنر و ادبیات کارگری
- شاعر و انقلاب
- نام مرا تمام جهان میداند: کارگرم
- «فروشنده»ی اصغر فرهادی برعلیه «مرگ فروشنده»ی آرتور میلر
- سه مقاله دربارهی هنر، از تروتسکی
- و اما قصهگوی دروغپرداز!؟
- جغد شوم جنگ
- سرود پرولتاریا
- سرود پرچم سرخ
- به آنها که پس از ما به دنیا می آیند
- بافق (کاری از پویان و ناصر فرد)
- انقلابی سخت در دنیا به پا باید نمود
- اگر کوسه ها آدم بودند
- سوما - ترکیه
- پول - برتولت برشت
- سری با من به شام بیا
- کارل مارکس و شکسپیر
- اودسای خونین
* ترجمه:
- رفرمیستها هم اضمحلال را دریافتهاند
- .بررسی نظریه انقلاب مداوم
- آنتونیو نگری ـ امپراتوری / محدودیتهای نظری و عملی آتونومیستها
- آیا اشغال وال استریت کمونیسم است؟[*]
- اتحادیه ها و دیکتاتوری پرولتاریا
- اجلاس تغییرات اقلیمیِ گلاسکو
- اصلاحات اقتصادی چین و گشایش در چهلمین سال دستآوردهای گذشته و چالشهای پیشِرو
- امپراتوری پساانسانی سرمایهداری[1]
- انقلاب مداوم
- انگلس: نظریهپرداز انقلاب و نظریهپرداز جنگ
- بُرهههای تاریخیِ راهبر بهوضعیت کنونی: انقلاب جهانی یا تجدید آرایش سرمایه؟
- بوروتبا: انتخابات در برابر لوله تفنگ فاشیسم!
- پناهندگی 438 سرباز اوکراینی به روسیه
- پیدایش حومه نشینان فقیر در آمریکا
- پیرامون رابطه خودسازمانیابی طبقه کارگر با حزب پیشگام
- تأملات مقدماتی در مورد کروناویروس و پیآیندهای آن
- تاوان تاریخی [انقلابی روسیه]
- تروریسم بهاصطلاح نوین[!]
- جنبش شوراهای کارخانه در تورین
- جنبش مردم یا چرخهی «سازمانهای غیردولتی»
- جوانان و مردم فقیر قربانیان اصلی بحران در کشورهای ثروتمند
- چرا امپریالیسم [همواره] بهنسلکشی باز میگردد؟
- دستان اوباما در اودسا به خون آغشته است!
- رهایی، دانش و سیاست از دیدگاه مارکس
- روسپیگری و روشهای مبارزه با آن
- سرگذشت 8 زن در روند انقلاب روسیه
- سقوط MH17 توسط جنگنده های نیروی هوائی اوکراین
- سکوت را بشکنید! یک جنگ جهانی دیگر از دور دیده میشود!
- سه تصویر از «رؤیای آمریکایی»
- سه مقاله دربارهی هنر، از تروتسکی
- شاعر و انقلاب
- فساد در اتحادیههای کارگری کانادا
- فقر کودکان در بریتانیا
- قرائت گرامشی
- کمون پاریس و قدرت کارگری
- گروه 20، تجارت و ثبات مالی
- لایحه موسوم به«حق کار»، میخواهد کارگران را بهکشتن بدهد
- ماركس و خودرهایی
- ماركسیستها و مذهب ـ دیروز و امروز
- مانیفست برابری فرانسوا نوئل بابوف معروف بهگراکوس[1]
- مجموعه مقالات در معرفی و دفاع از انقلاب کارگری در مجارستان 1919
- مجموعه مقالات در معرفی و دفاع از انقلاب کارگری در مجارستان 1919
- ملاحظاتی درباره تاریخ انترناسیونال اول
- ممنوعیت حزب کمونیست: گامی به سوی دیکتاتوری
- نقش کثیف غرب در سوریه
- نگاهی روششناسانه بهمالتیتود [انبوه بسیارگونه]
- واپسین خواستهی جو هیل
- واپسین نامهی گراکوس بابوف بههمسر و فرزندانش بههمراه خلاصهای از زندگی او
- ویروس کرونا و بحران سرمایه داری جهانی
- یک نگاه سوسیالیستی بهسرزمینی زیر شلاق آپارتاید سرمایه